اجتناب مالیاتی (Tax avoidance)
تعریف
اجتناب مالیاتی به مفهوم اعمال روش‌های قانونی برای تغییر موقعیت مالی افراد برای کاهش میزان بدهی مالیات بر درآمد فرد است. این اقدام به طور کلی از طریق مطالبه کاهش‌ها (تخفیف‌ها) و اعتبارات مجاز قابل تحقق می‌باشد. تجربه مذکور متفاوت از فرار مالیاتی بوده زیرا در فرار مالیاتی، روش‌های غیرقانونی نظیر کمتر گزارش کردن درآمدها برای گریز از پرداخت مالیات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
متون منتخب از منابع غیر‌فارسی
English Definition 1. The act or practice of taking steps to legally reduce one's tax liability. One may do this directly by taking advantage of an applicable tax credit or tax deduction. More often, however, the term refers to a person or company making trades or conducting other activities specifically to avoid taxes. It is important to note that tax avoidance is different from tax evasion, which is the minimization of one's tax liability through illegal means, though it is generally acknowledged that the line between the two can be murky.
English Definition 2. Tax avoidance is the use of legal methods to modify an individual's financial situation to lower the amount of income tax owed. This is generally accomplished by claiming the permissible deductions and credits. This practice differs from tax evasion which uses illegal methods, such as underreporting income, to avoid paying taxes.
English Definition 3. Lawful minimization of tax liability through sound financial planning techniques such as phasing the sale of assets over a period long enough to effect maximum exemption from capital gains tax.
ترجمه متون منتخب از منابع غیر‌فارسی
منبع اول: اجتناب مالیاتی به مفهوم عمل یا اقدام برای برداشتن گام‌هایی جهت کاهش قانونی بدهی مالیاتی فرد است. افراد ممکن است این کار را به طور مستقیم از طریق مزیت اعتبار مالیاتی قابل اعمال یا تخفیف مالیاتی انجام دهند. با این وجود اصطلاح اجتناب مالیاتی اغلب به شخص یا شرکتی برمی‌گردد که به طور خاص جهت اجتناب از پرداخت مالیات مبادله کرده یا فعالیت‌های دیگر را بکار می‌گیرد. نکته مهم آن است که اجتناب مالیاتی متفاوت از فرار مالیاتی است و به مفهوم حداقل سازی بدهی مالیاتی فرد از طریق ابزارهای غیرقانونی است اگرچه به طور کلی تأیید شده که مرز بین این دو (اجتناب مالیاتی و فرار مالیاتی) می‌تواند تیره و غیرشفاف باشد.
منبع دوم: اجتناب مالیاتی به مفهوم اعمال روش‌های قانونی برای تغییر موقعیت مالی افراد برای کاهش میزان بدهی مالیات بر درآمد فرد است. این اقدام به طور کلی از طریق مطالبه کاهش‌ها (تخفیف‌ها) و اعتبارات مجاز قابل تحقق می‌باشد. تجربه مذکور متفاوت از فرار مالیاتی بوده زیرا در فرار مالیاتی، روش‌های غیرقانونی نظیر کمتر گزارش کردن درآمدها برای گریزاز پرداخت مالیات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
منبع سوم: اجتناب مالیاتی به مفهوم حداقل کردن قانونی بدهی مالیاتی از طریق تکنبیک‌های برنامه‌ریزی مالی مناسب نظیر مرحله‌ای کردن فروش دارایی‌ها در طی یک دوره طولانی بوده تا از بیشترین تخفیف‌های مالیات بر عایدی‌های سرمایه برخوردار شود.
آدرس منابع غیر‌فارسی
Referenceaddress 1. https://financial-dictionary.thefreedictionary.com/tax+avoidance
Referenceaddress 2. https://www.investopedia.com/terms/t/tax_avoidance.asp
Referenceaddress 3. http://www.businessdictionary.com/definition/tax-avoidance.html
متون منتخب از منابع فارسی
تعریف فارسی ۱: اجتناب از مالیات نوعی استفاده از خلأهای قانونی در قوانین مالیاتی در جهت کاهش مالیات پرداختی است. اجتناب از مالیات یک فعالیت گریز از مالیات بدون شکستن خطوط قوانین و درون چارچوب قوانین مالیاتی است
تعریف فارسی ۲: اجتناب از مالیات، در واقـع نـوعی اسـتفاده از خلأهـای قـانونی درقوانین مالیاتی برای كاهش مالیات است. بنابراین، از آنجاكه اجتنـاب مالیـاتی فعـالیتی بـه ظـاهرقانونی است، به نظر می‌رسد كه بیشتر از فرار مالیاتی در معرض دید باشد و چون اجتناب مالیاتی در محدودهای معین برای استفاده از مزایای مالیاتی است و به طور عمده قـوانین محدودكننـده‌ای در زمینة كنترل اجتناب مالیاتی وجود ندارد.
آدرس منابع فارسی
آدرس منبع فارسی ۱:خانی، عبدالله و کریم ایمانی و امینیوسفی (۱۳۹۳)، اجتناب از مالیات، نحوه اندازه گیری و عوامل موثر بر آن، فصلنامه پژوهش حسابداری و حسابرسی، دوره ۴ شماره ۱۵.
آدرس منبع فارسی ۲:عرب صالحی، مهدی و مجید هاشمی (۱۳۹۴)، تأثیر اطمینان بیش‌ازحد مدیریتی بر اجتناب مالیاتی، فصلنامه بررسی‌های حسابداری و حسابرسی، دوره ۲۲ شماره ۱.
الگوی نوشتار تعریف
این متن یک نوشتار تعریف است.
رده