نوشتار محتوا:مدیریت ذخایر ارزی (FX reserves management): تفاوت بین نسخه‌ها

 
(۳ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۸: سطر ۸:
 
'''فرزند:'''
 
'''فرزند:'''
 
----
 
----
{{عنوان|title=لید|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}مدیریت ذخایر ارزی فرآیندی برای حصول اطمینان از در دسترس بودن دارایی‌های خارجی بخش عمومی رسمی به اندازه کافی جهت دستیابی‌ به اهدافی چون حفظ اعتماد در سیاست‌گذاری، کاهش آسیب‌پذیری بیرونی، دفع بلایای جمعی، مقاوم‌سازی و مانند آن در اقتصاد یک کشور است. به طور کلی سه نوع نیاز برای نگهداری ذخایر ارزی می‌توان در نظر گرفت: نیازهای مبادلاتی، نیازهای مداخله و متنوع‌سازی ثروت. ماهیت رژیم ارزی، ریسک‌های اقتصاد در تراز پرداخت‌ها و انعطاف‌پذیری اقتصاد از جمله عواملی هستند که در ارزیابی کفایت ذخایر اهمیت دارند.{{عنوان|title=تعریف به حد|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}مدیریت ذخایر ارزی فرآیندی برای حصول اطمینان از آن است که دارایی‌های خارجی بخش عمومی رسمی به اندازه کافی در دسترس و تحت کنترل مقامات برای تامین گستره معینی از اهداف برای هر کشور یا اتحادیه می باشد و مقاومت لازم برای مقابله با شوک‌ها را فراهم می‌سازد.{{عنوان|title=وجوه افتراق یا شقوق مختلف|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}مدیریت ذخایر ارزی در کنار مداخله در بازار ارز، دو فعالیت اصلی در عملیات ارزی به شمار می‌آیند که توسط بانک مرکزی یا دیگر مقامات پولی به اجرا در می‌آیند.{{عنوان|title=فهرست مطالب|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
+
{{عنوان|title=لید|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}رویه‌های مدیریت سالم ذخایر مهم است چون که آنها تاب‌آوری کلی یک کشور یا منطقه به شوک‌ها را افزایش می‌دهند. مدیران ذخایر از طریق تعامل خود با بازارهای مالی امکان دسترسی به اطلاعات ارزشمندی را پیدا می‌کنند که سیاستمداران را از تحولات بازار و نظرات درباره تهدیدهای بالقوه آگاه نگه می‌دارد. اهمیت رویه‌های سالم با توجه به تجربیاتی روشن می‌شود که در آنها رویه‌های مدیریت ذخایر ضعیف یا پرریسک، توانایی مراجع مسئول را در  واکنش کارآمد به بحرانهای مالی محدود کرده به نحوی که شدت و وخامت این بحرانها بیشتر شده است. به علاوه، رویه‌های ضعیف یا پرریسک مدیریت ذخایر می‌تواند هزینه‌های چشمگیر مالی و خدشه¬دار شدن وجهه را به همراه داشته باشد. سیاست‌ها و رویه‌های مناسب مدیریت ذخایر می‌تواند از مدیریت مناسب اقتصاد کلان پشتیبانی کند اما قابل جایگزینی با آن نیست. به علاوه، سیاست‌های اقتصادی نامناسب (بودجه‌ای، پولی و نرخ ارز، و مالی) می‌تواند ریسک‌های جدی به توانایی مدیریت ذخایر وارد کند.{{عنوان|title=تعریف به حد|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}مدیریت ذخایر یعنی فرایندی که اطمینان حاصل شود دارایی‌های خارجی رسمی بخش عمومی دردسترس و تحت کنترل مراجع ذیربط هستند تا به طیف مشخصی از اهداف کشور یا اتحادیه جامه عمل پوشیده شود. در چنین حالتی، نهاد مدیریت ذخایر معمولا مسئولیت مدیریت ذخایر و ریسک‌های مربوط را برعهده دارد. ذخایر رسمی ارزی برای پشتیبانی از اهداف مختلف از قبیل  کمک به دولت در تامین نیازهای ارزی خود و تعهدات بدهی خارجی آن، ایجاد توان مقابله با بلایا در مواقع اضطرار ملی، ایجاد اطمینان در بازارهای داخلی نسبت به توانایی کشور در تامین تعهدات خارجی و نظایر آن نگهداری می‌شود.{{عنوان|title=وجوه افتراق یا شقوق مختلف|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}همان سه انگیزه شناخته¬شده¬ای که باعث  نگهداری مانده‌های پولی توسط افراد می¬شود- انگیزه¬های معاملاتی، احتیاطی و پورتفلیو- را می‌توان اگرچه با احتیاط- درباره موجودی ذخایر بانک مرکزی نیز به کار برد. ممکن است ذخایر با هدف تامین مالی سریع تقاضاهای ارزی بخش عمومی یا خصوصی نگهداری ‌شود. ذخایر همچنین با هدف مداخلات بازار ارز نگهداری می‌شود. از آنجا که زمان‌بندی و میزان چنین مداخلاتی اساسا نامطمئن است، این منبع تقاضا با تقاضای احتیاطی برای پول متناظر است. اگرچه ممکن است ملاحظات ثروت یا پورتفلیو- ویژگی‌های ریسک/بازده در دارایی‌های مالی و غیرمالی مختلف- در انگیزه‌دهی به افراد در نگهداری دارایی¬های ارزی مهم باشد، ولی معمولاً تصور نمی¬شود ملاحظات ثروت اثر زیادی بر سطح ذخایر ارزی نگهداری‌شده توسط بانک مرکزی بگذارد. در عوض، چنین برداشت می¬شود که ملاحظات ثروت یا پورتفلیو عمدتاً در تصمیمات مربوط به ترکیب ذخایر موضوعیت دارد.{{عنوان|title=فهرست مطالب|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
  
=== 1 تعریف مدیریت ذخایر ارزی ===
+
=== مدیریت ذخایر چیست؟ ===
مدیریت ذخایر، فرآیندی برای حصول اطمینان از آن است که دارایی‌های خارجی بخش عمومی رسمی به اندازه کافی در دسترس و تحت کنترل مقامات برای تامین گستره معینی از اهداف برای هر کشور یا اتحادیه می باشد. در این چارچوب، نهاد متولی به طور معمول مسئول مدیریت ذخایر و ریسک های مربوطه است. ذخایر ارزی رسمی برای حمایت از گستره‌ای از اهداف به شرح زیر نگهداری می‌شوند:
+
مدیریت ذخایر یعنی فرایندی که اطمینان حاصل شود دارایی‌های خارجی رسمی بخش عمومی دردسترس و تحت کنترل مراجع ذیربط هستند تا به طیف مشخصی از اهداف کشور یا اتحادیه جامه عمل پوشیده شود. در چنین حالتی، نهاد مدیریت ذخایر معمولا مسئولیت مدیریت ذخایر و ریسک‌های مربوط را برعهده دارد. ذخایر رسمی ارزی برای پشتیبانی از اهداف مختلف از قبیل اهداف زیر نگهداری می‌شود:
  
* حمایت و حفظ     اطمینان و اعتماد در سیاست‌ها برای مدیریت نرخ ارز و پول شامل ظرفیت موردنیاز    برای مداخله جهت پشتیبانی از پول ملی یا اتحادیه؛
+
* پشتیبانی و حفظ اطمینان از این که سیاستها در خدمت مدیریت پولی و نرخ ارز، شامل وجود ظرفیت دخالت در پشتیبانی از پول ملی یا اتحادیه، هستند؛
* محدود کردن    آسیب پذیری بیرونی از طریق حفظ نقدینگی ارزی برای جذب شوک ها طی دوران بحران    یا هنگامی که دسترسی به استقراض دچار مشکل می شود؛
 
* ارائه سطحی    از اطمینان به بازارهایی که هر کشور می‌تواند برای تامین الزامات بیرونی به    کار گیرد؛
 
* نشان دادن    پشتوانه پول ملی از طریق دارایی های خارجی؛
 
* کمک به دولت    در تامین نیازهای ارزی خود و تعهدات بدهی خارجی و
 
* حفظ ذخایر    برای دفع بلایای ملی یا وضعیت اضطراری.
 
  
=== 2 اهمیت مدیریت ذخایر ارزی ===
+
* محدود کردن آسیب‌پذیری بیرونی به وسیله حفظ نقدینگی ارزی برای آن که در زمان‌های بحران یا سختی استقراض بتوان اثر شوکها را کاهش داد؛
اقدامات در جهت مدیریت سالم ذخایر ارزی به این خاطر اهمیت دارند که مقاومت کلی کشور یا منطقه را در برابر شوک ها فراهم می کنند و مدیران ذخایر از طریق تعامل با بازارهای مالی به اطلاعات ارزشمندی دسترسی پیدا می کنند و سیاست گذاران را از توسعه و دیدگاه های بازار در خصوص تهدیدهای بالقوه مطلع می نمایند. اهمیت اقدامات سالم نیز از طریق تجربیاتی مورد تاکید قرار می گیرند که اقدامات مدیریت ذخایر پرریسک یا ضعیف، قابلیت های مقامات را برای واکنش موثر به بحران های مالی محدود می سازد و این امر ممکن است شدت و جدیت این بحران ها را برجسته نماید. علاوه بر این، اقدامات مدیریت ذخایر دارای هزینه های مالی و شهرت عمده ای می باشد. برای مثال، کشورهای متعدد با زیان های عمده ای مواجه هستند که دارای نتایج مستقیم یا غیرمستقیم مالی می باشند. به همین ترتیب، سیاست های مدیریت پرتفوی مناسب مربوط به ترکیب ارزی، انتخاب ابزارهای سرمایه گذاری و پایداری قابل قبول پرتفوی ذخایر و نیز انعکاس تنظیمات و شرایط سیاستی معین در هر کشور این اطمینان را به وجود می آورد که از دارایی ها محافظت شده و به خوبی در دسترس قرار گیرند و در نهایت منجر به اعتماد به بازار خواهند شد. سیاست ها و اقدامات مدیریت سالم ذخایر ارزی می تواند حامی و نه جایگزینی برای مدیریت سالم اقتصاد کلان باشد. علاوه براین، سیاست های اقتصادی نامناسب (اعم از مالی (fiscal)، پولی و ارزی و مالی (financial)) ریسک های جدی را متوجه قابلیت ها جهت مدیریت ذخایر خواهد نمود.
 
  
=== 3 انگیزه‌های نگهداری ذخایر ارزی ===
+
* برقراری یک سطح اطمینان در بازارها که کشور توانایی تامین تعهدات بیرونی خود را دارد؛
شناسایی سنتی سه انگیزه تقریبا متفاوت در خصوص نگهداری ترازهای پولی توسط آحاد اقتصادی -شامل انگیزه‌های مبادلاتی، احتیاطی و پورتفوی- با وجود احتیاط‌های لازم می تواند برای حفظ ذخایر بانک مرکزی مورد استفاده قرار گیرد.
 
  
==== 3-1 نیازهای مبادلاتی ====
+
* به اثبات رسانیدن پشتیبانی از پول داخلی به پشتوانه دارایی‌های خارجی؛
ذخایر ممکن است با هدف تامین مالی تقاضاهای ارزی قابل پیش بینی در هر دو بخش عمومی یا خصوصی نگهداری شود. به نظر می رسد این نوع استفاده از ذخایر عموما دارای اهمیت کمتری برای اقتصادهای توسعه یافته با دسترسی مناسب به بازارهای سرمایه بین المللی است، ولی برای کشورهای در حال توسعه ممکن است حائز اهمیت باشد. بسیاری از این کشورها دارای دسترسی محدود به استقراض خارجی بوده و با نوسانات فصلی در درآمدهای ارزی یا مخارج دیگر مواجه‌اند. در چنین مواردی، استقراض جهت تامین مالی کسری حساب جاری ممکن است پرهزینه تر از برداشت از ذخایر باشد. انگیزه مبادلاتی به طور خاص ممکن است در جایی مهم باشد که کنترل های ارزی گسترده، هدایت سهم بالایی از مبادلات ارزی کشوری برای کانالیزه کردن از طریق بانک مرکزی را بر عهده داشته باشد.
 
  
==== 3-2 نیازهای مداخله ====
+
* کمک به دولت در تامین نیازهای ارزی خود و تعهدات بدهی بیرونی؛ و  
ذخایر برای هدف مداخله ارزی نیز نگهداری می شوند. تا زمانی که زمان بندی و بزرگنمایی چنین مداخله ای اصولا نامطمئن به نظر می رسد، این منبع تقاضا به تقاضای احتیاطی برای پول می گردد. به نظر می‌رسد در بیشتر کشورها انگیزه مداخله مهمترین منبع تقاضا برای ذخایر باشد، به‌ویژه برای آن دسته از کشورهایی که با ساختارهای باز بازار کالا و سرمایه و/یا نرخ ارز ثابت به عنوان سنگ بنای سیاست پولی مواجه‌اند.
 
  
==== 3-3 متنوع سازی ثروت ====
+
* حفظ ذخایر برای مقابله با بلایای ملی یا شرایط اضطراری.
هرچند ملاحظات ثروت یا پرتفوی- ویژگی های ریسک/بازده دارایی های مختلف مالی و غیر مالی - ممکن است در ایجاد انگیزه در آحاد اقتصادی جهت نگهداری دارایی های ارزی مهم تلقی شود، اما ملاحظات ثروت عموما به عنوان عامل عمده اثرگذار بر ذخایر ارزی نگهداری شده توسط بانک مرکزی در نظر گرفته نمی‌شود. در واقع این موارد در تصمیم گیری جهت انتخاب ترکیب مناسب از ذخایر اهمیت دارند.
 
  
البته ممکن است ملاحظات ثروت برای سطوحی از ذخایر در شرایط معین مهم باشد. برجسته‌ترین نمونه، جایی است که بانک مرکزی دارای مسئولیت هایی برای مدیریت اکسپوژر ارزی خالص بخش عمومی یا شاید کل کشور به عنوان یک کل در اختیار داشته باشد. بنابراین، در پاسخ به افزایش در بدهی ارزی دولتی یا با پشتوانه دولتی، ممکن است بانک مرکزی ذخایر ارزی ناخالص را افزایش دهد، به ویژه اگر به‌دنبال حفظ یا ارتقای اعتبار بین المللی کشور باشد.
+
=== چرا مدیریت ذخایر مهم است؟ ===
 +
رویه‌های مدیریت سالم ذخایر مهم است چون که آنها تاب‌آوری کلی یک کشور یا منطقه به شوک‌ها را افزایش می‌دهند. مدیران ذخایر از طریق تعامل خود با بازارهای مالی امکان دسترسی به اطلاعات ارزشمندی را پیدا می‌کنند که سیاستمداران را از تحولات بازار و نظرات درباره تهدیدهای بالقوه آگاه نگه می‌دارد. اهمیت رویه‌های سالم با توجه به تجربیاتی روشن می‌شود که در آنها رویه‌های مدیریت ذخایر ضعیف یا پرریسک، توانایی مراجع مسئول را در  واکنش کارآمد به بحرانهای مالی محدود کرده به نحوی که شدت و وخامت این بحرانها بیشتر شده است. به علاوه، رویه‌های ضعیف یا پرریسک مدیریت ذخایر می‌تواند هزینه‌های چشمگیر مالی و خدشه¬دار شدن وجهه را به همراه داشته باشد. برای مثال، کشورهای متعددی به این ترتیب زیان‌های بزرگی با پیامدهای بودجه‌ای مستقیم یا غیرمستقیم متحمل شده‌اند. به این جهت، سیاست‌های مدیریت مناسب پورتفلیو در زمینه ترکیب ارزها، انتخاب ابزارهای سرمایه‌گذاری و مدت زمان قابل قبول پورتفلیوی ذخایر، که محیط‌ها و شرایط سیاستگذاری خاص یک کشور را بازتاب می‌دهد، این اطمینان را می‌دهد که دارایی‌ها تحت حفاظت بوده، به آسانی دردسترس‌اند و از اطمینان بازار پشتیبانی می‌کنند.
  
منبع دیگر اثرات ثروت یا پرتفوی بر سطح ذخایر، ناشی از کنترل های ارزی یا سایر سنجه‌هایی است که به طور موثر بخش عمومی را با بخش خصوصی جهت تحصیل دارایی های ارزی جایگزین می‌کند. ولی چنین اثرات ثروتی در مقایسه با نتایج اقدامات صورت گرفته به منظور جلوگیری از رونق صادرات یا جریان ورودی سرمایه ناشی از افزایش مصرف، تورم و واردات، کمتر به عنوان انگیزه‌ روشنی برای نگهداری ذخایر به شمار می‌آید. کشورهای نمونه از این دسته از کشورها شامل چین تایپه و کشورهای صادرکننده نفت "جذب کننده پایین" محسوب می‌شوند اگرچه در برخی از این کشورهای صادرکننده نفت،‌ بیشتر بخش ثروت از دارایی های خارجی را از ارقام ذخایر رسمی مستثنی می‌کنند.
+
سیاست‌ها و رویه‌های مناسب مدیریت ذخایر می‌تواند از مدیریت مناسب اقتصاد کلان پشتیبانی کند اما قابل جایگزینی با آن نیست. به علاوه، سیاست‌های اقتصادی نامناسب (بودجه‌ای، پولی و نرخ ارز، و مالی) می‌تواند ریسک‌های جدی به توانایی مدیریت ذخایر وارد کند.
  
=== 4 سطح مطلوب ذخایر ارزی ===
+
=== انگیزه نگهداری ذخایر ===
طیفی از انگیزه ها برای نگهداری ذخایر، همراه با تنوع عوامل احتمالا مؤثر بر اهمیت نسبی هر انگیزه ایجاب می‌نماید  که تعیین سطح مطلوب یا بهینه ذخایر برای هر کشور احتمالا شامل یک محاسبه پیچیده باشد. همچنین این امر مستلزم آن است که سطح مطلوب ذخایر در میان کشورها تفاوت گسترده‌ای داشته باشد و باید معیارهای بسیار ساده‌ای برای ارزیابی کفایت ذخایر نظیر نسبت ذخایر به واردات به کار گرفته شود. در ادامه عوامل اصلی احتمالا اثرگذار بر ارزیابی الزامات ذخایر مورد بررسی قرار می گیرد.
+
همان سه انگیزه شناخته¬شده¬ای که باعث  نگهداری مانده‌های پولی توسط افراد می¬شود- انگیزه¬های معاملاتی، احتیاطی و پورتفلیو- را می‌توان اگرچه با احتیاط- درباره موجودی ذخایر بانک مرکزی نیز به کار برد.
  
==== 4-1 ماهیت نظام ارزی ====
+
=== نیازهای مبادلاتی ===
با فروپاشی نظام برتن وودز در اوایل دهه 1970 میلادی، پیش بینی می شد نیازهای ذخیره ای کشورها با حرکت به سمت یک نظام ارزی شناور کاهش یابد. دلیل اصلی برای این انتظارات آن بود که نرخ ارز شناور میل به حفاظت از اقتصاد در برابر اختلالات خارجی جهت کمک به تصحیح خودکار عدم ترازپرداخت ها داشته و عمدتا جریانات سرمایه‌ای سفته‌بازانه مرتبط با نرخ ارز ثابت را حذف می کند و منطق مداخله و نگهداری ذخایر را نفی می‌کند. به هر حال آنچه که جای تعجب دارد این نیست که تقاضا برای ذخایر ممکن است کاهش یابد، بلکه آن است که تقاضای مذکور بیش از این کاهش نیابد. دلایل متعددی ممکن است برای این امر پیشنهاد گردند. اول، جابجایی رژیم های ارزی نظیر آنچه که در اوایل دهه 1970 اتفاق افتاد ممکن است بیش از حقیقت ماجرا، آشکار به نظر برسد. برای نمونه حرکت از نرخ ارز میخ کوب شده ولی متناوبا در حال موازنه شدن، به سمت نرخ رسمی شناور ولی به شدت مدیریت شده ممکن است شامل انعطاف پذیری بیشتر نرخ ارز در عمل نگردد.
+
ممکن است ذخایر با هدف تامین مالی سریع تقاضاهای ارزی بخش عمومی یا خصوصی نگهداری ‌شود. این نوع استفاده از ذخایر برای اقتصادهای توسعه یافته که دسترسی خوبی به بازارهای سرمایه بین‌المللی دارند، معمولاً اهمیت نسبتا پایینی دارد، اما برای کشورهای در حال توسعه نقش مهمی ایفا می‌کند. بسیاری از این کشورها دسترسی محدودی به استقراض خارجی دارند و نوسانات فصلی مشهودی در عایدات یا هزینه‌های ارزی خود تجربه می‌کنند. در چنین مواردی، استقراض برای تامین مالی کسری‌های حساب جاری چه بسا پرهزینه‌تر از برداشت از ذخایر باشد. انگیزه مبادلاتی به ویژه در جایی مهم است که کنترل‌های ارزی گسترده باعث شود نسبت بالایی از مبادلات ارزی یک کشور از طریق بانک مرکزی هدایت گردد.
  
دوم، گرچه بیشتر کشورهای صنعتی، پس از فروپاشی نظام برتون وودز ممکن است در برابر نوسان‌های ارزی مقاومت بیشتری پیدا کرده باشند، تقاضای ذخایر با هدف مدیریت نرخ ارز در دوره بسیار کوتاه مدت احتمالا با افزایش قابل ملاحظه در تلاطم نرخ‌های ارز اسمی در کوتاه‌مدت در دوران بعد از سال 1972 میلادی افزایش یافته است.
+
=== نیازهای مداخله ===
 +
ذخایر همچنین با هدف مداخلات بازار ارز نگهداری می‌شود. از آنجا که زمان‌بندی و میزان چنین مداخلاتی اساسا نامطمئن است، این منبع تقاضا با تقاضای احتیاطی برای پول متناظر است. در مورد بیشتر کشورها، محرک مداخله مهمترین منبع تقاضا برای ذخایر است، خصوصاً برای آن دسته از کشورهایی که بازارهای کالا و سرمایه کاملاً  باز  داشته یا از نرخ ارز ثابت به عنوان سنگ بنای سیاستگذاری پولی استفاده می¬کنند.
  
==== 4-2 اکسپوژر بیرونی اقتصاد ====
+
=== متنوع‌سازی ثروت ===
تقریبا اجماع گسترده ای بر این قضیه وجود دارد که نشان می دهد هرچه ریسک یک اقتصاد با اختلالات تراز پرداخت ها چه با منشأ داخلی یا بیرونی بیشتر باشد، ذخایر بیشتری مورد نیازی خواهد بود. شاید مهمترین اخطار برای این موضوع آن است که ترتیبات نرخ ارز ممکن است به طور سیستمیک با درجه اکسپوژر به شکلی متفاوت باشد که پیوند بین اکسپوژر بیرونی و نیازهای ذخایر را سست کند. به عنوان مثال، اگر اقتصادهای با اکسپوژر بیشتر، به رژیم های ارزی منعطف‌تر متمایل باشند، این امر کاملا ممکن خواهد بود که رابطه معکوسی بین نگهداری ذخایر و اکسپوژر تراز پرداخت در عمل پیدا شود، گرچه این موضوع الزاما یک قاعده کلی نیست. جایی که در آن تاحدودی اجماع وجود دارد آن است که چه عاملی به عنوان معنی دار ترین یا پرکاربردترین سنجه اکسپوژر به شمار می‌آید.
+
اگرچه ممکن است ملاحظات ثروت یا پورتفلیو- ویژگی‌های ریسک/بازده در دارایی‌های مالی و غیرمالی مختلف- در انگیزه‌دهی به افراد در نگهداری دارایی¬های ارزی مهم باشد، ولی معمولاً تصور نمی¬شود ملاحظات ثروت اثر زیادی بر سطح ذخایر ارزی نگهداری‌شده توسط بانک مرکزی بگذارد. در عوض، چنین برداشت می¬شود که ملاحظات ثروت یا پورتفلیو عمدتاً در تصمیمات مربوط به ترکیب ذخایر موضوعیت دارد.
  
==== 4-3 انعطاف پذیری اقتصاد ====
+
البته ملاحظات ثروتی تحت شرایط معینی  اهمیت چشمگیری در تعیین میزان ذخایر ارزی دارد. برجسته‌ترین مثال آن در جایی است که بانک مرکزی در قبال مدیریت ریسک بدهی خارجی بخش عمومی یا کل کشور مسئولیت¬هایی دارد. بنابراین، در واکنش به افزایش بدهی ارزی دولت یا به پشتوانه دولت، بانک مرکزی ممکن است ذخایر ارزی ناخالص را افزایش دهد خصوصاً اگر بانک مرکزی نگران حفظ یا ارتقای اعتبارمندی بین‌المللی کشور باشد.
اصطلاح انعطاف پذیری که در اینجا مورد استفاده قرار گرفته است، برای توصیف پاسخگویی اقتصاد و تراز پرداخت ها نسبت به توسعه برونزا و اقدامات سیاستی شامل مداخله بازار ارز مورد استفاده قرار می گیرد. اگرچه ادبیات مداخله بهینه پیشنهاد می کند که در واقع همه پارامترهای توصیف‌کننده اقتصاد باید بر درجه مداخله و در نتیجه نیازهای ذخایر اثرگذار باشد (نسبت به تولید ناخالص داخلی، یا شاید عرضه پول)، اما ممکن است تعدادی از آن ها به طور خاص مهم باشند.
 
  
به طور سنتی میل نهایی به واردات به عنوان یک پارامتر کلیدی شناسایی شده است. ادبیات نشان می دهد که هرچه میل نهایی بالاتر باشد، نیاز برای مداخله یا نگهداری ذخایر (حداقل نسبت به مبادله یا تغییر حساب جاری) بیشتر خواهد بود. مبنای این امر آن است که گزینه های مربوط به تامین مالی ذخایر برای کسری تراز پرداخت ها یا برای ایجاد انگیزه های لازم در تامین مالی بیرونی از طریق جریانات سرمایه خصوصی، یا پوشش شکاف از طریق کاهش خالص تقاضای وارداتی امکان پذیر می‌باشند. پوشش شکاف می تواند از طریق تغییر مخارج به وسیله تعدیل نرخ ارز (کاهش ارزش پول در این حالت) یا از طریق تغییر (در اینجا کاهش) مخارج به وسیله سنجه های پولی و مالی اتفاق بیفتد. اگر میل نهایی به واردات بالا باشد، سنجه های تغییر مخارج به این دلیل کاملا موثر خواهد بود که کاهش اندک در درآمد و مخارج، فشار نسبتا بالایی از واردات را به وجود خواهد آورد.
+
یک منبع دیگر اثرات ثروت یا پورتفلیو روی سطح ذخایر می¬تواند از کنترل‌های ارزی یا سایر اقداماتی ناشی شود که عملاً دسترسی بخش عمومی به دارایی¬های ارزی را جایگزین بخش خصوصی می¬کند. اما چنین اثرات ثروتی یک محرک صریح برای نگهداری ذخایر نسبت به عواقب تمهیدات با هدف جلوگیری از رونق صادراتی یا ورود سرمایه از تقویت مصرف، تورم و واردات است. مثال‌ها در این دسته شامل چین تایپه و صادرکنندگان نفت «با قدرت جذب پایین» هستند اگرچه چندین صادرکننده نفت بیشتر بخش «ثروت» از دارایی‌های خارجی را از ارقام ذخایر رسمی حذف می‌کنند.
  
==== 4-4 قیود حاکم بر جریانات تجاری و سرمایه ====
+
=== سطح مطلوب ذخایر ===
''قیود تجاری.'' کشورهایی با رژیم های تجاری آزاد احتمالا نیازمند سطوح بالایی از ذخایر احتیاطی در مقایسه با کشورهایی هستند که کنترل های گسترده‌ای بر روی واردات و صادرات دارند. این امر دو دلیل دارد؛ اول آنکه آزادسازی تجاری به ویژه زمانی که مربوط به کاهش تعرفه ها و قیود سهمیه بندی می شود، تقریبا به طور ثابت باعث افزایش نسبت واردات و صادرات به درآمد ملی و در نتیجه افزایش در مقیاس عدم توازن های بالقوه برای تامین مالی می شود. دلیل دوم، آن است که آزادسازی تجاری، احتمال تخصیص مخارج وارداتی به طور مستقیم به صادرات را از بین می‌برد به‌گونه‌ای که ممکن است عدم توازن های تجارت خارجی بزرگتر پدیدار گردد.
+
دامنه انگیزه¬ها برای نگهداری ذخایر، همچنین انواع عوامل احتمالی تاثیرگذار بر اهمیت نسبی هر انگیزه، که در بخش قبل بحث شد، بیانگر این است که تعیین سطح «مطلوب» یا «بهینه» ذخایر برای هر کشور معین احتمالا یک محاسبه پیچیده است. همچنین بیانگر این است که میزان مناسب ذخایر به نحو گسترده بین کشورها تغییر خواهد کرد، که مفید بودن ابزارهای خیلی ساده برای ارزیابی کفایت ذخایر، از قبیل نسبت ذخایر به واردات را تضعیف می¬کند. عوامل اصلی احتمالاً تاثیرگذار بر ارزیابی نیازهای ذخایر در زیر بحث شده است.
  
''قیود جریان سرمایه.'' همان گونه که مطرح شد، جایگزین تامین مالی رسمی عدم توازن های پرداخت های خارجی، تامین مالی خصوصی است. بنابراین آزادسازی حساب سرمایه و درجه بالای تحرک سرمایه بین المللی دامنه ای برای کاهش های عمده در ذخایر نگهداری شده جهت تامین مالی عدم توازن های حساب جاری ارائه می کند. آزادسازی حساب سرمایه می تواند منجر به تغییر در نگهداری احتیاطی ذخایر ارزی در ترازنامه بانک مرکزی شود.
+
=== ماهیت رژیم نرخ ارز ===
 +
با ازهم پاشیدن نظام برتون وودز در ابتدای دهه 1970، این انتظار می‌رفت که نیازهای ذخایری کشورهایی که به سمت رژیم نرخ شناور می‌روند کاهش خواهد یافت. استدلال اصلی برای چنین انتظاری این بود که نرخ ارز شناور باعث مصونیت‌بخشی اقتصاد از اختلال‌های خارجی می‌شود، عدم توازن‌های پرداخت‌ها را به صورت خودکار تصحیح می‌کند، و جریان‌های سرمایه سوداگرانه مرتبط با نرخ‌های ثابت را عمدتاً حذف می‌نماید، که همگی استدلال برای دخالت و نگهداری ذخایر را کمرنگ خواهد کرد. شگفت‌آور این نیست که تقاضا برای ذخایر کاهش یافته است بلکه سوال اینجاست که چرا این کاهش بیشتر نیست. دلایل متعددی برای این معما آورده می¬شود. نخست جابه‌جایی از رژیم‌های نرخ ارز از قبیل آنچه در ابتدای دهه 1970 رخ داد بیش از آنچه واقعی باشد ظاهری است. برای مثال، انتقال از نرخ ارز رسماً میخکوب‌شده اما با تنظیم مجدد مکرر، به نرخ ارز رسماً شناور اما به شدت مدیریت‌شده، شاید در عمل انعطاف‌پذیری چندان بیشتر نرخ ارز را به همراه نداشته باشد.
  
==== 4-5 هزینه نگهداری ذخایر ====
+
دوم، اگرچه بیشتر کشورهای صنعتی، دست‌کم نسبت به حرکات نرخ ارز پس از افول نظام برتون وودز تسامح بیشتری یافتند، تقاضای ذخایر با هدف مدیریت نرخ ارز در خیلی کوتاه مدت، احتمالا ً به خاطر افزایش مشخص¬شده در نوسان کوتاه مدت نرخ‌های ارز اسمی در دوره پس از 1972 تقویت شده است.
پیش فرض کلی در تقاضا برای مدیریت ذخایر آن است که با فرض ثبات سایر عوامل، ذخایر مطلوب با افزایش هزینه نگهداری ذخایر، کاهش می‌یابد، گرچه،همان گونه که مطرح شد، ملاحظات شایستگی اعتباری ممکن است در نمونه های خاص به طور عادی منجر به تغییر رابطه معکوس شود.{{عنوان|title=جستارهای وابسته|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
+
 
 +
=== در معرض بیرون  قرار گرفتن اقتصاد ===
 +
اجماع تقریبا گسترده‌ای درباره این گزاره وجود دارد که هر اندازه اقتصاد در معرض اختلالات تراز پرداخت‌ها قرار داشته باشد، چه با منشا داخلی یا خارجی، به ذخایر بالاتری نیاز خواهد بود. شاید مهمترین هشدار این مطلب این باشد که ترتیبات نرخ ارز به نحو سیستماتیک با درجه در معرض قرار گرفتن به چنان روشی تغییر کند که پیوند بین در معرض قرار گرفتن خارجی و نیازهای ذخایر را تضعیف کند. برای مثال اگر اقتصادهایی که بیشتر در معرض ریسک قرار دارند تمایل به رژیم‌های نرخ ارز انعطاف‌پذیرتر داشته باشند کاملا این امکان است که رابطه معکوس بین نگهداری ذخایر و در معرض قرار گرفتن تراز پرداخت‌ها داشته باشیم، در عمل اما این به شکل یک قاعده کلی ظاهر نمی‌شود، در شرایطی که اجماع چندانی در این مورد نیست که معنادارترین یا مفیدترین سنجه در معرض قرار گرفتن چیست.
 +
 
 +
=== انعطاف‌پذیری اقتصاد ===
 +
اصطلاح «انعطاف‌پذیری» در اینجا خیلی آزادانه استفاده می‌شود تا حساسیت‌پذیری و جوابگویی اقتصاد و تراز پرداخت‌ها به تحولات برونزا و اقدامات سیاستگذاری شامل مداخله بازار ارز را توصیف کند. اگرچه ادبیات دخالت بهینه حکایت از این دارد که همه پارامترهایی که اقتصاد را توصیف می‌کنند باید در عمل درجه دخالت و بنابراین نیازهای ذخایر (نسبت به تولید ناخالص ملی، یا شاید عرضه پول) را تحت تاثیر قرار دهد، ولی از بین تمام این عوامل تنها عده¬ای از آنها اهمیت خاصی دارند.
 +
 
 +
به طور سنتی، میل نهایی به واردات یک پارامتر کلیدی شناسایی شده است. این ادبیات حکایت از این دارد که هر اندازه این میل بالاتر باشد، نیاز به دخالت یا نگهداری ذخایر کمتر است (دست‌کم نسبت به تجارت یا نوسان‌پذیری حساب جاری). استدلال زیربنایی به این شرح است که دو راه برای تامین مالی رسمی ذخایر لازم برای کسری تراز پرداخت‌ها وجود دارد؛ یا باید تامین مالی بیرونی از طریق جریان‌های سرمایه خصوصی انجام شده و یا با کاهش تقاضای خالص واردات، این شکاف بسته شود. دستیابی به حالت دوم از طریق تغییر در مخارج ممکن است که از طریق تعدیل نرخ ارز (در این مورد کاهش ارزش پول ملی)، یا از طریق تغییر مخارج (در این مثال کاهش) به وسیله اقدامات پولی و بودجه‌ای حاصل می¬شود. اگر میل نهایی به واردات بالا باشد، اقدامات تغییردهنده مخارج کاملا اثربخش خواهد بود چون کاهش کوچکی در درآمد و مخارج، افت نسبتاً زیادی در واردات ایجاد خواهد کرد.
 +
 
 +
=== محدودیت‌ها بر جریان‌های تجارت و سرمایه ===
 +
محدودیت‌های تجاری. کشورهای دارای رژیم‌های تجاری نسبتاً لیبرالی، به احتمال زیاد به دو دلیل نیازمند سطوح بالاتر ذخایر احتیاطی نسبت به کشورهایی هستند که کنترل گسترده‌ای بر واردات و صادرات اعمال می‌کنند. نخست اینکه آزادسازی تجاری، خصوصاً وقتی مستلزم کاهش تعرفه و محدودیت‌های سهمیه‌ای است، تقریباً همیشه با گسترش میزان واردات و صادرات نسبت به درآمد ملی و متعاقب آن افزایش در مقیاس عدم توازن‌های تجاری بالقوه برای تامین مالی مرتبط است. دوم اینکه آزادسازی تجارت، احتمال میزان کردن مستقیم مخارج وارداتی با دریافتی‌های صادراتی را حذف می‌کند به طوری که عدم توازن‌های بیشتر تجارت خارجی پدیدار می‌شود.
 +
 
 +
محدودیت‌های جریان سرمایه. همان‌گونه که پیشتر اشاره شد، یک بدیل تامین مالی رسمی عدم توازن‌های پرداخت‌های خارجی از محل تامین مالی خصوصی است. بنابراین آزادسازی حساب سرمایه و درجه بالای تحرک سرمایه بین‌المللی، قلمرویی برای کاهش‌های قابل توجه در ذخایری می‌شود که عمدتاً برای تامین مالی عدم توازن‌های حساب جاری نگهداری می‌شود. آزادسازی حساب سرمایه در واقع به انتقال موجودی‌های احتیاطی ارز از حساب‌های بانک مرکزی منجر می‌شود.
 +
 
 +
=== هزینه نگهداری ذخایر ===
 +
یک پیش‌فرض کلی در ادبیات تقاضای ذخایر این است که با فرض ثبات سایر شرایط، ذخایر مطلوب کاهش می‌یابد اگر هزینه نگهداری ذخایر افزایش یابد اگرچه همان طور که در بخش پیشین بحث شد، ملاحظات اعتباربخشی شاید در موارد خاص رابطه معمولاً معکوس را بی‌اعتبار کند.
 +
 
 +
{{عنوان|title=جستارهای وابسته|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
  
 
* نرخ ارز
 
* نرخ ارز
 +
 
* بانک مرکزی
 
* بانک مرکزی
* مداخله در بازار ارز
+
 
 +
* دخالت در بازار ارز
 +
 
 
{{عنوان|title=پانویس/ پاورقی|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
 
{{عنوان|title=پانویس/ پاورقی|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
{{عنوان|title=منابع|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
+
{{عنوان|title=منابع|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}<references />
  
 
* <span lang="en" dir="rtl">International Monetary Fund. (2005). Guidelines for Foreign Exchange Reserve Management.</span>
 
* <span lang="en" dir="rtl">International Monetary Fund. (2005). Guidelines for Foreign Exchange Reserve Management.</span>
* <span lang="en" dir="rtl">Roger, S. (Ed.). (1993). ''The management of foreign exchange reserves'' (No. 38). Bank for International Settlements, Monetary and Economic Department.</span>
+
 
<references />
+
* <span lang="en" dir="rtl">Roger, S. (Ed.). (1993). The management of foreign exchange reserves (No. 38). Bank for International Settlemen</span>
  
 
{{عنوان|title=پیوند به بیرون|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
 
{{عنوان|title=پیوند به بیرون|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
 
{{عنوان|title=الگوهای ناوبری|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
 
{{عنوان|title=الگوهای ناوبری|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
 
{{عنوان|title=رده|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}
 
{{عنوان|title=رده|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۲

مفهوم:

والد:

بعد:

فرزند:


لید

رویه‌های مدیریت سالم ذخایر مهم است چون که آنها تاب‌آوری کلی یک کشور یا منطقه به شوک‌ها را افزایش می‌دهند. مدیران ذخایر از طریق تعامل خود با بازارهای مالی امکان دسترسی به اطلاعات ارزشمندی را پیدا می‌کنند که سیاستمداران را از تحولات بازار و نظرات درباره تهدیدهای بالقوه آگاه نگه می‌دارد. اهمیت رویه‌های سالم با توجه به تجربیاتی روشن می‌شود که در آنها رویه‌های مدیریت ذخایر ضعیف یا پرریسک، توانایی مراجع مسئول را در  واکنش کارآمد به بحرانهای مالی محدود کرده به نحوی که شدت و وخامت این بحرانها بیشتر شده است. به علاوه، رویه‌های ضعیف یا پرریسک مدیریت ذخایر می‌تواند هزینه‌های چشمگیر مالی و خدشه¬دار شدن وجهه را به همراه داشته باشد. سیاست‌ها و رویه‌های مناسب مدیریت ذخایر می‌تواند از مدیریت مناسب اقتصاد کلان پشتیبانی کند اما قابل جایگزینی با آن نیست. به علاوه، سیاست‌های اقتصادی نامناسب (بودجه‌ای، پولی و نرخ ارز، و مالی) می‌تواند ریسک‌های جدی به توانایی مدیریت ذخایر وارد کند.

تعریف به حد

مدیریت ذخایر یعنی فرایندی که اطمینان حاصل شود دارایی‌های خارجی رسمی بخش عمومی دردسترس و تحت کنترل مراجع ذیربط هستند تا به طیف مشخصی از اهداف کشور یا اتحادیه جامه عمل پوشیده شود. در چنین حالتی، نهاد مدیریت ذخایر معمولا مسئولیت مدیریت ذخایر و ریسک‌های مربوط را برعهده دارد. ذخایر رسمی ارزی برای پشتیبانی از اهداف مختلف از قبیل  کمک به دولت در تامین نیازهای ارزی خود و تعهدات بدهی خارجی آن، ایجاد توان مقابله با بلایا در مواقع اضطرار ملی، ایجاد اطمینان در بازارهای داخلی نسبت به توانایی کشور در تامین تعهدات خارجی و نظایر آن نگهداری می‌شود.

وجوه افتراق یا شقوق مختلف

همان سه انگیزه شناخته¬شده¬ای که باعث  نگهداری مانده‌های پولی توسط افراد می¬شود- انگیزه¬های معاملاتی، احتیاطی و پورتفلیو- را می‌توان اگرچه با احتیاط- درباره موجودی ذخایر بانک مرکزی نیز به کار برد. ممکن است ذخایر با هدف تامین مالی سریع تقاضاهای ارزی بخش عمومی یا خصوصی نگهداری ‌شود. ذخایر همچنین با هدف مداخلات بازار ارز نگهداری می‌شود. از آنجا که زمان‌بندی و میزان چنین مداخلاتی اساسا نامطمئن است، این منبع تقاضا با تقاضای احتیاطی برای پول متناظر است. اگرچه ممکن است ملاحظات ثروت یا پورتفلیو- ویژگی‌های ریسک/بازده در دارایی‌های مالی و غیرمالی مختلف- در انگیزه‌دهی به افراد در نگهداری دارایی¬های ارزی مهم باشد، ولی معمولاً تصور نمی¬شود ملاحظات ثروت اثر زیادی بر سطح ذخایر ارزی نگهداری‌شده توسط بانک مرکزی بگذارد. در عوض، چنین برداشت می¬شود که ملاحظات ثروت یا پورتفلیو عمدتاً در تصمیمات مربوط به ترکیب ذخایر موضوعیت دارد.

فهرست مطالب

مدیریت ذخایر چیست؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مدیریت ذخایر یعنی فرایندی که اطمینان حاصل شود دارایی‌های خارجی رسمی بخش عمومی دردسترس و تحت کنترل مراجع ذیربط هستند تا به طیف مشخصی از اهداف کشور یا اتحادیه جامه عمل پوشیده شود. در چنین حالتی، نهاد مدیریت ذخایر معمولا مسئولیت مدیریت ذخایر و ریسک‌های مربوط را برعهده دارد. ذخایر رسمی ارزی برای پشتیبانی از اهداف مختلف از قبیل اهداف زیر نگهداری می‌شود:

  • پشتیبانی و حفظ اطمینان از این که سیاستها در خدمت مدیریت پولی و نرخ ارز، شامل وجود ظرفیت دخالت در پشتیبانی از پول ملی یا اتحادیه، هستند؛
  • محدود کردن آسیب‌پذیری بیرونی به وسیله حفظ نقدینگی ارزی برای آن که در زمان‌های بحران یا سختی استقراض بتوان اثر شوکها را کاهش داد؛
  • برقراری یک سطح اطمینان در بازارها که کشور توانایی تامین تعهدات بیرونی خود را دارد؛
  • به اثبات رسانیدن پشتیبانی از پول داخلی به پشتوانه دارایی‌های خارجی؛
  • کمک به دولت در تامین نیازهای ارزی خود و تعهدات بدهی بیرونی؛ و
  • حفظ ذخایر برای مقابله با بلایای ملی یا شرایط اضطراری.

چرا مدیریت ذخایر مهم است؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رویه‌های مدیریت سالم ذخایر مهم است چون که آنها تاب‌آوری کلی یک کشور یا منطقه به شوک‌ها را افزایش می‌دهند. مدیران ذخایر از طریق تعامل خود با بازارهای مالی امکان دسترسی به اطلاعات ارزشمندی را پیدا می‌کنند که سیاستمداران را از تحولات بازار و نظرات درباره تهدیدهای بالقوه آگاه نگه می‌دارد. اهمیت رویه‌های سالم با توجه به تجربیاتی روشن می‌شود که در آنها رویه‌های مدیریت ذخایر ضعیف یا پرریسک، توانایی مراجع مسئول را در  واکنش کارآمد به بحرانهای مالی محدود کرده به نحوی که شدت و وخامت این بحرانها بیشتر شده است. به علاوه، رویه‌های ضعیف یا پرریسک مدیریت ذخایر می‌تواند هزینه‌های چشمگیر مالی و خدشه¬دار شدن وجهه را به همراه داشته باشد. برای مثال، کشورهای متعددی به این ترتیب زیان‌های بزرگی با پیامدهای بودجه‌ای مستقیم یا غیرمستقیم متحمل شده‌اند. به این جهت، سیاست‌های مدیریت مناسب پورتفلیو در زمینه ترکیب ارزها، انتخاب ابزارهای سرمایه‌گذاری و مدت زمان قابل قبول پورتفلیوی ذخایر، که محیط‌ها و شرایط سیاستگذاری خاص یک کشور را بازتاب می‌دهد، این اطمینان را می‌دهد که دارایی‌ها تحت حفاظت بوده، به آسانی دردسترس‌اند و از اطمینان بازار پشتیبانی می‌کنند.

سیاست‌ها و رویه‌های مناسب مدیریت ذخایر می‌تواند از مدیریت مناسب اقتصاد کلان پشتیبانی کند اما قابل جایگزینی با آن نیست. به علاوه، سیاست‌های اقتصادی نامناسب (بودجه‌ای، پولی و نرخ ارز، و مالی) می‌تواند ریسک‌های جدی به توانایی مدیریت ذخایر وارد کند.

انگیزه نگهداری ذخایر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

همان سه انگیزه شناخته¬شده¬ای که باعث  نگهداری مانده‌های پولی توسط افراد می¬شود- انگیزه¬های معاملاتی، احتیاطی و پورتفلیو- را می‌توان اگرچه با احتیاط- درباره موجودی ذخایر بانک مرکزی نیز به کار برد.

نیازهای مبادلاتی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ممکن است ذخایر با هدف تامین مالی سریع تقاضاهای ارزی بخش عمومی یا خصوصی نگهداری ‌شود. این نوع استفاده از ذخایر برای اقتصادهای توسعه یافته که دسترسی خوبی به بازارهای سرمایه بین‌المللی دارند، معمولاً اهمیت نسبتا پایینی دارد، اما برای کشورهای در حال توسعه نقش مهمی ایفا می‌کند. بسیاری از این کشورها دسترسی محدودی به استقراض خارجی دارند و نوسانات فصلی مشهودی در عایدات یا هزینه‌های ارزی خود تجربه می‌کنند. در چنین مواردی، استقراض برای تامین مالی کسری‌های حساب جاری چه بسا پرهزینه‌تر از برداشت از ذخایر باشد. انگیزه مبادلاتی به ویژه در جایی مهم است که کنترل‌های ارزی گسترده باعث شود نسبت بالایی از مبادلات ارزی یک کشور از طریق بانک مرکزی هدایت گردد.

نیازهای مداخله[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ذخایر همچنین با هدف مداخلات بازار ارز نگهداری می‌شود. از آنجا که زمان‌بندی و میزان چنین مداخلاتی اساسا نامطمئن است، این منبع تقاضا با تقاضای احتیاطی برای پول متناظر است. در مورد بیشتر کشورها، محرک مداخله مهمترین منبع تقاضا برای ذخایر است، خصوصاً برای آن دسته از کشورهایی که بازارهای کالا و سرمایه کاملاً  باز  داشته یا از نرخ ارز ثابت به عنوان سنگ بنای سیاستگذاری پولی استفاده می¬کنند.

متنوع‌سازی ثروت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اگرچه ممکن است ملاحظات ثروت یا پورتفلیو- ویژگی‌های ریسک/بازده در دارایی‌های مالی و غیرمالی مختلف- در انگیزه‌دهی به افراد در نگهداری دارایی¬های ارزی مهم باشد، ولی معمولاً تصور نمی¬شود ملاحظات ثروت اثر زیادی بر سطح ذخایر ارزی نگهداری‌شده توسط بانک مرکزی بگذارد. در عوض، چنین برداشت می¬شود که ملاحظات ثروت یا پورتفلیو عمدتاً در تصمیمات مربوط به ترکیب ذخایر موضوعیت دارد.

البته ملاحظات ثروتی تحت شرایط معینی  اهمیت چشمگیری در تعیین میزان ذخایر ارزی دارد. برجسته‌ترین مثال آن در جایی است که بانک مرکزی در قبال مدیریت ریسک بدهی خارجی بخش عمومی یا کل کشور مسئولیت¬هایی دارد. بنابراین، در واکنش به افزایش بدهی ارزی دولت یا به پشتوانه دولت، بانک مرکزی ممکن است ذخایر ارزی ناخالص را افزایش دهد خصوصاً اگر بانک مرکزی نگران حفظ یا ارتقای اعتبارمندی بین‌المللی کشور باشد.

یک منبع دیگر اثرات ثروت یا پورتفلیو روی سطح ذخایر می¬تواند از کنترل‌های ارزی یا سایر اقداماتی ناشی شود که عملاً دسترسی بخش عمومی به دارایی¬های ارزی را جایگزین بخش خصوصی می¬کند. اما چنین اثرات ثروتی یک محرک صریح برای نگهداری ذخایر نسبت به عواقب تمهیدات با هدف جلوگیری از رونق صادراتی یا ورود سرمایه از تقویت مصرف، تورم و واردات است. مثال‌ها در این دسته شامل چین تایپه و صادرکنندگان نفت «با قدرت جذب پایین» هستند اگرچه چندین صادرکننده نفت بیشتر بخش «ثروت» از دارایی‌های خارجی را از ارقام ذخایر رسمی حذف می‌کنند.

سطح مطلوب ذخایر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دامنه انگیزه¬ها برای نگهداری ذخایر، همچنین انواع عوامل احتمالی تاثیرگذار بر اهمیت نسبی هر انگیزه، که در بخش قبل بحث شد، بیانگر این است که تعیین سطح «مطلوب» یا «بهینه» ذخایر برای هر کشور معین احتمالا یک محاسبه پیچیده است. همچنین بیانگر این است که میزان مناسب ذخایر به نحو گسترده بین کشورها تغییر خواهد کرد، که مفید بودن ابزارهای خیلی ساده برای ارزیابی کفایت ذخایر، از قبیل نسبت ذخایر به واردات را تضعیف می¬کند. عوامل اصلی احتمالاً تاثیرگذار بر ارزیابی نیازهای ذخایر در زیر بحث شده است.

ماهیت رژیم نرخ ارز[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با ازهم پاشیدن نظام برتون وودز در ابتدای دهه 1970، این انتظار می‌رفت که نیازهای ذخایری کشورهایی که به سمت رژیم نرخ شناور می‌روند کاهش خواهد یافت. استدلال اصلی برای چنین انتظاری این بود که نرخ ارز شناور باعث مصونیت‌بخشی اقتصاد از اختلال‌های خارجی می‌شود، عدم توازن‌های پرداخت‌ها را به صورت خودکار تصحیح می‌کند، و جریان‌های سرمایه سوداگرانه مرتبط با نرخ‌های ثابت را عمدتاً حذف می‌نماید، که همگی استدلال برای دخالت و نگهداری ذخایر را کمرنگ خواهد کرد. شگفت‌آور این نیست که تقاضا برای ذخایر کاهش یافته است بلکه سوال اینجاست که چرا این کاهش بیشتر نیست. دلایل متعددی برای این معما آورده می¬شود. نخست جابه‌جایی از رژیم‌های نرخ ارز از قبیل آنچه در ابتدای دهه 1970 رخ داد بیش از آنچه واقعی باشد ظاهری است. برای مثال، انتقال از نرخ ارز رسماً میخکوب‌شده اما با تنظیم مجدد مکرر، به نرخ ارز رسماً شناور اما به شدت مدیریت‌شده، شاید در عمل انعطاف‌پذیری چندان بیشتر نرخ ارز را به همراه نداشته باشد.

دوم، اگرچه بیشتر کشورهای صنعتی، دست‌کم نسبت به حرکات نرخ ارز پس از افول نظام برتون وودز تسامح بیشتری یافتند، تقاضای ذخایر با هدف مدیریت نرخ ارز در خیلی کوتاه مدت، احتمالا ً به خاطر افزایش مشخص¬شده در نوسان کوتاه مدت نرخ‌های ارز اسمی در دوره پس از 1972 تقویت شده است.

در معرض بیرون  قرار گرفتن اقتصاد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اجماع تقریبا گسترده‌ای درباره این گزاره وجود دارد که هر اندازه اقتصاد در معرض اختلالات تراز پرداخت‌ها قرار داشته باشد، چه با منشا داخلی یا خارجی، به ذخایر بالاتری نیاز خواهد بود. شاید مهمترین هشدار این مطلب این باشد که ترتیبات نرخ ارز به نحو سیستماتیک با درجه در معرض قرار گرفتن به چنان روشی تغییر کند که پیوند بین در معرض قرار گرفتن خارجی و نیازهای ذخایر را تضعیف کند. برای مثال اگر اقتصادهایی که بیشتر در معرض ریسک قرار دارند تمایل به رژیم‌های نرخ ارز انعطاف‌پذیرتر داشته باشند کاملا این امکان است که رابطه معکوس بین نگهداری ذخایر و در معرض قرار گرفتن تراز پرداخت‌ها داشته باشیم، در عمل اما این به شکل یک قاعده کلی ظاهر نمی‌شود، در شرایطی که اجماع چندانی در این مورد نیست که معنادارترین یا مفیدترین سنجه در معرض قرار گرفتن چیست.

انعطاف‌پذیری اقتصاد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اصطلاح «انعطاف‌پذیری» در اینجا خیلی آزادانه استفاده می‌شود تا حساسیت‌پذیری و جوابگویی اقتصاد و تراز پرداخت‌ها به تحولات برونزا و اقدامات سیاستگذاری شامل مداخله بازار ارز را توصیف کند. اگرچه ادبیات دخالت بهینه حکایت از این دارد که همه پارامترهایی که اقتصاد را توصیف می‌کنند باید در عمل درجه دخالت و بنابراین نیازهای ذخایر (نسبت به تولید ناخالص ملی، یا شاید عرضه پول) را تحت تاثیر قرار دهد، ولی از بین تمام این عوامل تنها عده¬ای از آنها اهمیت خاصی دارند.

به طور سنتی، میل نهایی به واردات یک پارامتر کلیدی شناسایی شده است. این ادبیات حکایت از این دارد که هر اندازه این میل بالاتر باشد، نیاز به دخالت یا نگهداری ذخایر کمتر است (دست‌کم نسبت به تجارت یا نوسان‌پذیری حساب جاری). استدلال زیربنایی به این شرح است که دو راه برای تامین مالی رسمی ذخایر لازم برای کسری تراز پرداخت‌ها وجود دارد؛ یا باید تامین مالی بیرونی از طریق جریان‌های سرمایه خصوصی انجام شده و یا با کاهش تقاضای خالص واردات، این شکاف بسته شود. دستیابی به حالت دوم از طریق تغییر در مخارج ممکن است که از طریق تعدیل نرخ ارز (در این مورد کاهش ارزش پول ملی)، یا از طریق تغییر مخارج (در این مثال کاهش) به وسیله اقدامات پولی و بودجه‌ای حاصل می¬شود. اگر میل نهایی به واردات بالا باشد، اقدامات تغییردهنده مخارج کاملا اثربخش خواهد بود چون کاهش کوچکی در درآمد و مخارج، افت نسبتاً زیادی در واردات ایجاد خواهد کرد.

محدودیت‌ها بر جریان‌های تجارت و سرمایه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محدودیت‌های تجاری. کشورهای دارای رژیم‌های تجاری نسبتاً لیبرالی، به احتمال زیاد به دو دلیل نیازمند سطوح بالاتر ذخایر احتیاطی نسبت به کشورهایی هستند که کنترل گسترده‌ای بر واردات و صادرات اعمال می‌کنند. نخست اینکه آزادسازی تجاری، خصوصاً وقتی مستلزم کاهش تعرفه و محدودیت‌های سهمیه‌ای است، تقریباً همیشه با گسترش میزان واردات و صادرات نسبت به درآمد ملی و متعاقب آن افزایش در مقیاس عدم توازن‌های تجاری بالقوه برای تامین مالی مرتبط است. دوم اینکه آزادسازی تجارت، احتمال میزان کردن مستقیم مخارج وارداتی با دریافتی‌های صادراتی را حذف می‌کند به طوری که عدم توازن‌های بیشتر تجارت خارجی پدیدار می‌شود.

محدودیت‌های جریان سرمایه. همان‌گونه که پیشتر اشاره شد، یک بدیل تامین مالی رسمی عدم توازن‌های پرداخت‌های خارجی از محل تامین مالی خصوصی است. بنابراین آزادسازی حساب سرمایه و درجه بالای تحرک سرمایه بین‌المللی، قلمرویی برای کاهش‌های قابل توجه در ذخایری می‌شود که عمدتاً برای تامین مالی عدم توازن‌های حساب جاری نگهداری می‌شود. آزادسازی حساب سرمایه در واقع به انتقال موجودی‌های احتیاطی ارز از حساب‌های بانک مرکزی منجر می‌شود.

هزینه نگهداری ذخایر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یک پیش‌فرض کلی در ادبیات تقاضای ذخایر این است که با فرض ثبات سایر شرایط، ذخایر مطلوب کاهش می‌یابد اگر هزینه نگهداری ذخایر افزایش یابد اگرچه همان طور که در بخش پیشین بحث شد، ملاحظات اعتباربخشی شاید در موارد خاص رابطه معمولاً معکوس را بی‌اعتبار کند.

جستارهای وابسته

  • نرخ ارز
  • بانک مرکزی
  • دخالت در بازار ارز

پانویس/ پاورقی

منابع

  • International Monetary Fund. (2005). Guidelines for Foreign Exchange Reserve Management.
  • Roger, S. (Ed.). (1993). The management of foreign exchange reserves (No. 38). Bank for International Settlemen

پیوند به بیرون

الگوهای ناوبری

رده