مدیریت نقدینگی و واپسین امید وام‌دهی ( Liquidity Provision and Lender of Last Resort)

مفهوم:

والد:

بعد:

فرزند:


لید

منطق واپسین امید وام دهی به تعریف زیر منجر می شود: واپسین امید وام دهی، نهادی است که با ریسک نقدینگی مواجه نمی شود، زیرا قادر به انتشار مقدار نامحدودی پول قانونی و رایج است که می تواند برای پرداخت بدهی‌های مالی مورد استفاده قرار گیرد و این بدان معناست که نهاد مذکور مقید به قید بودجه سخت نیست. این امر اشاره به این موضوع دارد که واپسین امید وام دهی قادر به تنظیم نرخ های بهره بر یک مبنای مستقل و خود مختار ‌بوده و نرخ برابری ثابت یک به یک را بین سپرده بانکی و روش های پرداخت تضمین می کند. «هنگامی که توانایی چاپ پول متوقف شود، محدودیت های عملکرد واپسین امید وام دهی نمایان می گردد». نقش بانک مرکزی یا همان آخرین امید وام دهی، ‌مقابله با ریسک نقدینگی سیستمی در سیستم بانکی تجاری داخلی بوده که به طور اجتناب ناپذیر در زمان سر رسید و انجام تبدیل ‌نقدینگی در حالی که اطلاعات به طور نامتقارن توزیع شده است، به وجود می آید و اصطلاحاً به مفهوم ریسک این است که سیستم بانکی تجاری قادر به حفظ نرخ تبدیل ثابت یک به یک بین سپرده ها و پول پر قدرت نبوده و تردیدهایی در خصوص قدرت پرداخت دیون سیستم بانکی تجاری به وجود آید.

تعریف به حد

واپسین امید وام دهی یا آخرین ملجاء، مقامی است که بانک ها در مواقع نیاز فوری به وجوه و وقتی که از همه گزینه های دیگر نا امید می شوند، به این مقام مراجعه می کنند. بانک ها نوعاً زمانی به واپسین امید وام دهی رجوع می کنند که به وجوه مورد نیاز برای تامین مالی کسب و کار روزانه دسترسی نداشته باشند. این مساله، در دوره هایی از آشفتگی ها و بحران های مالی رخ می دهد که بانک ها برای وام دهی به یکدیگر دچار تردید شده و نیز ممکن است بسیاری از افراد ناگهان تصمیم بگیرند پول خود را از حساب بانکی شان برداشت کرده و خارج نمایند.

وجوه افتراق یا شقوق مختلف

تامین و مدیریت نقدینگی و عملکرد به عنوان واپسین امید وام دهی یا آخرین ملجاء از جمله مهمترین کارکردها و وظایف بانک های مرکزی است که در کنار سایر کارکردهای آن از جمله تامین زیر ساختهای نظام مالی، انجام عملیات ارزی، حفظ ثبات مالی و مقررات گذاری در این زمینه، حفظ ثبات پولی و ارائه خدمات عمومی بانک مرکزی، از آن نهادی واحد تحت عنوان سیاستگذار پولی را می سازد. تامین نقدینگی از سوی بانک مرکزی بیشتر معطوف به تامین نقدینگی بانکهای تجاری است ولی در مواردی، به خصوص در کشورهایی که درجاتی از سلطه مالی در اقتصاد آنها وجود دارد، تامین نقدینگی دولت نیز از جمله عملیاتی است که بانک مرکزی در آن دخالت دارد.

فهرست مطالب

مقدمه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واپسین امید وام دهی یا آخرین ملجاء، مقامی است که بانک ها در مواقع نیاز فوری به وجوه و وقتی که از همه گزینه های دیگر نا امید می شوند، به این مقام مراجعه می کنند. بانک ها نوعاً زمانی به واپسین امید وام دهی رجوع می کنند که به وجوه مورد نیاز برای تامین مالی کسب و کار روزانه دسترسی نداشته باشند. این مساله، در دوره هایی از آشفتگی ها و بحران های مالی رخ می دهد که بانک ها برای وام دهی به یکدیگر دچار تردید شده و نیز ممکن است بسیاری از افراد ناگهان تصمیم بگیرند پول خود را از حساب بانکی شان برداشت کرده و خارج نمایند. بانک های مرکزی در شرایط مشابه به عنوان واپسین امید وام دهی عمل می کنند و به طور سنتی این نقش را به این دلیل حفظ می کنند که در قبال کارکرد روان بازارهای مالی و ثبات نظام مالی مسئول هستند. بانک های مرکزی از این طریق به مردم و کسب و کارها در برابر مشکلاتی که به واسطه مسائل مرتبط با بانک ها به وجود می آیند، کمک می‌کنند.

درک کارکرد واپسین امید وام دهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

منطق واپسین امید وام دهی به تعریف زیر منجر می شود: واپسین امید وام دهی، نهادی است که با ریسک نقدینگی مواجه نمی شود، زیرا قادر به انتشار مقدار نامحدودی پول قانونی و رایج است که می تواند برای پرداخت بدهی‌های مالی مورد استفاده قرار گیرد (گرینبام/ تاکور[۱] ۱۹۹۵،‌ ص ۱۷۷) و این بدان معناست که نهاد مذکور مقید به قید بودجه سخت نیست. این امر اشاره به این موضوع دارد که واپسین امید وام دهی قادر به تنظیم نرخ های بهره بر یک مبنای مستقل و خود مختار ‌بوده و نرخ برابری ثابت یک به یک را بین سپرده بانکی و روش های پرداخت تضمین می کند. «هنگامی که توانایی چاپ پول متوقف شود، محدودیت های عملکرد واپسین امید وام دهی نمایان می گردد» (برگ/بورنشتاین[۲] ۲۰۰۰، ص ۲۱).

واپسین امید وام دهی ابزار های پرداخت را منتشر می کند که به عبارتی همان معادل بانک مرکزی در هر اقتصاد است. نقش بانک مرکزی یا همان آخرین امید وام دهی، ‌مقابله با ریسک نقدینگی سیستمی در سیستم بانکی تجاری داخلی بوده که به طور اجتناب ناپذیر در زمان سر رسید و انجام تبدیل ‌نقدینگی در حالی که اطلاعات به طور نامتقارن توزیع شده است، به وجود می آید و اصطلاحاً به مفهوم ریسک این است که سیستم بانکی تجاری قادر به حفظ نرخ تبدیل ثابت یک به یک بین سپرده ها و پول پر قدرت نبوده و تردیدهایی در خصوص قدرت پرداخت دیون سیستم بانکی تجاری به وجود آید. تنها، بانک های تجاری قادر به پرداخت دیون، ‌به واپسین امید وام دهی دسترسی دارند و واپسین امید وام دهی به کارکرد خود به عنوان نهاد نظارت بانکی متکی است تا ‌به این ضابطه وفادار باشد و بنابراین بتواند مانع بروز رفتار مخاطرات اخلاقی از سوی بانک های تجاری شود. بازارهای مالی داخلی که بدون واپسین امید وام دهی عمل می کنند، یا در معرض بحران ‌هستند و یا باید از متعهد شدن به سررسید یا تبدیل نقدینگی اجتناب کنند.

مفهوم واپسین امید وام دهی را می توان به شرح جدول ذیل به طور خلاصه بیان نمود:

واپسین امید وام دهی: بانک مرکزی
ریسک سیستمی: نرخ برابری یک به یک سپرده های بانکی در برابر وجوه بانک مرکزی ممکن است تضمین نشود.
معیار تمایل به اقدام به عنوان واپسین امید وام دهی: قدرت پرداخت دیون توسط بانک های تجاری که به تسهیلات واپسین امید وام دهی دسترسی دارند.
ذینفعان: بانک های تجاری که به تسهیلات واپسین امید وام دهی دسترسی دارند.
ریسک های واپسین امید وام دهی: رفتار مخاطرات اخلاقی از سمت بانک های تجاری
استراتژی جلوگیری از ریسک: واپسین امید وام دهی به عنوان نهاد ناظر بانکی
عاقبت چه می شود اگر هیچ واپسین امید وام دهی ایجاد و تاسیس نشود: محدودیت های مقرراتی در اجرای سر رسید و یا وقوع بحران های مالی در تبدیل نقدینگی

منبع: وینکلر، ای.[۳] (۲۰۰۱)

سابقه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مفهوم واپسین امید وام دهی از شروع قرن ۱۹ ام میلادی زمانی ایجاد شد که هنری تورنتون[۴] (۱۸۰۲) عناصر اصلی عملکرد و تجربیات بانک مرکزی سالم در رابطه با وام دهی در شرایط بحران ‌را بر شمرد. والتر بیگهات[۵] (۱۸۷۳) که در بیشتر مواقع وی را بنیانگذار نظریه مدرن واپسین امید وام دهی می دانند، کارهای علمی تورنتون را توسعه داد( هر چند از وی مستقیماً نام نبرد). هر دو نویسنده نیاز به واپسین امید وام دهی را توجیه می کنند که نقش آن طبق استدلال آنها به شرح ذیل است:

1. حفاظت از حجم پول در گردش ۲. حمایت از کل سیستم مالی به جای تک تک موسسات مالی، ۳. رفتار سازگار با اهداف بلندمدت تر رشد پول با ثبات و ۴. اعلان سیاست در زمانی پیش از وقوع بحران به طوری که ناطمینانی را برطرف نماید (هامفری[۶] ،‌۱۹۸۹) .

بیگهات پیشنهاد کرد بانک مرکزی در بحران نقدینگی باید آزادانه با نرخ بهره ای بالا نسبت به دوران پیش از وقوع بحران به هر قرض گیرنده با وثیقه مناسب قرض دهد و منظور از وثیقه مناسب، هر نوع سند کاغذی و فیزیکی است که به طور معمول توسط بانک مرکزی پذیرفته می شود و بین قیمت های خرید عجولانه و قیمت های قبل از خرید عجولانه ارزش‌گذاری می شود. او همچنین توصیه کرد که استانداردهای کیفی مربوط به وثیقه که بانک مرکزی انگلیس در طی بحران اعمال می کند باید تقلیل پیدا کند. موسسات فاقد وثیقه مناسب باید فاقد قدرت پرداخت دیون به حساب آمده و اجازه داده شود اعلام ورشکستگی کنند.

چرا این موضوع حائز اهمیت است که بانک ها دارای واپسین امید وام دهی هستند؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حتی اگر بانکی دارای قدرت پرداخت دیون باشد ولی توانایی تامین نیازهای مشتریان و بستانکاران خود را در کوتاه مدت نداشته باشد،‌ مشتریان ممکن است از امنیت پول خود دچار هراس شده و این مساله می تواند منجر به هجوم بانکی شود. در نتیجه بانک مذکور ممکن است ورشکسته شود. عواقب این اقدام می تواند دارای اثرات قابل توجهی ‌باشد:

- مردم ممکن است شغل خود را از دست بدهند. هنگامی که بانک ورشکست می شود، وام دهی به کسب و کارها، ‌به طور ناگهانی متوقف شده و این مساله بدان معناست که کسب و کارها ممکن است به عنوان مثال،‌ قادر به پرداخت دستمزدها یا خرید مواد خام نباشند و امکان دارد برای سرپا ماندن، دچار کشمکش های فراوانی شوند.

- نتیجه چنین اقدامی، ممکن است گسترش یابد زیرا بانک ها به یکدیگر متصل بوده و مشکلات و مسائل یک بانک می تواند به سایر بانک ها تسری یافته و خیلی زود تنها این مشتریان آن بانک نیستند که از این مساله متاثر و متحمل زیان می شوند بلکه مشتریان بسیاری از بانک ها نیز تحت تاثیر قرار می گیرند. عواقب چنین وضعیتی برای کسب و کارها، مشاغل،‌ و پس انداز کنندگان می تواند تشدید شده و در نهایت بر روی کل اقتصاد اثرگذار باشد. اگر کار به اینجا برسد، ‌در اغلب موارد،‌ این مالیات دهندگان هستند که مجبور به پوشش کسری خواهند شد.

خلاصه این که هرگاه بانک مرکزی به عنوان واپسین امید وام دهی عمل کند،‌ می تواند از مشکلات بسیاری برای مردم و کسب و کارها ممانعت به عمل آورد.

مدیریت نقدینگی بانک مرکزی در دوران تنش[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بانک های مرکزی در هنگام وقوع شوک غیر طبیعی یا استثنائی به یک بانک مشخص یا به یک سیستم به طور کلی، می توانند به طرق مختلف عکس العمل نشان بدهند. هرگاه کارکرد طبیعی بازار دچار اختلال شود، بانک های مرکزی ممکن است مجبور به پاسخگویی به ضروریات منحصر بفرد یک بانک (یک یا چند بانک ممکن است دچار کمبود نقدینگی شوند) یا نیازهای سیستمی (در صورت وجود شوکی در سطح بازار) شوند. اما برخلاف تسهیلات اعتباری (که برای تامین نیازهای نقدینگی در کوتاه مدت اعطا می شود)،‌ واکنش بانک های مرکزی به نیاز منحصربفرد یک بانک به صورت صلاحدیدی ‌بوده و برخلاف عملیات بازار باز و تسهیلات اعتباری،‌ ‌ماهیت نیاز، نظارت مقرراتی شدید تری را ایجاب می کند.

در مورد شوک های منحصربفرد ممکن است نیاز کلی برای بهره مندی از ذخیره پول مازاد وجود نداشته باشد، اما دغدغه های ریسک اعتباری یا بخش‌بندی بازار ممکن است هر بانک نوعی را با کمبود نقدینگی مواجه نماید. در واکنش به هرگونه شوک نامساعد که منجر به کسری نقدینگی غیرطبیعی می شود،‌ حضور واپسین امید وام دهی زمانی مورد نیاز است که هر موسسه مالی منحصربفرد یا تعداد اندکی از آنها قادر به حفظ یا تجدید تامین وجوه در هر دو مقیاس خرده فروشی و عمده فروشی نباشند.

تقاضا برای نقدینگی ممکن است از سوی یک نهاد یا موسسه مشخص باشد که با مشکلات فوری( نظیر خروج منابع یا ناتوانی در تجدید تامین وجوه عمده) مواجه است یا از طرف گروهی از نهادها یا موسسات مشابه– مثلاً بانک هایی با مدل های کسب و کار یا تمرکز جغرافیایی مشابه- باشد در شرایطی که بازار در مورد توانمندی و ادامه حیات آنها در دوره های بلند مدت دچار تردید شود. در مورد یک بانک یا تعداد کمی از آنها، هر گونه پشتیبانی از سوی واپسین امید وام دهی بنا به صلاحدید بانک مرکزی و مبتنی بر یک مبنا و ساز و کار دو طرفه و با یک نرخ جریمه مشخص خواهد بود و در این راستا نظارت مقرراتی مضاعفی باید ایجاد شود.

برعکس، در مورد شوک سیستمی که تقاضا برای دخایر پولی را افزایش می دهد، تنها بانک مرکزی است که می تواند نیازها را تامین نماید چرا که در یک سیستم بسته عرضه ذخایر، بانک مرکزی تنها لنگرگاه بانک هایی است که نیاز به ذخایر اضافی دارند. در مورد شوکهای سراسری به گستره بازار، ممکن است کل سیستم بانکداری به صورت کلی با افزایش تقاضا برای ذخایر مواجه باشد. تحت چنین شرایطی امکان آن وجود دارد که بانک مرکزی بر یک پایه چند وجهی از طریق یک مکانیزم مزایده ای اقدام به عرضه وجوه نماید. در نتیجه، پاسخ اضطراری و سیستمی بانک مرکزی اساسا کمک و ضمیمه ای برای مدیریت نقدینگی از طریق عملیات بازار باز است. نقدینگی به ابتکار ‌بانک مرکزی و در واکنش به افزایش تقاضا عرضه می شود و الزاماً ممکن است تغییری در وضعیت سیاست پولی ایجاد نکند اما احتمالاً می تواند به نحوه برخورد با یک مکانیزم انتقال سیاست پولی دچار نقصان کمک نماید.

جستارهای وابسته

  • عملیات ارزی
  • ثبات مالی
  • ثبات پولی

پانویس/ پاورقی

  1. Greenbaum/Thakor
  2. Berg/Borenzstein
  3. Winkler, A.
  4. Henry Thornton
  5. Walter Bagehot
  6. Humphrey

منابع

  • Dobler, M., Gray, S., Murphy, D., & Radzewicz-Bak, B. (2016). The lender of last resort function after the global financial crisis. International Monetary Fund.
  • European Central bank (2019). What is a lender of last resort? Available at : https://www.ecb.europa.eu/explainers/tell-me-more/html/what-is-a-lender-of-last-resort.en.html
  • Freixas, X., Giannini, C., Hoggarth, G., & Soussa, F. (2000). Lender of last resort: what have we learned since Bagehot?. Journal of Financial Services Research, 18(1), 63-84.
  • Winkler, A. (2001). On the need for an international lender of last resort: Lessons from domestic financial markets (No. 28). WEP-Würzburg Economic Papers.


پیوند به بیرون

الگوهای ناوبری

رده