نوشتار محتوا:نهادهای مالی (Financial Institutions): تفاوت بین نسخهها
Wikibadmin (بحث | مشارکتها) |
Wikibadmin (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۶۹: | سطر ۶۹: | ||
*نهادهای غیرسپردهپذیر | *نهادهای غیرسپردهپذیر | ||
{{عنوان|title=پانویس/ پاورقی|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}} | {{عنوان|title=پانویس/ پاورقی|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}} | ||
− | {{عنوان|title=منابع|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}} | + | <references /><references />{{عنوان|title=منابع|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}} |
*<span lang="en" dir="rtl">Cornett, M. M., & Saunders, A. S. (2014). Financial Markets and Institutions. McGraw-Hill Education-Europe.</span> | *<span lang="en" dir="rtl">Cornett, M. M., & Saunders, A. S. (2014). Financial Markets and Institutions. McGraw-Hill Education-Europe.</span> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۰
مفهوم:
والد:
بعد:
فرزند:
نهادهای مالی به بنگاههایی مانند بانک، شرکت بیمه یا صندوق سرمایهگذاری گفته میشود که خدمات آنها مربوط به داراییهای مالی است. نهادهای مالی یکی از ارکان مهمی هستند که در بازارهای مالی با انجام معاملات مالی و پولی از قبیل سپردهها، وامها، سرمایهگذاری و تبادل ارز، به ایفای نقش میپردازند. این نهادها با عنوان واسطههای مالی در اکوسیستم اقتصادی اهمیت ویژهای دارند و باعث میشوند سرمایه با سرعت بیشتر و هزینه کمتر در جریان قرار بگیرد. در واقع وظیفه اصلی نهادهای مالی انجام امور مالی و سرمایهگذاری است. نهادهای مالی کمک میکنند منابع مالی بین افرادی که مازاد منابع دارند و افرادی که کمبود منابع مالی دارند ارتباط برقرار شود. در مهمترین دستهبندی نهادهای مالی میتوان آنها را به دو دسته اصلی نهادهای سپردهپذیر (فعال در بازار پول) و نهادهای غیرسپردهپذیر (فعال در بازار سرمایه و بیمه) تقسیم کرد. بانکها و موسسات مالی نمونههای خوبی از نهادهای سپردهپذیر محسوب میشوند.
نهادهای مالی به بنگاههایی گفته میشود که خدمات آنها مربوط به داراییهای مالی است. نهادهای مالی یکی از ارکان مهمی هستند که در بازارهای مالی با انجام معاملات مالی و پولی به ایفای نقش میپردازند. این نهادها با عنوان واسطههای مالی در اکوسیستم اقتصادی اهمیت ویژهای دارند و باعث میشوند سرمایه با سرعت بیشتر و هزینه کمتر در جریان قرار بگیرد. انواع نهادهای مالی به دو دسته اصلی نهادهای سپردهپذیر و نهادهای غیرسپردهپذیر طبقهبندی میگردد.
نهادهای مالی در حقیقت عناصر فعال در اکوسیستم مالی میباشند که در بستر بازارهای مالی و با استفاده از ابزارهای مالی مختلف با هدف حداکثرسازی ثروت سهامداران خود اقدام به فعالیت میکنند.
محتویات
تعریف[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در فرهنگ واژگان کمبریج، نهاد مالی به بنگاههایی مانند بانک، شرکت بیمه یا صندوق سرمایهگذاری گفته میشود که به ارائه خدمات مالی میپردازد. نهادهای مالی یکی از ارکان مهمی هستند که در بازارهای مالی با انجام معاملات مالی و پولی از قبیل سپردهها، وامها، سرمایهگذاری و تبادل ارز، نقش مهمی در اقتصاد ایفا میکنند. این نهادها نقش واسطهگری را برعهده دارند و همواره افراد در نقاط مختلف جهان نیاز آنی یا دستکم ادواری برای خدمات قابل ارائه توسط نهادهای مالی خواهند داشت.
اهمیت نهادهای مالی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برای درک کارکرد اقتصادی مهمی که نهادهای مالی در عملیات بازارهای مالی انجام میدهند، میتوان جهانی را تصور کرد که در آن نهادهای مالی وجود نداشته باشند. مهمترین وظیفه نهادهای مالی که باعث می شود اهمیت آن را در اقتصاد و گردش مالی درک کنیم این است نهادهای مالی کمک می کنند منابع مالی بین افرادی که مازاد منابع دارند و افرادی که کمبود منابع مالی دارند ارتباط برقرار شود. نهادهای مالی کمک میکنند این دست ارتباطات به سرعت و راحتی انجام شود. علاوه بر این نظارتی که نهادهای مالی بر این امور دارند باعث میشوند ریسک این معاملات تا حد زیادی کاهش پیدا کند. در اقتصادی بدون نهادهای مالی، میزان وجوه قابل انتقال بین تأمینکنندگان وجوه (که خواهان بیشینه بازده با توجه به ریسک هستند) و استفادهکنندگان وجوه (که خواهان کمینهکردن هزینه وامگرفتن خود با توجه به ریسک هستند) به احتمال خیلی زیاد، پایین است. دلایل گوناگونی برای چنین رویدادی می توان بیان نمود:
نخست، تأمینکنندگان وجوه همواره بایستی از زمان اعطای پول خود در ازای مطالبات مالی، به طور پیوسته موارد استفاده از وجوه را مورد واکاوی قرار دهند. آنها باید این اطمینان را کسب نمایند که استفادهکننده وجوه تمام وجوه آنها را برمیگردانند و یا در پروژههایی هدر نمیدهد که بازدهی پایین یا منفی دارند. زیرابا این کار شانس بازپرداخت و یا کسب بازده مثبت برای سرمایهگذاری آنها (از طریق دریافت سود سهام یا بهره) کاهش مییابد. برای هر تأمینکننده، چنین پایشی اغلب به شدت پرهزینه است، زیرا مستلزم صرف زمان قابل ملاحظه، هزینه و تلاش برای جمعآوری اطلاعات نسبت به اندازه میانگین سرمایهگذاری تأمینکننده وجوه است. تأمینکنندگان وجوه با توجه به این مسئله، احتمالا ترجیح خواهند داد از انجام پایش وامگیرندگان وجوه بگذرند یا چنین کاری را به دیگران واگذار کنند. در این حالت با رها کردن پایش، ریسک سرمایهگذاری مستقیم در مطالبات مالی افزایش مییابد.
دوم ماهیت نسبتا بلندمدت بسیاری از مطالبات مالی (مثال وام رهنی، سهام شرکت، و اوراق قرضه) انگیزه لازم برای تأمینکنندگان وجوه را به منظور نگهداری مطالبات مالی که مستقیما از سوی استفادهکنندگان وجوه ایجاد میشود را از بین میبرد. به طور خاص، با توجه به انتخاب بین نگهداری پول نقد و اوراق بهادار بلندمدت، تأمینکنندگان وجوه نگهداری پول نقد را به دلیل نقدپذیری بالای آن انتخاب میکنند. علیالخصوص اگر آنها استفاده از پساندازهای خود در تامین مالی مخارج مصرفی در آیندهای نزدیک برنامهریزی کرده باشند و بازارهای مالی نیز برحسب تعداد خریداران و فروشندگان فعال در بازار، کاملا توسعه یافته یا عمیق نباشند.
سوم اینکه، حتی اگر بازارهای مالی در دنیای واقعی برخی از خدمات نقدینگی را ارائه میدهند، اما به واسطه اجازه داشتن تامینکنندگان وجوه به مبادله اوراق بهادار مالی میان خودشان باعث میشود تامینکنندگان وجوه با ریسک قیمت مواجه گردند. به علاوه، بازار ثانویه اوراق بهادار دربرگیرنده هزینههای مبادلاتی گوناگون است. قیمتی که سرمایهگذارها میتوانند اوراق بهادار را در بازارهای ثانویه بفروشند شاید اختلاف زیادی با قیمتی داشته باشد که ابتدا برای اوراق بهادار پرداخت کردهاند. زیرا سرمایهگذارها ارزشگذاری و ارزیابی خود را از اوراق بهادار بین زمان خرید و فروش، تغییر میدهند. علاوه بر این، دلالان نیز به عنوان واسطه بین خریداران و فروشندگان عمل میکنند و متعاقبا هزینههای معاملاتی برای تکمیل یک خریدوفروش (معامله) را طلب میکنند.
کاربردهای نهادهای مالی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نهادهای مالی با ارائه خدمات خود، منافع زیادی برای تأمینکنندگان وجوه دارند و وظایف و فواید آنها محدود به موارد ذیل نمیشوند. به طور جامع مهمترین فواید و وظایف نهادهای مالی شامل موارد زیر است:
هزینههای پایش و نظارت: جمعکردن وجوه در یک نهاد مالی انگیزه بزرگتری برای جمعآوری اطلاعات و پایش بنگاه را فراهم میسازد. اندازه نسبتا بزرگ نهاد مالی این امکان را فراهم میسازد که این جمعآوری اطلاعات با هزینه متوسط کمتری (صرفه جویی در مقیاس) انجام شود.
نقدینگی و ریسک قیمت: نهادهای مالی، مطالبات مالی را برای پساندازکنندگان خانوار با ویژگیهای نقدینگی برتر و ریسک قیمت پایینتر ارائه میدهند.
خدمات هزینه معاملاتی: مشابه اقتصاد مقیاس (صرفهجویی ناشی از مقیاس) در هزینههای تولید اطلاعات، اندازه نهاد مالی میتواند منجر به صرفههای مقیاس در هزینههای مبادلاتی شود.
واسطهگری در انطباق سررسیدها: علاوه بر توانایی نهادهای مالی برای کاهش ریسک از طریق متنوعسازی، توانایی بیشتر آنها برای پساندازکنندگان کوچکی است که ریسک ناهمخوانی سررسیدهای داراییها و بدهیهای آنها را متحمل میشوند.
واسطهگری تعیین: نهادهای مالی از قبیل صندوقهای متقابل[۱] (سرمایهگذاری مشترک) امکان پخشنمودن پرتفوی در اسرع وقت را به سهامداران کوچک میدهند.
فواید نهادهای مالی برای اقتصاد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
انتقال پول: نهادهای سپردهپذیر مجرایی هستند که از طریق آن اقدامات سیاست پولی بر بقیه نظام مالی و اقتصاد به طور کلی تاثیر میگذارد.
تخصیص اعتبار: نهادهای مالی اغلب به عنوان منبع اصلی و برخی اوقات تنها منبع تامین مالی بخش خاصی از اقتصاد مانند کشاورزی و املاک و مستغلات مسکونی درنظر گرفته میشوند.
انتقالهای ثروت بیننسلی: نهادهای مالی به ویژه شرکتهای بیمه عمر و صندوقهای بازنشستگی، توانایی انتقال ثروت از یک نسل به نسل بعدی را برای پساندازکنندگان فراهم میکنند.
خدمات پرداخت: کارایی نهادهای سپردهپذیر با ارائه خدمات پرداخت به طور مستقیم به اقتصاد منفعت میرساند.
ریسکهای نهادهای مالی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در عین حال که مؤسسات مالی خدمات گوناگونی ارائه میدهند، آنها با انواع بسیاری از ریسکها مواجه هستند.
- نهادهای مالی با نگهداری برخی داراییها به صورت بالقوه در معرض نکول یا ریسک اعتباری قرار میگیرند (ازقبیل وامها، سهام و اوراق قرضه). نهادهای مالی با گسترش خدمات خود به مشتریان خارجی یا حتی مشتریان داخلی با کسبوکارهایی بیرون از کشور، در معرض هر دو ریسک ارزی و ریسک کشوری یا حاکمیتی نیز قرار دارند.
- نهادهای مالی تمایل به عدم تطبیق سررسید داراییها و بدهیهای ترازنامه به میزان کم یا زیاد دارند و به همین علت در معرض ریسک نرخ بهره قرار میگیرند. اگر نهادهای مالی این داراییها و بدهیها را مبادله کنند به جای اینکه آنها را برای سرمایهگذاریهای بلندمدتتر نگهداری نمایند، در نتیجه در معرض ریسک بازار یا ریسک قیمت دارایی قرار میگیرند.
- نهادهای مالی داراییها و بدهیهای احتمالی را خارج از ترازنامه نگهداری میکنند که موجب تحمیل یک ریسک اضافی به نام ریسک خارج از ترازنامه عرضه میشود.
- صندوق های سرمایه گذاری بسته به نوع مطالباتی که به دارندگان بدهی فروختهاند ، در معرض درجهای از برداشت بدهی یا ریسک نقدینگی هستند.
- نهادهای مالی در معرض ریسک فنآوری و ریسک عملیاتی قرار دارند زیرا تولید خدمات مالی مستلزم استفاده از منابع واقعی و نظامهای پشتیبانی ار لحاظ نیروی کار متخصص و نوآوریها هستند.
- عدم وجودذخایر سرمایه کافی برای خنثیسازی یک زیان ناگهانی تحمیلشده درنتیجه مواجهه با یک یا چند ریسک میتواند نهاد مالی را با ریسک ناتوانی در پرداخت دیون (ورشکستگی) روبرو نماید.
مقررات نهادهای مالی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
همانگونه که در بخشهای قبلی اشاره شد، نهادهای مالی خدمات گوناگونی را به بخشهای اقتصاد ارائه میدهند. عدم ارائه این خدمات یا ارائه ناکارای این خدمات، میتواند برای هردو تأمینکنندگان نهایی وجوه و استفادهکنندگان از وجوه و همچنین برای کل اقتصاد هزینهبر باشد. بحران مالی انتهای دهه 2000 یک نمونه بارز ار این مسأله است که چگونه چنین گسستی در ارائه خدمات مالی میتواند بازارهای مالی را در سطح جهان فلج کند و اقتصاد جهانی را به یک رکود عمیق وارد نماید. برای مثال، ورشکستگی بانک ممکن است پساندازهای خانوار را نابود کند و در همان زمان دسترسی یک بنگاه به اعتبار را محدود سازد. عدم موفقیت شرکت بیمه میتواند اعضای خانوار را در زمان سالمندی در معرض هزینههای بالای بیماری و کاهش ناگهانی درآمد در زمان بازنشستگی قرار دهد. به علاوه، عدم کارایی و شکست هر یک از نهادهای مالی به تنهایی میتواند تردیدهایی در ذهن پساندازکنندگان در رابطه با ثبات و توانگری نهادهای مالی و به طور کلی نظام مالی ایجاد کند و باعث هراس و حتی هجوم به خروج از نهادهای سالم نیز شود.
در این میان مقررات و قوانینی برای نهادهای مالی با هدف جلوگیری از این نوع شکستهای بازار و هزینههایی که بر اقتصاد و جامعه تحمیل میکنند، تنظیم میشود. مقرراتگذاری تلاشی برای افزایش منافع رفاه اجتماعی و کاهش هزینههای ارائه خدمات توسط نهادهای مالی است. اگرچه مقرراتگذاری شاید از نظر اجتماعی سودمند باشد، اما همچنان هزینههای مالی و نظارتی را بر دوش مالکان و مدیران هر کدام از نهادهای مالی تحمیل میکند.
- نهادهای سپردهپذیر
- نهادهای غیرسپردهپذیر
- ↑ mutual funds
- Cornett, M. M., & Saunders, A. S. (2014). Financial Markets and Institutions. McGraw-Hill Education-Europe.
- Fabozzi F. J., Modigliani F. P., Jones F. J. (2009) Foundations of Financial Markets and Institutions (4th edition), Prentice Hall.
- Madura J. (2014) Financial Markets and Institutions, Cengage Learning.
- Mishkin, F. S., & Eakins, S. G. (2011). Financial markets and institutions(7th edition). Pearson.