ثروت (Wealth)

مفهوم:

والد:

بعد:

فرزند:


لید

اقتصاددانان ثروت را معمولا به شکل ارزش حال انتظاری (تنزیل شده) از جریان مصرف آینده تعریف می‌کنند. عناصرثروت را می‌توان به  سرمایه فیزیکی یا تولیدشده، سرمایه انسانی، سرمایه طبیعی، مالکیت فکری، سرمایه اجتماعی و دارایی‌های مالی خالص تقسیم کرد. از آنجا که ثروت از طریق پس‌انداز و سرمایه گذاری تغییر می‌کند، پس‌انداز خالص تعدیل شده میزان تغییر در ثروت ملی کشور را می‌سنجد. قاعده برای تفسیر پس‌انداز خالص تعدیل شده ساده است: اگر پس‌انداز خالص تعدیل شده منفی است پس ما در حال از دست دادن موجودی سرمایه خود هستیم و بهزیستی آینده آسیب خواهد دید؛ اگر پس‌انداز خالص تعدیل شده مثبت است پس ما در حال افزودن به ثروت و بهزیستی آینده هستیم. کلید افزایش سطح زندگی به خلق ثروت ملی مربوط می‌شود که مستلزم سرمایه‌گذاری و پس‌انداز ملی برای تامین مالی این سرمایه گذاری است. پس‌انداز/سرمایه گذاری رفتار پویایی است که تبیین می‌کند چگونه یک اقتصاد از یک نقطه به نقطه بعدی حرکت می‌کند. همراه با ثروت کل یا جامع، پس‌انداز خالص تعدیل شده را داریم که پس‌انداز اصیل نیز نامیده می‌شود که به شکل پس‌انداز خالص ملی تعدیل شده بابت ارزش اتمام منابع و تخریب محیط زیست تعریف می‌شود و برای مخارج تحصیلی اعتبار می‌گیرد (یک پراکسی برای سرمایه گذاری در سرمایه انسانی).

تعریف به حد

ثروت خالص خانوارها شامل همه دارایی‌های غیرمالی - املاک و مستغلات، زمین، ساختمان و غیره- و دارایی‌های مالی- سهام، اوراق قرضه، سپرده بانکی، بیمه عمر، وجوه بازنشستگی، و غیره- است.

وجوه افتراق یا شقوق مختلف

اقتصاددانان ثروت را معمولا به شکل ارزش حال انتظاری (تنزیل شده) از جریان مصرف آینده تعریف می‌کنند.

فهرست مطالب

مقدمه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

براساس تعریف کدبندی شده در نظام حساب‌های ملی (سازمان ملل 2009) و پیکتی و زاکمن (2014) و آلواردو و همکاران (2016 الف): ثروت خالص خانوارها شامل همه دارایی‌های غیرمالی - املاک و مستغلات، زمین، ساختمان و غیره- و دارایی‌های مالی- سهام، اوراق قرضه، سپرده بانکی، بیمه عمر، وجوه بازنشستگی، و غیره- است که خانوارها می‌توانند حقوق مالکیت را اجرا کنند و منافع اقتصادی، با کسرهر بدهی، به مالکانش فراهم می‌کند. در یک قاعده کلی، همه دارایی‌ها و بدهی‌ها با قیمت‌های حاکم بر بازار ارزشگذاری می‌شوند. این تعریف از ثروت شامل همه ثروت مستمری تعهد مالی شده است حال چه در حساب‌های بازنشستگی فردی نگهداری شوند یا از طریق صندوق‌های مستمری و شرکت‌های بیمه عمر باشد.

اقتصاددانان ثروت را معمولا به شکل ارزش حال انتظاری (تنزیل شده) از جریان مصرف آینده تعریف می‌کنند. چگونه ارزش مصرف آینده تعیین می‌شود؟ می‌توان خیلی ساده مقدار کالا یا خدمت مصرف شده را در قیمت آن ضرب کرد.

عناصر ثروت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با تعریف ثروت کلی به شکل ارزش حال خالص درآمد آینده، اینک مفید است زیرعناصر گوناگون آن را کندوکاو کنیم. ثروت یک ملت را می‌توان به شکل‌های مرتبط آن با سرمایه تقسیم کرد که مهمترین آن شامل این موارد است:

  • سرمایه فیزیکی یا تولیدشده، شامل زیرساخت فیزیکی، ساختمان، ماشین آلات و غیر آن؛
  • سرمایه انسانی، که تحصیلات و موجودی دانش تجسم‌یافته در نیروی انسانی درون یک کشور را دربرمی‌گیرد؛
  • سرمایه طبیعی، شامل دارایی‌های زیرزمینی (مواد معدنی، سوخت‌های فسیلی)، زمین تجاری، موجودی ماهی، و زمین طبیعی ازجمله خدمات اکوسیستم که ارایه می‌دهد؛
  • مالکیت فکری، شامل ارزش قراردادها، اجاره‌ها، حق اختراعات، نرم افزار، پایگاه داده، و سایر اموال نامریی؛
  • سرمایه اجتماعی/ نهادی که عوامل نامریی ازقبیل کیفیت نهادها، حاکمیت قانون، و شکل‌های گوناگون سرمایه اجتماعی را دربرمی‌گیرد که کالاها و خدمات را قابل تولید کردن می‌کنند؛
  • دارایی‌های مالی خالص، سنجه موجودی‌های خالص دارایی‌های مالی در سراسر مرزهای ملی. درون مرزهای ملی دارایی‌ها و بدهی‌های مالی همدیگر را خنثی می‌‌کنند.

نظام حساب‌های ملی سه تا و نصفی از این شش مولفه یعنی سرمایه فیزیکی، دارایی فکری، دارایی‌های مالی خالص، و مولفه تجاری سرمایه طبیعی را می‌سنجد. در اینجا سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی/نهادی، و همه سرمایه طبیعی غیرتجاری حذف می‌شود. بنابراین چالش‌ها در سنجش و گردآوری حساب‌های ثروت جامع قابل ملاحظه هستند.

توزیع ثروت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

« حقایق آشکار شده » مهم معینی درباره توزیع ثروت وجود دارد که برجسته‌سازی آن در اینجا مفید است. این موارد عبارتند از:

۱. ثروت در مقایسه با درآمد حاصل از کار، کل درآمد پولی یا مخارج مصرفی به طور نابرابرتری توزیع شده است. درحالی که ضرایب جینی در کشورهای توسعه یافته برای درآمد معمولا بین 0.3 و 0.4 است برای ثروت از 0.5 تا 0.9 تغییر می‌کند. سایر نماگرها تصویر مشابهی آشکار می‌کنند. برای مثال سهم ثروت برآوردشده که 1 درصد بالایی افراد یا خانواده‌ها نگه می‌دارند از حدود 15 تا 35 درصد متغیر است در حالی که سهم درآمدی آنها معمولا کمتر از 10 درصد است.

۲.  دارایی‌های مالی نسبت به دارایی‌های غیرمالی توزیع نابرابرتری دارد دست‌کم وقتی مسکن در اشغال مالک، عنصر اصلی دارایی‌های غیرمالی باشد. اما در کشورهایی که ارزش زمین به‌طور ویژه مهم باشد معکوس آن درست است.

۳. ثروت به ارث رسیده بسیار نابرابرتر از مجموع ثروت توزیع شدهاست.

۴.  در همه گروه‌های سنی، معمولا گروهی از افراد و خانواده‌ها هستند که ارزش خالص خیلی پایینی دارند و در تعدادی کشورها شامل امریکا، اکثریت مردم دارایی‌های مالی پایینی در همه سنین دارند.

۵.  نابرابری ثروت در مجموع روند به سمت پایینی در قرن بیستم داشت اگرچه گسستگی‌ها و عقب‌گردهایی وجود است.

ثروت ملی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کلید افزایش سطح زندگی به خلق ثروت ملی مربوط می‌شود که مستلزم سرمایه‌گذاری و پس‌انداز ملی برای تامین مالی این سرمایه گذاری است. پس‌انداز/سرمایه گذاری رفتار پویایی است که تبیین می‌کند چگونه یک اقتصاد از یک نقطه به نقطه بعدی حرکت می‌کند. همراه با ثروت کل یا جامع، پس‌انداز خالص تعدیل شده را داریم که پس‌انداز اصیل نیز نامیده می‌شود که به شکل پس‌انداز خالص ملی تعدیل شده بابت ارزش اتمام منابع و تخریب محیط زیست تعریف می‌شود و برای مخارج تحصیلی اعتبار می‌گیرد (یک پراکسی برای سرمایه گذاری در سرمایه انسانی). از آنجا که ثروت از طریق پس‌انداز و سرمایه گذاری تغییر می‌کند، پس‌انداز خالص تعدیل شده میزان تغییر در ثروت ملی کشور را می‌سنجد. قاعده برای تفسیر پس‌انداز خالص تعدیل شده ساده است: اگر پس‌انداز خالص تعدیل شده منفی است پس ما در حال از دست دادن موجودی سرمایه خود هستیم و بهزیستی آینده آسیب خواهد دید؛ اگر پس‌انداز خالص تعدیل شده مثبت است پس ما در حال افزودن به ثروت و بهزیستی آینده هستیم.

بانک جهانی فرض می‌گیرد ارزش فعلی مصرف با ثروت کل همخوانی دارد. در آن مورد، پسماند از این دو و حاصل جمع ثروت مالی که در خارج نگهداری می‌شود، سرمایه فیزیکی، ثروت انسانی، و ثروت منابع طبیعی، بخش سنجش نشده ثروت کل است که اشکال نهادی، اجتماعی و سایر شکل‌های سرمایه نامریی را شامل می‌شود.‌ هامیلتون و لیو (2014) به این مورد به عنوان سرمایه نامریی اشاره می‌کنند. این معادل موجودی پسماند سولو در حسابداری رشد است و نشان می‌دهد با استفاده کارا از سایر عناصر مریی‌تر ثروت ملی، چقدر سرمایه نامریی اضافی تشکیل می‌شود. داده‌های بانک جهانی نشان می‌دهد کشورهای ثروتمند سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نسبت به کشورهای فقیر جنوب صحرای افریقا، واقعا به شکل قدر مطلق منابع طبیعی بیشتری دارند که بهره‌برداری کردند اما ثروت منابع طبیعی برای کشورهای بعدی اغلب سهم بزرگتری از ثروت ملت دارد. دلیل آن اینست که کشورهای ثروتمند سهم عظیمی ‌از ثروت ناملموس در ثروت ملت (همچنین سرمایه فیزیکی بیشتر) دارند. تغییر اصیل در ثروت خالص ملت را می‌توان به هفت مولفه زیر تقسیم کرد:

  • حساب جاری؛
  • سرمایه گذاری در سرمایه خالص (هم سرمایه خصوصی و زیرساخت) پس از در نظر گرفتن استهلاک؛
  • تغییرات در سرمایه انسانی (تقریب گرفته شده بوسیله مقدار کل صرف شده برای آموزش، منهای زیان‌های سرمایه انسانی از مرگ و استهلاک)؛
  • تغییر در سرمایه مریی (تا حدی تقریب گرفته شده بوسیله مخارج در تحقیق و توسعه)؛
  • اتمام منابع طبیعی اتمام‌پذیر از قبیل نفت، گاز و منابع معدنی؛
  • اتمام منابع تجدیدپذیر، از قبیل شیلات و جنگل‌ها که دوام‌آور و پایدار نیست؛
  • تخریب کیفیت محیط طبیعی؛ و
  • ارزشگذاری مجدد دارایی‌ها و بدهی‌ها.

این تغییر در ثروت خالص اغلب به عنوان پس‌انداز اصیل یک ملت نامیده می‌شود. مولفه (۴) پس‌انداز اصیل، اغلب توجه کمتری از آنچه باید دریافت می‌کند. اما تفسیری مشابه به شکل پسماند سولو در حسابداری رشد دارد چون آنچه را که ما نمی‌دانیم چیست اندازه گیری می‌کند.

جستارهای وابسته

  • سرمایه
  • دارایی
  • درآمد
  • سرمایه انسانی
  • سرمایه طبیعی

پانویس/ پاورقی

منابع

  • Davies, J. B., & Shorrocks, A. F. (2000). The distribution of wealth. Handbook of income distribution, 1, 605-675, Elsevier.
  • Hamilton, K., & Hartwick, J. (2014). Wealth and sustainability. Oxford Review of Economic Policy, 30(1), 170-187.
  • Hamilton, K., & Hepburn, C. (2014). Wealth. Oxford Review of Economic Policy, 30(1), 1-20.
  • Ploeg, R. V. D. (2014). Guidelines for exploiting natural resource wealth. Oxford Review of Economic Policy, 30(1), 145-169.
  • World Bank (2011), The Changing Wealth of Nations: Measuring Sustainable Development in the New Millennium, Washington, DC, World Bank.
  • Zucman, G. (2019). Global wealth inequality. Annual Review of Economics, 11.

پیوند به بیرون

الگوهای ناوبری

رده