هبه (Hibah (Gift))

تعریف

هبه، تملیک عینی مشخص به دیگری به صورت رایگان و بدون عوض می‌باشد. قرارداد هبه یکی از عقود غیرانتفاعی در صنعت بانکداری و مالی اسلامی به شمار می‌آید که معنای آن تملیک مال به صورت مجانی می‌باشد. این قرارداد به صورت مستقیم در شبکه بانکی کاربرد پیدا نمی‌کند؛ اما می‌تواند در ذیل عقود دیگر (مانند اجاره به شرط تملیک) مورد استفاده قرار گیرد.

متون منتخب از منابع غیر‌فارسی

English Definition1: al-hibah Lit: Gift, donation. Tech: Transfer of a determinate property (mal) without any material consideration. The Prophet has exhorted the Muslims to donate gifts to others. This is one of the important values ofthe Muslim society. The objective is to cultivate love and cooperationamong people.English Definition2: Hibah ,Gift. A gift voluntarily donated in return for a loan provided or a benefit obtained.

ترجمه متون منتخب از منابع غیر‌فارسی

  • منبع اول: هبه، تملیک عینی مشخص به دیگری به صورت رایگان و بدون عوض می‌باشد. قرارداد هبه یکی از عقود غیرانتفاعی در صنعت بانکداری و مالی اسلامی به شمار می‌آید که معنای آن تملیک مال به صورت مجانی می‌باشد. این قرارداد به صورت مستقیم در شبکه بانکی کاربرد پیدا نمی‌کند؛ اما می‌تواند در ذیل عقود دیگر (مانند اجاره به شرط تملیک) مورد استفاده قرار گیرد.
  • منبع دوم: هبه به معنای هدیه است. هدیه‌ای که به طور داوطلبانه در ازاء یک تسهیلات اعطایی یا کسب منفعتی داده می‌شود.

آدرس منابع غیر‌فارسی

Reference Address1: Akram Khan , Muhammad.(2003). Islamic economics and finance: A Glossary. London: Routledge , Taylor & Francis Group. Reference Address2: KAMSO ,NORIPAH & MAE NG ,TSU.(2013). Investing in Islamic Funds: A Practitioner's Perspective, Glossary of Islamic Finance. Singapore: John Wiley & Sons Ltd.

متون منتخب از منابع فارسی

  • تعریف فارسی اول: هبه عبارت است از این که شخصی چیزی از مال خود را به طور مجانی و بدون عوض تملیک غیر کند، البته این تعریف هبه به معنای اعم هبه و عطیه و نحله (کادو) است، و اما تعریف هبه به معنای اخص احتیاج به قیودی دارد که عطیه و نحله را خارج سازد، و هبه از جمله عقود است یعنی احتیاج به ایجاب و قبول دارد، ایجابش هر عبارتی است که مقصود بخشنده را برساند مثل اینکه بخشنده بگوید: (این را به تو هدیه کردم) و یا (تملیک کردیم) و یا (این مال تو باشد) امثال این‌ها، و قبول آن نیز هر عبارتی است از گیرنده که رضایتش به این بخشش را برساند، و در عقد هبه عربی بودن معتبر نیست و اقوی آن است که هبه به طور معاطات نیز واقع می‌شود، یعنی چیزی را به کسی به عنوان هبه بدهد و او هم آن را بگیرد، بدون اینکه لفظی رد و بدل شود.
  • تعریف فارسی دوم: هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانا به کس دیگری تملیک می‌کند، تملیک کننده را واهب، طرف دیگر را متهب، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه می‌گویند.

آدرس منابع فارسی

  • آدرس منبع فارسی اول: امام خمینی (س). (۱۳۹۲). ترجمۀ تحریرالوسیله حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی (ره)، ج ۲. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س).
  • آدرس منبع فارسی دوم: معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین ومقررات، ریاست جمهوری. (۱۳۸۸). مجموعه قانون مدنی. تهران: ریاست جمهوری، معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات.

الگوی نوشتار تعریف

این متن یک نوشتار تعریف است.

رده