ریسک متنوعسازی سبد اعتباری (Diversifiable Portfolio Credit Risk)
مفهوم:
والد:
بعد:
فرزند:
ریسک سبد اعتباری معمولا به دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک یا متنوعسازی قابل تقسیم است. ریسک سیستماتیک ریسک متداول به اقتصاد یا به صورت کلی کشور را دربرمی گیرد و نمیتواند با ترکیب داراییها در یک پرتفوی بزرگ و کاملا متنوع حذف شود. اما ریسک متنوعسازی که به ریسک غیرسیستماتیک یا ریسک معین مشهور است ریسکی است که با نگهداشتن یک پرتفوی اعتباری متنوع بزرگ، قابل حذفشدن است. درواقع، یک روش حذف ریسک غیرسیستماتیک، متنوعسازی سبد اعتباری است و از نظر تئوریک ریسکهای خاص همه بنگاههای اصلی (ریسکهای صنعتی، درونی و مالی) را میتوان متنوعسازی کرد. ریسک متنوعسازی سبد اعتباری دارای ابعاد مختلفی است که از جمله میتوان به ریسک تمرکز، ریسک سررسید، ریسک همبستگی و ریسک تأمین مالی سبد دارایی اشاره نمود.
ریسک متنوعسازی سبد اعتباری یکی از انواع جنبههای ریسک سبد اعتباری است و به ریسک غیرسیستماتیک مشهور است. این نوع از ریسک با ایجاد یک سبد اعتباری متنوع و بزرگ قابلیت حذفشوندگی بالایی را ایجاد میکند. درواقع، یکی از راهکارهای مدیریت ریسک سبدهای اعتباری، متنوعسازی آن بر اساس کلاسهای مختلف دارایی است. سبد اعتباری متنوعشده، بتای پرتفوی خیلی پایینی خواهد داشت و میتواند از دشواریهای ناشی از رکود اقتصادی که به واسطه ریسک سیستماتیک به وجود میآید رهایی یابد.
ریسک متنوعسازی سبد اعتباری در کنار ریسک تمرکز عنوان[۱] از انواع جنبههای ریسک سبد اعتباری تلقی میگردد که از نظر ویژگیها، ابعاد، کارکردها و سنجههای اندازهگیری با یکدیگر متفاوت میباشد. حفظ ارزش پول و کسب بازدهی قابل قبول یکی از دغدغههای اصلی سرمایهگذاران است. ریسکهای متعدد اقتصادی سبب شده است که بسیاری از سرمایهگذاران تحت تأثیر هیجانات و شایعات، سرمایه خود را مدام از بازاری به بازار دیگر ببرند و چه بسا که در این میان متحمل ضرر و زیانهای هنگفت نیز بشوند. لذا ریسک متنوعسازی سبد اعتباری تحت عنوان ریسک غیرسیستماتیک، ریسکی است که با نگهداشتن یک پرتفوی اعتباری متنوع بزرگ میتواند زیانهای ایجادشده را تخفیف بخشد.
محتویات
مقدمه
ماهیت حیاتی ریسکهای سبد اعتباری در سطحی گسترده به رسمیت شناخته شده است. رویکرد پرتفوی به ریسک اعتباری یکی از مضامین اصلی توافقات بازل است که در سال ۱۹۸۸ شروع شد. طی سال ۲۰۰۸ بسیاری از بانکهای امریکایی که سبدهای اعتباری خود را با داراییهای بیاعتبار یا پیونده خورده به بیاعتبار پرکردند در شرایطی که سبدهای اعتباری آنها شکست خورد، ناامیدانه نظاره گر بودند. بسیاری از نهادهای مالی و بانکها در جهان غرب به عنوان بخشی از راهبردهای گسترش خود، موجودیتهایی کسب کردند؛ اما این به ریسک پرتفوی فزاینده منجر شد که بعدها منجر به فاجعه شد. درک ریسکهای پرتفوی برای مدیریت مناسب ریسک اعتباری انکارناپذیر است. ریسک سبد اعتباری معمولا به دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک متنوعسازی قابل تقسیم است. ریسک سیستماتیک ریسک متداول به اقتصاد یا کشور به صورت کلی است و نمیتواند با ترکیب داراییها در یک پرتفوی بزرگ و کاملا متنوع حذف شود.
ریسک متنوعسازی که به ریسک غیرسیستماتیک یا ریسک معین مشهور است ریسکی است که با نگهداشتن یک پرتفوی اعتباری متنوع بزرگ میتواند حذف شود. از نظر تئوریک ریسکهای خاص همه بنگاههای اصلی (ریسکهای صنعتی، درونی و مالی) را میتوان متنوعسازی کرد. برای مثال، صنعت آزبست به ویژه در امریکا با بدهیهای محصول شدیدی برخورد کرد که بسیاری از شرکتها در این صنعت را ورشکست کرد. یک بانک که سبد اعتباری خودش را با احتیاط متنوعسازی کرد و بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را در این صنعت نگه نداشت به علت ورشکستگیها زیانی ندید در مقایسه با یک نهاد مالی که خود را در معرض ریسک (متمرکز) افراطی صنعت آزبست قرار داد.
معادله ریسک سبد اعتباری
معادله ریسک پرتفوی اعتباری کل را میتوان به شرح زیر نمایش داد:
ریسک سبد اعتباری کل برابر ریسک غیرسیستماتیک (تنوعپذیر) + ریسک سیستماتیک (غیرقابل تنوعپذیری)
بسیاری بر این باورند که پاداش بابت ریسک اعتباری از زاویه پرتفوی، میزان بازده ریسکهای سیستماتیک است که وامگیرنده برعهده میگیرد (چون همه ریسکهای غیرسیستماتیک را میتوان متنوعسازی کرد). مدیر پرتفوی پس از دستیابی به این وظیفه چالشی- متنوعسازی همه ریسکهای غیرسیستماتیک- شاید پرتفوی را به نحو کافی متوازن سازد چنان که شدت فروپاشی اقتصادکلان (ریسکهای سیستماتیک) کاهش یابد. در حین مدیریت سبد اعتباری، دو مساله نیازمند توجه است: (1) پایش ریسک سیستماتیک که میتواند به چرخههای کسب و کار یا شوکهای اقتصاد کلان منجر شود و (2) کاربرد ابزارها و راهبردهای تحلیلی پرتفوی برای کمینهکردن ریسکهای تنوعپذیر (یا مصونیت بخشی موقعیت ریسکی) در سبد اعتبار.
آزمون ادواری استرس سبد برای اندازهگیری آسیبپذیری سبد اعتباری به نوسانات اقتصادی و دیگر رویدادهای سیستماتیک نامطلوب، باید به شکل منظم به کار گرفته شود. چون یک روش حذف ریسک غیرسیستماتیک، متنوعسازی است پس پذیرفتنی است استدلال کنیم تنها نوع ریسک که باید در ریسک اعتباری پاداش داده شود ریسک سیستماتیک است. هر مدیر پرتفوی دوست دارد پرتفوی خویش را به سمت این هدف هدایت کند به طوری که روی راهبردهایی متمرکز شود که حرکات در عوامل ریسک سیستماتیک را در دست بگیرد. اینک درباره ریسکهای تنوع پذیر اصلی تاثیرگذار بر یک پرتفوی اعتبار بحث می کنیم.
تمرکز در برابر متنوعسازی
تمرکز در سبد اعتباری یکی از جنبههای حیاتی از ریسک سبد اعتباری به شمار میرود. ریسک تمرکز سرجمع کردن در معرض ریسکبودن درون سبد دارایی است و در نتیجه تسهیلات اعتباری به وام گیرنده یا صنعت یا تمرکزهای مشابه ایجاد میشود. یک بانک یا نهاد مالی باید ریسکهای تمرکز گوناگون را درک کند و تمرکزهای پرتفوی قابل قبول برای هر تجمیع را تعریف کند. تاریخ پر از مثالهایی است که ریسک تمرکز در پرتفوهای اعتبار باعث درماندگی بانکی شد. تمرکزهای سبد دارایی میزان مسایلی را که یک نهاد مالی تحت شرایط مغایر تجربه میکند تعیین میکند. تمرکز به روشهای مختلف رخ می دهد.
تمرکز بخش یا صنعت
در معرض ریسک افراطیبودن یک بخش یا صنعت واحد از دیدگاه پرتفوی خطرناک است. تاریخ اثبات میکند که افولهای خاص یک بخش امر رایجی است. برخی بخشها ذاتا ادواری هستند. درحالی که برخی بخشها ادواری هستند به یاد داشته باشیم که حساسیت به چرخههای کسب و کار از صنعتی به صنعت دیگر فرق میکند. صنعت شیمیایی، مواد ساختمانی، تبلیغات، استخدام نیرو، املاک و مستغلات و ساختمانسازی ادواری هستند. برای نمونه اغلب مشاهده میشود که پس از رونق ساختمان بخش ساخت و ساز کند میشود و این جریان به مشکلات مالی برای بسیاری از شرکتکنندگان در این بخش ازقبیل پیمانکاران ساختمانی، تولیدکنندگان مواد ساختمانی و تامین کنندگان منجر میشود. هر گونه افزایش در معرض ریسک افراطیبودن در این بخش ممکن است طی زمانهای رونق به نظر جذاب بیاید؛ اما میتواند ایجاد مشکل کند وقتی رونق فروکش میکند. طی سال ۲۰۰۸ بسیاری از بانکهای شعبهای و بانکهای سرمایهگذاری در امریکا یک نقطه ضعیف در پرتفوی خود داشتند. ریسک تمرکز یعنی محصولات مالی مرتبط با داراییهای بسیار زیاد بیاعتبار از قبیل تعهدات بدهی وثیقه دار، تعهدات وام وثیقهدار و غیر آن به بخش املاک و مستغلات امریکا پیوند خورد که باعث بدبختیها و ورشکستگیهای ناگفته شد.
در معرض ریسک یا تمرکز عنوان
مبلغی که در معرض ریسک اعتبار است اصطلاحا حدود در معرض ریسکبودن نامیده میشود. حتی وقتی ریسک اعتبار بنگاه قابل قبول است، تمرکز در معرض ریسکبودن به یک چند مشتری میتواند عامل بدبختی باشد. به محض اینکه این نقطه ضعف شناسایی شد متنوعسازی از چند ریسک متمرکزشده باید اولویت پیدا کند. تمرکز در معرض ریسکبودن زمانی آشکار میشود که اتکای خیلی زیادی به یک مشتری دارد و 80 درصد از کل پرتفوی به حساب میآید. یک رویکرد پرتفوی لازم است تا ریسکهای مشابه را ردیابی، مدیریت و کاهش دهد.
تمرکز منطقه، ناحیه یا کشور
مناطق جغرافیایی متفاوت- خصوصا در کشورهای نسبتا بزرگ- ویژگیهای اقتصادی متفاوتی را به نمایش میگذارند و مشارکت یا کمک آنها به کل اقتصاد شاید متفاوت باشد. به جای تمرکز بر داراییهای اعتباری در یک منطقه خاص، داشتن پرتفویی پراکنده شده در یک منطقه گسترده، از دیدگاه پرتفوی آرامش خاطر فراهم میکند. با این کار مطمئن می شویم تغییرات عجیب و غریب یک منطقه خاص بر پرتفوی تاثیر نمیگذارد. دوباره، همانند مورد بخشها، ارزش دارد که یک طبقهبندی از مناطق/ کشورها براساس ریسکیبودن داشته باشیم.
اندازهگیری سبد اعتباری
بتای پرتفوی[۲]، ابزار اندازهگیری نوسان یک پرتفوی است و در پرتفوی اعتباری به معنای زیانهایی است که میتوان به علت محرک بیرونی یا ریسک بیرونی متحمل شد. این متغیر نرخ تغییرات در کیفیت پرتفوی (مثلا با درجه اعتبار میانگین کل پرتفوی اعتبار سنجیده میشود) در واکنش به تغییر در عوامل ریسک سیستماتیک یعنی چرخههای کسب و کار را اندازه گیری میکند. همان طور که بحث شد مدیر باهوش، ریسکها را به چنان شیوهای متنوعسازی خواهد کرد که فقط برای ریسکهای سیستماتیک جایی برای نگرانی باقی خواهند گذاشت. سبد اعتباری متنوعشده، بتای پرتفوی خیلی پایینی خواهد داشت و میتواند از دشواری افول اقتصادی که به واسطه ریسک سیستماتیک به وجود میآید رهایی یابد.
- ریسک مالی
- ریسک سبد اعتباری
- ریسک تمرکز
- ریسک سررسید
- ریسک همبستگی
- ریسک تأمین وجه سبد دارایی
- Joseph, Ciby (2006). Credit risk analysis: A tryst with strategic prudence. Tata McGraw-Hill Education.
- Credit Suisse First Boston. 1997. “CreditRisk+: Technical Documentation.” London: Credit Suisse First Boston.