صلح (Sulh (conciliation))

تعریف

صلح از جمله قراردادهایی است که اختصاص به قراردادهای انتفاعی و یا غیرانتفاعی و نیز قراردادهای مشارکتی و یا مبادله‌ای ندارد و از این حیث در مجموعه سایر عقود دسته‌بندی می‌شود. صلح در اصطلاح شرعی به قراردادی گفته می‌شود که به موجب آن انسان با دیگری سازش می‌کند تا مقداری از مال یا منفعت مال خویش را ملک او کند یا از حق خود بگذرد، خواه این سازش در برابر عوض یا بدون عوض باشد. این عقد در نظام بانکی دارای کاربرد است.

متون منتخب از منابع غیر‌فارسی

English Definition1: sulh fai’ The wealth that accrued from the enemies to Muslims without fighting. It was not divided among the Muslims as was ‘anwah fai’,obtained by fighting and divided among the warriors as war booty. Seealso al-ghanWmah. English Definition2: According to the Shari'a, sulh between two believers is a contract of settlement, consisting of offer (id[db)and acceptance (kabul}. The objects of the sulh are essentially the same as those in contracts of sale, consisting of material and non-material objects, except those prohibited commodities such as wine and dead animals.

ترجمه متون منتخب از منابع غیر‌فارسی

  • منبع اول: صلح، ثروتی است که بدون جنگ از سوی دشمنان به مسلمانان می‌رسد. این ثروت در میان مسلمانان به عنوان غنائم جنگی که با جنگیدن بدست می‌آید تقسیم نمی‌شود. غنائم جنگی بواسطه جنگیدن و غارت اموال دشمن، میان جنگجویان تقسیم می‌شود. برای مطلعه بیشتر، رجوع شود به «غنیمت».
  • منبع دوم: مطابق با احکام شرع، صلح بین دو انسان مؤمن به عنوان یک قرارداد حل و فصل اختلافات منعقد می‌گردد و شامل پیشنهاد و قبولی است. اموال و اشیاء مشمول در قرارداد صلح اساساً شبیه به سایر قراردادهاست و به جز موارد کالاهای ممنوعه نظیر شراب و حیوانات مرده، شامل اشیاء مادی و غیرمادی می‌گردد.

آدرس منابع غیر‌فارسی

Reference Address1: Akram Khan , Muhammad.(2003). Islamic economics and finance: A Glossary. London: Routledge , Taylor & Francis Group. Reference Address2: The International Union of Academies.(1997). Encyclopaedia of Islam, Second Edition, Glossary and Index of Terms,Vol.4. Leiden: BRILL.

متون منتخب از منابع فارسی

  • تعریف فارسی اول: صلح، عبارت است از تراضی و تسالم (رضایت و سازش طرفین) بر چیزی؛ از قبیل‏‎ ‎‏تملیک عین یا منفعت، یا ساقط نمودن دین یا حق و غیر این‌ها. و شرط نیست که مسبوق‏‎ ‎‏به نزاع باشد. و واقع ساختن صلح بر هر چیزی ـ غیر از آنچه استثنا شده چنان که بعضی‏‎ ‎‏از آن‌ها می‌آید ـ و در هر مقامی جایز است، مگر این که حلالی را حرام یا حرامی را‏‎ ‎‏حلال نماید.‏
  • تعریف فارسی دوم: صلح ممکن است یا درمورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.

آدرس منابع فارسی

  • آدرس منبع فارسی اول: امام خمینی (س). (۱۳۹۲). ترجمۀ تحریرالوسیله حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی (ره)، ج ۱. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س).
  • آدرس منبع فارسی دوم: معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات، ریاست جمهوری. (۱۳۸۸). مجموعه قانون مدنی. تهران: ریاست جمهوری، معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات.

الگوی نوشتار تعریف

این متن یک نوشتار تعریف است.

رده