کاهش ریسک (Risk Mitigation)

نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۸ توسط Wikibadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مفهوم:

والد:

بعد:

فرزند:


لید

تعدیل ریسک، راهکاری جهت آمادگی برای کاهش آثار منفی تهدیدهایی است که ممکن است یک مرکز داده با آنها مواجه شود. اگر چه اصول ومبانی تعدیل ریسک، بر آماده سازی کسب و کار برای برخورد با تمامی ریسک های بالقوه استوار است، ولی طرح تعدیل ریسک، مشتمل بر عیارسنجی تأثیر هر ریسک و اولویت گذاری برای آن خواهد بود. در واقع تعدیل ریسک بر اجتناب ناپذیری یک سری از بلایا متمرکز است و برای موقعیت‌هایی مورد استفاده قرار می گیرد که یک تهدید به طور کامل قابل رفع شدن نباشد و به جای برنامه‌ریزی برای دوری از ریسک، با عواقب بعدی یک حادثه و  اتخاذ راهکارهایی جهت کاهش آثار مخرب آن، سروکار دارد. یکی از مباحث مربوط به تعدیل ریسک، اولویت‌بندی است که به معنی پذیرش یک مقدار ریسک در یک بخش از سازمان، به منظور حفاظت بهتر از سایر بخش‌های آن می باشد.

تعریف به حد

تعدیل ریسک یکی از مراحل مدیریت ریسک غیر متمرکز است. مراحل دیگر مدیریت ریسک غیر متمرکز عبارتند از شناسایی ریسک، کنترل ریسک و سنجش ریسک. تعدیل ریسک، تکنیکی است که به منظور کاستن از خسارت های ناشی از ریسک های بالقوه مورد استفاده قرار می‌گیرد و مشتمل بر عیارسنجی تأثیر هر ریسک و اولویت گذاری برای آن است.

وجوه افتراق یا شقوق مختلف

تعدیل ریسک یکی از مراحل مدیریت ریسک غیر متمرکز است. مراحل دیگر مدیریت ریسک غیر متمرکز عبارتند از شناسایی ریسک، کنترل ریسک و سنجش ریسک. پس از شناسایی ریسک، سازمان باید به سنجش (ارزیابی) ریسک، کنترل ریسک و کاهش اثرات ریسک بپردازد. ارزیابی ریسک، فرایند مقایسه نتایج تحلیل ریسک با معیارهای آن، برای تعیین قابل قبول یا قابل تحمل  بودن ریسک و بزرگی آن است. ارزیابی ریسک به عنوان یک فرآیند سیستماتیک برای درک ماهیت ریسک با دانش موجود است. اما تعدیل ریسک، تکنیکی است که به منظور کاستن از خسارت های ناشی از ریسک های بالقوه مورد استفاده قرار می‌گیرد و مشتمل بر عیارسنجی تأثیر هر ریسک و اولویت گذاری برای آن است.

فهرست مطالب

مقدمه:[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تعدیل ریسک، راهکاری جهت آمادگی برای کاهش آثار ناشی از تهدیدهایی است که ممکن است یک مرکز داده با آنها مواجه شود. تعدیل ریسک، در مقایسه با کاهش ریسک، شامل سلسله مراحلی است که منجر به تعدیل آثار منفی تهدیدها و حوادث، بر تداوم کسب و کار (BC) می شوند. تهدیدهایی که می توانند کسب و کار را به خطر بیاندازند عبارتند از حملات سایبری، رخدادهای اقلیمی و سایر دلایل که باعث آسیب فیزیکی یا مجازی به پایگاه داده ها می‌شوند. تعدیل ریسک یکی از اجزاء مدیریت ریسک است و اجرای آن بسته به نوع سازمان، تفاوت دارد. اگر چه اصول و مبانی تعدیل ریسک، بر آماده سازی کسب و کار برای برخورد با تمامی ریسک های بالقوه استوار است، ولی طرح یک تعدیل ریسک، مشتمل بر عیارسنجی تأثیر هر ریسک و اولویت گذاری برای آن خواهد بود. تعدیل ریسک بر اجتناب ناپذیری یک سری از بلایا متمرکز است و برای موقعیت هایی مورد استفاده قرار می گیرد که یک تهدید به طور کامل قابل رفع شدن نباشد. تعدیل ریسک، به جای برنامه‌ریزی برای دوری از ریسک، با عواقب بعدی یک حادثه و اتخاذ راهکارهایی جهت کاهش  آثار مخرب آن ، سروکار دارد. یکی از مباحث مربوط به تعدیل ریسک، اولویت‌بندی است.  که به معنی پذیرش یک مقدار ریسک در یک بخش از سازمان به منظور حفاظت بهتر از سایر بخش‌های آن می باشد. سازمان، با ایجاد یک سطح قابل قبول از ریسک برای حوزه‌های مختلف، می‌تواند منابع مورد نیاز برای تداوم کسب و کار را بهتر آماده‌سازی کند؛ در حالی که پرداختن به وظایفی که از حساسیت و بحران کمتری برخوردارند، عملاً در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرند. در وضعیت ایده آل، یک سازمان به طور کامل برای تمام ریسک‌ها و تهدیدها و دوری گزیدن از آنها آمادگی دارد. با این حال، داشتن برنامه برای تعدیل ریسک می‌تواند به سازمان کمک کند تا برای مواجهه با بدترین درجه از تخریب که ممکن است در آینده اتفاق بیافتد آمادگی داشته باشد و سیستم‌هایی برای روبرو شدن با آنها در اختیار داشته باشد.

تعریف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تعدیل ریسک، تکنیکی است که به منظور کاستن از خسارت های ناشی از ریسک های بالقوه مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ریسک‌های بالقوه، ناشی از طرح‌های تعدیلی از جمله پشتوانۀ اعتباری، ضمانت‌ها و وثیقه‌ها می‌باشند.

برنامه ریزی برای تعدیل ریسک:[ویرایش | ویرایش مبدأ]

استراتژی تعدیل ریسک، نه تنها اولویت‌ها و داده‌های مربوط به مأموریت‌های حساس هر سازمان را مد نظر قرار می‌دهد، بلکه به هر نوع ریسکی که ممکن است ناشی از ماهیت حوزۀ فعالیتی یا موقعیت مکانی جغرافیایی باشد نیز می‌پردازد. یک استراتژی تعدیل ریسک، باید کارکنان سازمان و نیازهای آنها را نیز در نظر بگیرد. چند مرحله به عنوان استاندارد وجود دارند  که همه سازمان‌ها باید هنگام ایجاد یک برنامۀ تعدیل ریسک، آنها را به اجرا بگذارند. شناسایی ریسک‌های تکرار شونده، اولویت‌بندی تعدیل ریسک و پایش برنامه تدوین شده، جنبه‌های اساسی  حفظ  یک استراتژی تعدیل ریسک به شمار می‌روند.

مثالی از توصیۀ بال II در مورد تعدیل ریسک:[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بانک‌ها به منظور تعدیل ریسک‌های اعتباری که با آنها مواجه می‌شوند، از چند تکنیک استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، قرار گرفتن در معرض ریسک، می‌تواند از طریق مطالبات اولیه در تمام یا بخشی از دارایی‌های نقدی یا اوراق بهادار، یا ارائه وام که می‌تواند از ناحیۀ شخص سوم مورد ضمانت قرار گیرد، تضمین شود. این در حالی است که بانک می‌تواند اقدام به خرید اعتبار کند تا اشکال مختلف ریسک اعتباری احتمالی خود را رفع کند. علاوه بر این، بانک ممکن است با تخصیص وام در ازاء سپرده همان شخص، موافقت کند. یک بانک با روش‌های اندازه‌گیری پیشرفته[۱]  (AMA)، این امکان را به دست می‌آورد تا تأثیر تعدیل ریسک بیمه بر مقادیر ریسک عملیاتی مورد استفاده برای حداقل الزامات سرمایه را شناسایی کند. طبق برآوردهای AMA، شناسایی تعدیل بیمه می‌تواند به بیست درصد از مجموع کل ذخیره سرمایۀ ریسک عملیاتی محدود شود.

مثالی از تعدیل ریسک های اعتباری:[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تعدیل ریسک به عنوان روش‌ آسان و بدون مشکل برای مواجهه با ریسک‌های اعتباری شناخته می‌شود. تعدیل ریسک‌ها، این دلگرمی را به همراه دارند که منابع یا ابزار مالی، علی‌رغم وجود ریسک‌ها، همچنان اعتبار خود را حفظ می‌کنند. تعدیل ریسک، منجر به کاهش عدم قطعیت می‌شود. بسیاری از تعدیل‌ها می‌توانند به سمت درآمد، دارایی، ارزش بدهی یا توان طرف بدهکار هدایت شوند، که برخی از آنها می‌توانند از طریق آنالیزهای مالی شناسایی شوند. همواره باید به خاطر داشت که منبع اصلی بازپرداخت باید جریان وجود نقد حاصل از کسب و کار باشد و تحلیل‌های مالی باید بر روی پایداری آن تمرکز داشته باشند. با این حال، تعدیل دهنده‌های قوی نیز می توانند کمک کنند. به عنوان یک مثال ساده، فرض کنید تحلیل اعتباری، نشان دهد که ریسک اعتباری مربوط به اعتبار در حال توسعه شرکت XYZ  بالا است. با این وجود، اگر شرکت XYZ درخواست یک ضمانت بانکی از یک بانک تجاری ممتاز کند، مقادیر مربوط به تعدیل مناسب ریسک در آن بانک، باعث می‌شود تا ریسک اعتباری بالای آن تبدیل به یک ریسک قابل پذیرش شود.

تعدیل ریسک می‌تواند به طور گسترده به این صورت طبقه بندی شود:

این تعدیل‌ها ناشی از عواملی هستند که در یک سری حوزه‌های خاص، اعتبار بالایی برای بدهکار قائل هستند؛ که قدرت بازپرداخت مناسب دیون به واسطۀ حجم مناسبی از کسب و کار یا سوددهی را تضمین می‌کنند. هرچند تعدیل‌های کیفی، از موردی به مورد دیگر تفاوت دارند، اما به طور گسترده در سه گروه تقسیم می شوند:

(a)نقاط قوت: تحلیل  SWOT[۲]، یکی از مؤلفه‌های عمده در تحلیل شرکت به شمار می‌رود. SWOT نقاط قوت و قدرت بدهکار را نشان می‌دهد. این نقاط قوت، در بسیاری موقعیت‌ها برخی از ریسک‌های اعتباری که از سوی صاحب اعتبار تحمیل می‌شود را رفع می‌کنند. در زیر، به عنوان راهنما، چند نقطۀ قوت که می‌توانند به عنوان عامل‌های قوی در تعدیل ریسک به شمار روند، ارائه شده‌اند:

وضعیت مالی ناخوشایند/ منابع ناچیز: از آنجا که اغلب ریسک‌های عملیاتی یا کسب و کار در نهایت منجر به زیان‌های مالی یا ریزش ناخواسته وجوه نقد می‌شوند، هر چه ظرفیت صندوق بالاتر باشد، بهتر است.

رهبری بازار: اگر بدهکار بدون توجه به سودآوری، دارای سیاست‌های هدفمند جهت حفظ جایگاه رهبری در بازار باشد، لذا این جایگاه می‌تواند به صورت یک عامل تعدیلی قوی قلمداد شود. به عنوان مثال، رقبای تازه وارد، یکی از مهم‌ترین ریسک‌های عملیاتی هستند که شرکت ژیلت با آنها مواجه شد؛ این در حالی است که شرکت ژیلت در صنعت تولید تجهیزات ریش تراشی، رهبر و پیشگام بازارهای جهانی است. در یک صنعت با مانع نسبتاً کم ، رهبری بازار یک قدرت است تا بطور مؤثر تهدید ورود جدید یا رقبای موجود را که سعی در به دست گرفتن سهم بازار دارند، برطرف کند.

مزایای طبیعی: کشورهای مختلف ویژگی‌های مشخصی دارند که منجر به گوناگونی مزیت رقابتی در بین آنها شده است. در حالی که کشور چین در حال حاضر صاحب ارزان‌ترین نیروی کار در جهان است، مهندسان نرم‌افزار در کشور هند، بهترین مهندسان نرم‌افزار در جهان به شمار می‌روند. در حالی که شرکت های نفتی در عربستان سعودی، کویت و امارات متحده عربی از مزیت طبیعی ذخایر عظیم نفت برخوردار هستند، نقاط قوت شرکت‌های ژاپنی در نوآوری و مهارت‌های کارآفرینی آنها نهفته است.

b) استراتژی‌هایی که مزیت‌های رقابتی پایدار و شایستگی کلیدی را فراهم می آورند و شایستگی‌های اصلی تعدیل دهندۀ قوی برای برخی از ریسک‌های اعتباری متعهد (بدهکار) به شمار می‌روند. در واقع این عوامل در نهایت می‌توانند به کیفیت مدیریت مرتبط باشند. مدیریت توانمند با یک سابقه مثبت، یک ابزار مؤثر به شمار می‌رود. چرا که قادر به تدوین و توسعۀ استراتژی‌های موفق است. با توجه به استراتژی‌های شرح داده شده، اگر مشتری/ فرد بدهکار، اقدامات مطروحه را با دقت انجام دهد، این اقدامات نیز به عنوان عامل‌های تعدیل دهندۀ قوی به شمار می‌روند.

(c)سایر عوامل: عامل‌های تعدیل دهندۀ ریسک باید به صورت مورد به مورد، تشخیص داده شوند. برخی از عوامل تعدیل دهنده دیگر عبارتند از: (i) اهمیت راهبردی واحد کسب و کار در اقتصاد بومی، در این مورد دولت‌های محلی با اقدامات دوستانه و سیاست‌هایی می‌توانند پایداری این واحدها را تضمین کنند. علاوه بر این، یک کسب و کار بزرگ، تا ده‌ها هزار نفر اشتغال‌زایی دارد و برای افراد آن منطقه، فرصت شغلی به همراه می‌آورد. لذا دولت نیز خواستار حفظ و تداوم آنها است؛ هر چند که می‌تواند تحت تأثیر سیاست دولت قرار بگیرد (مثلاً کرایسلر در دهۀ 1980). در نمونه‌های دیگر، (ii) ارتباطات سیاسی گاهی اوقات می‌تواند یک عامل تعدیل‌کننده ریسک باشد.

تعدیل‌کننده‌های کیفی:

این قبیل تعدیل‌کننده‌ها، قابلیت کیفی شدن دارند و معمولاً اعتباردهنده یا وام‌دهنده می‌تواند سطح اطمینان آن را به طور کیفی مشخص سازد. به عنوان مثال، اعتبارنامه‌ها یا تضامینی فراهم می‌شوند تا تولیدکننده‌ها و سازندگان زمین و ساختمان، بانک را از بازپرداخت دیون خود مطمئن کنند. دو نوع تعدیل‌کنندۀ کیفی رایج عبارتند از:

(a) واگذاری ریسک: که معمولاً از سوی شرکت‌های بیمه‌ای صورت می‌پذیرد و مشخصات شرکت بیمه، تعیین‌کنندۀ آن است. بیمه بسیاری از ریسک‌های عملیاتی و برخی از ریسک‌های مالی را تحت پوشش قرار می‌دهد. آسیب‌های ناشی از آتش سوزی، سیل، سرقت، خسارت شخص ثالث و از دست دادن سود، از جمله ریسک‌های کلیدی هستند که می‌توانند بیمه شوند. معمولاً در مواقعی که خسارت بالا است، اعتبار دهنده‌ها (مثل بانک‌ها) وارد مقوله تعدیل ریسک آن می‌شوند. سیاست تعدیل ریسک، زیان مالی مربوط به ریسک‌های عملیاتی را تعدیل می‌کنند. روش دیگر برای انتقال ریسک، استفاده از مشتقاتی از قبیل قراردادهای مستقیم، هدجینگ‌ها، سواپ‌ها، و آپشن‌ها (اختیارات) می‌باشد. معمولاً در مواجهه با ارزهای خارجی، ریسک‌های نرخ بهره و ریسک‌های قیمت کالا با استفاده از این مشتقات تعدیل می‌شوند. با این وجود، باید به این نکته توجه داشت که استفاده از مشتقات، خود یک ریسک محسوب می‌شود که اگر به درستی مدیریت نشود، می‌تواند ویرانی هایی را برای سازمان به همراه آورد.

(b) سیستم‌های امنیتی محسوس و نامحسوس به اشکال مختلف می‌توانند ریسک‌های اعتباری اعتباردهنده/ وام‌دهنده را تعدیل ‌کنند. سیستم‌های امنیتی محسوس شامل ضمانت‌ها، اعتبارنامه‌ها و ... می‌باشند. سیستم‌های امنیتی نامحسوس به شکل دارایی‌های فیزیکی واقعی (زمین، ساختمان‌ها و سهام مالی) در شرکت‌هایی که نام آنها در فهرست شرکت‌های معتبر است، می‌باشند. به طور مشابه، حضور سرمایه‌های منقول و غیرمنقول در کسب و کارها، که از سوی وام‌دهنده به عنوان پشتوانه پذیرفته می‌شوند، می‌توانند به عنوان ابزار تعدیل‌کنندۀ ریسک مورد استفاده قرار گیرند.

جستارهای وابسته

  • عدم قطعیت
  • ریسک مالی
  • مدیریت ریسک غیرمتمرکز
  • مدیریت ریسک سرمایه‌گذاری
  • مدیریت ریسک
  • اندازه‌گیری ریسک
  • کنترل ریسک

پانویس/ پاورقی

  1. Advanced Measurement Approaches
  2. Strength, Weakness, Opportunity, and Threat

منابع

  • - Basel II: (June 2006) International Convergence of Capital Measurement and Capital Standards: a Revised Framework. https://www.bis.org/publ/bcbs107.htm
  • - Caballero, Ricardo, and Stavros Panageas. A quantitative model of sudden stops and external liquidity management. No. w11293. National Bureau of Economic Research, 2005.
  • IMF.(2014). A Guide to IMF Stress Testing Methods and Models.Ciby Joseph (2013).Advanced Credit Risk Analysis and Management

پیوند به بیرون

الگوهای ناوبری

رده