نوشتار تعریف:قاعده قصد (Intention rule): تفاوت بین نسخهها
M.ebrahimi (بحث | مشارکتها) |
M.ebrahimi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
<div id="DiagramDivBase" data-chartdimaid="1356" style="display:none;border: solid 1px black; width:100%; height:600px"></div> | <div id="DiagramDivBase" data-chartdimaid="1356" style="display:none;border: solid 1px black; width:100%; height:600px"></div> | ||
− | {{عنوان نوشتار تعریف|image=WikiMabnaa-icom.png|style=|title=تعریف}}'''«قصد» يكی از اصلیترين اركان قرارداد است كه نحوه و شکل آن، هويتبخش نوع عقد است. كاركرد قصد در فقه قراردادها، در قالب | + | {{عنوان نوشتار تعریف|image=WikiMabnaa-icom.png|style=|title=تعریف}}'''«قصد» يكی از اصلیترين اركان قرارداد است كه نحوه و شکل آن، هويتبخش نوع عقد است. كاركرد قصد در فقه قراردادها، در قالب قاعده «تبعيت عقد از قصد» بيان شده است. قاعدهٔ قصد بدین معنی است که قرارداد از لحاظ ترتیب آثار و احکام و نیز تشخیص نوع و ماهیت توافق، مبتنی بر قصد طرفین قرارداد است. بر اساس این قاعده، ضروری است طرفین معامله معنا و مفهوم هریک از قراردادهای بانکی را بدانند و اگر معنا و حقیقتی که مضمون و محتوای قراردادها را تشکیل میدهد برای متصدی بانک و مشتری مشخص نباشد، عنصر اصلی قرارداد که همان قصد است منتفی میشود. توجه به قاعدهٔ قصد و اهمیتدادن به انشای صحیح و واقعی عقود بانکی، گامی مهم در اجرای بانکداری اسلامی است و نقشی بسزا در کاهش صوری بودن عقود ایفا میکند.''' {{عنوان|title=متون منتخب از منابع غیرفارسی|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}<span dir="rtl" lang="en">'''English Definition1:''' Intention, Arabic niyyah. Proper intent is necessary to make an act meritorious, so ritual action carried out without proper intent is believed to be meaningless in the eyes of God. Affirmation of intent is required prior to canonical prayers as well as all other ritual observances in Islam. Intention is defined simply as someone intending to perform the activity he or she is performing, as opposed to doing it accidentally.</span> |
<span dir="rtl" lang="en">'''English Definition2:''' intention. Phenomenon, of intending to do something, treated in philosophy of mind and action, and in jurisprudence, and of importance in moral philosophy, e.g. in connection with akrasia.Some notion of intention has seemed to be a crucial ingredient in an account of action: the adverb ‘intentionally’ may be put to work in marking out a class of actions; and the verb ‘intend’ introduces a state of mind of a person's intending to do something, which may be present even where the person does not actually do the thing, but which is directed towards action even so. (Whether someone can do something intentionally without having intended to do it is controversial.)Some philosophers have distinguished between intentions directed at particular pieces of present behaviour, and intentions directed at future action. The former sort, called ‘act-related’, may be thought to be present wherever something is done intentionally; these are sometimes said to be the things of which we have an experience in acting, so that they may be used to account for the distinctive phenomenology of agency. (Agent.) It is the latter sort, the ‘future-directed’, with which accounts of intention are usually primarily concerned.</span> | <span dir="rtl" lang="en">'''English Definition2:''' intention. Phenomenon, of intending to do something, treated in philosophy of mind and action, and in jurisprudence, and of importance in moral philosophy, e.g. in connection with akrasia.Some notion of intention has seemed to be a crucial ingredient in an account of action: the adverb ‘intentionally’ may be put to work in marking out a class of actions; and the verb ‘intend’ introduces a state of mind of a person's intending to do something, which may be present even where the person does not actually do the thing, but which is directed towards action even so. (Whether someone can do something intentionally without having intended to do it is controversial.)Some philosophers have distinguished between intentions directed at particular pieces of present behaviour, and intentions directed at future action. The former sort, called ‘act-related’, may be thought to be present wherever something is done intentionally; these are sometimes said to be the things of which we have an experience in acting, so that they may be used to account for the distinctive phenomenology of agency. (Agent.) It is the latter sort, the ‘future-directed’, with which accounts of intention are usually primarily concerned.</span> | ||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
*'''منبع اول:''' قصد در زبان عربی به معنای نیت است. قصد مناسب برای آن که عملی را شایسته و مقدس نماییم ضروری است. بنابراین، باور این است که انجام اَعمال آیینی بدون قصد مناسب در نظر خداوند بیمعنی به نظر میرسد. تأیید قصد و نیت پیش از اقامه نماز همانند سایر مراسم مذهبی در اسلام مورد نیاز است. قصد به این مفهوم تعریف میشود که فرد نیتی برای انجام یک فعالیت مشخص دارد و انجام کارها تصادفی نیستند. | *'''منبع اول:''' قصد در زبان عربی به معنای نیت است. قصد مناسب برای آن که عملی را شایسته و مقدس نماییم ضروری است. بنابراین، باور این است که انجام اَعمال آیینی بدون قصد مناسب در نظر خداوند بیمعنی به نظر میرسد. تأیید قصد و نیت پیش از اقامه نماز همانند سایر مراسم مذهبی در اسلام مورد نیاز است. قصد به این مفهوم تعریف میشود که فرد نیتی برای انجام یک فعالیت مشخص دارد و انجام کارها تصادفی نیستند. | ||
− | *'''منبع اول:''' قصد به معنای نیت انجام دادن کار میباشد و در فلسفه ذهن و عمل و نیز در فقه و اهمیت فلسفه اخلاق به عنوان مثال در ارتباط با فقدان توان و اراده مطرح میشود. برخی از مفاهیم مرتبط با قصد به عنوان عنصر مهم در ارتباط با عمل مورد توجه قرار میگیرد. قید «از روی قصد و عمد» برای نمایانکردن طبقهای از اعمال یا اقدامات، مورد استفاده قرار میگیرد و فعل «قصدکردن» وضعیتی از ذهن یک فرد را در انجام کار نشان میدهد که ممکن است حتی در حالتی که شخص در واقعیت این کار را انجام نمیدهد نیز وجود داشته باشد در حالی که نیت آن عمل در صورت انجام، محسوب میشود | + | *'''منبع اول:''' قصد به معنای نیت انجام دادن کار میباشد و در فلسفه ذهن و عمل و نیز در فقه و اهمیت فلسفه اخلاق به عنوان مثال در ارتباط با فقدان توان و اراده مطرح میشود. برخی از مفاهیم مرتبط با قصد به عنوان عنصر مهم در ارتباط با عمل مورد توجه قرار میگیرد. قید «از روی قصد و عمد» برای نمایانکردن طبقهای از اعمال یا اقدامات، مورد استفاده قرار میگیرد و فعل «قصدکردن» وضعیتی از ذهن یک فرد را در انجام کار نشان میدهد که ممکن است حتی در حالتی که شخص در واقعیت این کار را انجام نمیدهد نیز وجود داشته باشد در حالی که نیت آن عمل در صورت انجام، محسوب میشود (در مورد این که آیا فرد از روی قصد کاری را انجام میدهد بدون آن که قصد و نیتی برای انجام آن داشته باشد جای بحث وجود دارد). برخی از فلاسفه میان نیتهایی که به عنوان بخش خاصی از رفتارهای جاری هدایت میشوند و نیتهایی که در جهت اقدامات آتی صورت میگیرند، تمایز قائل میشوند. نوع اول، که «نیتهای مرتبط با عمل» خوانده میشوند، شاید تصور میشود هرجا که فعالیتی از روی قصد انجام میشود، آنها نیز وجود دارند: در بعضی وقتها جزء مواردی خوانده میشوند که ما در عمل نیز تجربه کردیم چرا که ممکن است برای توصیف پدیدارشناسی متمایز شده از آن استفاده شود. نوع دوم، که «هدایتشده آتی» به حساب میآید، ابعاد نیت معمولاً پیش از هرچیز مورد توجه قرار میگیرد. |
− | *'''منبع اول:''' قصد مفهومی است که در آن فرد در مییابد نیتی برای انجام کاری (حتی شاید به قصد غافلیگری فردی دیگر) دارد اما اغلب شکلگیری قصد حداقل به طور موقت | + | *'''منبع اول:''' قصد مفهومی است که در آن فرد در مییابد نیتی برای انجام کاری (حتی شاید به قصد غافلیگری فردی دیگر) دارد اما اغلب شکلگیری قصد حداقل به طور موقت فرآیندی برای اتخاذ تصمیم برای انجام یک عمل است. دارای قصد یا نیت بودن، وضعیتی از ذهن است که به طور مطلوب برای تحقق (یا حفظ، یا اجتناب) امور است اما به تنهایی یک میل یا آرزو صرف نیست زیرا همچنین موضوع را در وضعیتی قرار میدهد که امکان تحقق آن فراهم میشود. این مفهوم تمامی مسائل و مشکلات مربوط به قصدکردن را با خود به ارث برده است. مشکلات خاصی که ایجاد میکند در مشخصنمودن تفاوت بین انجام یک عمل تصادفی و یک عمل توأم با قصد و نیت بروز پیدا میکند. این پیشنهاد که تفاوت اصلی در قالب یک عمل پیشینی از ذهن یا میل میباشد، خیلی خوشایند و خوشحالکننده نیست، زیرا هر فرد ممکن است کاری را از روی میل و به طور خودکار انجام دهد که در عین حال از روی قصد و نیت قبلی باشد، به عنوان مثال، قراردادن یکی از پاها در جلو هنگام راه رفتن. برعکس، به جز در حالتی که شکلگیری میل یا نیت از روی قصد یا نیت باشد، لذا سؤالات مشابهی را مطرح میکنند به دلیل این که وجود میل ممکن است از روی قصد و نیت قبلی نباشد یا فراتر از کنترل فرد باشد. قصدها و نیتها دارای ساختار ریزتر بیشتری در مقایسه با حرکتها هستند: مجموعهای از حرکتها که هم ممکن است پاسخ به سؤال را بدهند و هم ممکن است جنگی را آغاز کنند، اما با این وجود ممکن است یکی از روی قصد و نیت قبلی باشد و دیگری اینگونه نباشد. |
{{عنوان|title=آدرس منابع غیرفارسی|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}<span dir="rtl" lang="en">'''Reference Address1:'''Esposito, John L.(2003). The Oxford Dictionary of Islam. ,online access. Oxford: Oxford University Press.</span> | {{عنوان|title=آدرس منابع غیرفارسی|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}}<span dir="rtl" lang="en">'''Reference Address1:'''Esposito, John L.(2003). The Oxford Dictionary of Islam. ,online access. Oxford: Oxford University Press.</span> | ||
<span dir="rtl" lang="en">'''Reference Address2:'''Honderich, Ted.(2005).The Oxford Companion to Philosophy (2 ed.),online access. Oxford: Oxford University Press.</span> <span dir="rtl" lang="en">'''Reference Address3:'''Blackburn, Simon.(2016).The Oxford Dictionary of Philosophy (3 ed.), online access.Oxford: Oxford University Press.</span> {{عنوان|title=متون منتخب از منابع فارسی|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}} | <span dir="rtl" lang="en">'''Reference Address2:'''Honderich, Ted.(2005).The Oxford Companion to Philosophy (2 ed.),online access. Oxford: Oxford University Press.</span> <span dir="rtl" lang="en">'''Reference Address3:'''Blackburn, Simon.(2016).The Oxford Dictionary of Philosophy (3 ed.), online access.Oxford: Oxford University Press.</span> {{عنوان|title=متون منتخب از منابع فارسی|image=WikiMabnaa-icom.png|style=right: -3px;padding-top:-10px;}} | ||
− | *'''تعریف فارسی اول:''' قصد مقابل سهو ونسیان/ مقابل شوخی/ میانهروی. قصد گاه به معنای التفات و عمد، مقابل سهو و نسیان و گاه به معنای اراده جدی، در برابر شوخی به کار | + | *'''تعریف فارسی اول:''' قصد مقابل سهو ونسیان/ مقابل شوخی/ میانهروی. قصد گاه به معنای التفات و عمد، مقابل سهو و نسیان و گاه به معنای اراده جدی، در برابر شوخی به کار میرود.این دو معنا از امور باطنی و نفسانی است، لیکن قصد به معنای سوم در ارتباط با عمل و رفتار میباشد. قصد و معاملات: به طور کلی، در صحت عقود و ایقاعات ، قصد به هردو معنا شرط است و با فقدان قصد، معامله باطل خواهد بود. از این رو، عقد یا ایقاعی که توسط دیوانه یا مست و یا از روی شوخی و یا سهو صورت گیرد، صحیح نیست و اثری بر آن مرتبت نمیشود. |
*'''تعریف فارسی اول:''' قـاعده تبعیت عقد از قصد یـا العقود تابعه للقصود یکی از قواعد مسلم فقهی است. این قاعده در کتب و منابع فقهی دارای دو معنا اسـت. مـعنای نخست: این قاعده بدین معناست کـه عـقد و قـرارداد نـمیتواند بـدون قصد تحقق پیـدا کـند. چنانکه فقها در کتاب شرایط عقود به این مطلب تصریح نموده و قصد را به عنوان شرط از برای تـحقق قـصد مـطرح کردهاند و از آن نتیجه گرفتند که عقد غافل، خـواب (نـائم)، فـراموشکار (نـاسی)، فـرد خـاطی، فردی که قصد شوخی دارد و مستی که دارای قصد نیست، باطل میباشد. بنابراین معنا و مفاد قاعده این است که قصد اگر نباشد عقدی نیست چون معنا ندارد تابع بـدون متبوع تحقق یابد. معنای دوم: این قاعده بدین معناست که آثار خاص هر قراردادی از قصد خاص آن تبعیت میکند.آثاری چون تملیک، تعهد، لزوم، جواز و... تابع قصد خاص است. عقد با هـر قـصدی دارای آثار خاص است و تفاوت این آثار با تفاوت در نحوه قصد آشکار میگردد. طبق این قاعده، وقتی شخصی پولی را به بانکدار میدهد اگر قصد او انعقاد قرارداد ودیعه باشد، اثر ایـن قـصد این است که بانکدار مجاز به تصرف در مالی ودعی نیست و نمیتواند در آن هیچ تصرفی انجام دهد ولی اگر مراجعهکننده به بانک پول خود را به قصد عـقد قـرض در اختیار بانکدار قرار دهد، در ایـنجا اثـر تملیک بر این قصد مترتب بوده و بانک مالک مال موردنظر شده و با مالک شدن حق و جواز هر تصرفی را دارا اسـت؛ لذا بـا تفاوت در قصد کردن اسـت کـه آثار و احکام قراردادها از هم متمایز میگردد. | *'''تعریف فارسی اول:''' قـاعده تبعیت عقد از قصد یـا العقود تابعه للقصود یکی از قواعد مسلم فقهی است. این قاعده در کتب و منابع فقهی دارای دو معنا اسـت. مـعنای نخست: این قاعده بدین معناست کـه عـقد و قـرارداد نـمیتواند بـدون قصد تحقق پیـدا کـند. چنانکه فقها در کتاب شرایط عقود به این مطلب تصریح نموده و قصد را به عنوان شرط از برای تـحقق قـصد مـطرح کردهاند و از آن نتیجه گرفتند که عقد غافل، خـواب (نـائم)، فـراموشکار (نـاسی)، فـرد خـاطی، فردی که قصد شوخی دارد و مستی که دارای قصد نیست، باطل میباشد. بنابراین معنا و مفاد قاعده این است که قصد اگر نباشد عقدی نیست چون معنا ندارد تابع بـدون متبوع تحقق یابد. معنای دوم: این قاعده بدین معناست که آثار خاص هر قراردادی از قصد خاص آن تبعیت میکند.آثاری چون تملیک، تعهد، لزوم، جواز و... تابع قصد خاص است. عقد با هـر قـصدی دارای آثار خاص است و تفاوت این آثار با تفاوت در نحوه قصد آشکار میگردد. طبق این قاعده، وقتی شخصی پولی را به بانکدار میدهد اگر قصد او انعقاد قرارداد ودیعه باشد، اثر ایـن قـصد این است که بانکدار مجاز به تصرف در مالی ودعی نیست و نمیتواند در آن هیچ تصرفی انجام دهد ولی اگر مراجعهکننده به بانک پول خود را به قصد عـقد قـرض در اختیار بانکدار قرار دهد، در ایـنجا اثـر تملیک بر این قصد مترتب بوده و بانک مالک مال موردنظر شده و با مالک شدن حق و جواز هر تصرفی را دارا اسـت؛ لذا بـا تفاوت در قصد کردن اسـت کـه آثار و احکام قراردادها از هم متمایز میگردد. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۹
«قصد» يكی از اصلیترين اركان قرارداد است كه نحوه و شکل آن، هويتبخش نوع عقد است. كاركرد قصد در فقه قراردادها، در قالب قاعده «تبعيت عقد از قصد» بيان شده است. قاعدهٔ قصد بدین معنی است که قرارداد از لحاظ ترتیب آثار و احکام و نیز تشخیص نوع و ماهیت توافق، مبتنی بر قصد طرفین قرارداد است. بر اساس این قاعده، ضروری است طرفین معامله معنا و مفهوم هریک از قراردادهای بانکی را بدانند و اگر معنا و حقیقتی که مضمون و محتوای قراردادها را تشکیل میدهد برای متصدی بانک و مشتری مشخص نباشد، عنصر اصلی قرارداد که همان قصد است منتفی میشود. توجه به قاعدهٔ قصد و اهمیتدادن به انشای صحیح و واقعی عقود بانکی، گامی مهم در اجرای بانکداری اسلامی است و نقشی بسزا در کاهش صوری بودن عقود ایفا میکند.
English Definition1: Intention, Arabic niyyah. Proper intent is necessary to make an act meritorious, so ritual action carried out without proper intent is believed to be meaningless in the eyes of God. Affirmation of intent is required prior to canonical prayers as well as all other ritual observances in Islam. Intention is defined simply as someone intending to perform the activity he or she is performing, as opposed to doing it accidentally.
English Definition2: intention. Phenomenon, of intending to do something, treated in philosophy of mind and action, and in jurisprudence, and of importance in moral philosophy, e.g. in connection with akrasia.Some notion of intention has seemed to be a crucial ingredient in an account of action: the adverb ‘intentionally’ may be put to work in marking out a class of actions; and the verb ‘intend’ introduces a state of mind of a person's intending to do something, which may be present even where the person does not actually do the thing, but which is directed towards action even so. (Whether someone can do something intentionally without having intended to do it is controversial.)Some philosophers have distinguished between intentions directed at particular pieces of present behaviour, and intentions directed at future action. The former sort, called ‘act-related’, may be thought to be present wherever something is done intentionally; these are sometimes said to be the things of which we have an experience in acting, so that they may be used to account for the distinctive phenomenology of agency. (Agent.) It is the latter sort, the ‘future-directed’, with which accounts of intention are usually primarily concerned.
English Definition3: Intention, One might just discover that one has an intention to do something (perhaps to one’s surprise) but often the formation of an intention ends, at least temporarily, a process of deciding what to do. To have an intention is to be in a state of mind that is favourably directed towards bringing about (or maintaining, or avoiding) some state of affairs, but which is not a mere desire or wish, since it also sets the subject on a course to bring that state of affairs about. The notion inherits all the problems of intentionality. The specific problems it raises include characterizing the difference between doing something accidentally and doing it intentionally. The suggestion that the difference lies in a preceding act of mind or volition is not very happy, since one may automatically do what is nevertheless intentional, for example putting one’s foot forward while walking. Conversely, unless the formation of a volition is intentional, and thus raises the same questions, since the presence of a volition might be unintentional or beyond one’s control. Intentions are more finely grained than movements: one set of movements may both be answering the question and starting a war, yet the one may be intentional and the other not.
- منبع اول: قصد در زبان عربی به معنای نیت است. قصد مناسب برای آن که عملی را شایسته و مقدس نماییم ضروری است. بنابراین، باور این است که انجام اَعمال آیینی بدون قصد مناسب در نظر خداوند بیمعنی به نظر میرسد. تأیید قصد و نیت پیش از اقامه نماز همانند سایر مراسم مذهبی در اسلام مورد نیاز است. قصد به این مفهوم تعریف میشود که فرد نیتی برای انجام یک فعالیت مشخص دارد و انجام کارها تصادفی نیستند.
- منبع اول: قصد به معنای نیت انجام دادن کار میباشد و در فلسفه ذهن و عمل و نیز در فقه و اهمیت فلسفه اخلاق به عنوان مثال در ارتباط با فقدان توان و اراده مطرح میشود. برخی از مفاهیم مرتبط با قصد به عنوان عنصر مهم در ارتباط با عمل مورد توجه قرار میگیرد. قید «از روی قصد و عمد» برای نمایانکردن طبقهای از اعمال یا اقدامات، مورد استفاده قرار میگیرد و فعل «قصدکردن» وضعیتی از ذهن یک فرد را در انجام کار نشان میدهد که ممکن است حتی در حالتی که شخص در واقعیت این کار را انجام نمیدهد نیز وجود داشته باشد در حالی که نیت آن عمل در صورت انجام، محسوب میشود (در مورد این که آیا فرد از روی قصد کاری را انجام میدهد بدون آن که قصد و نیتی برای انجام آن داشته باشد جای بحث وجود دارد). برخی از فلاسفه میان نیتهایی که به عنوان بخش خاصی از رفتارهای جاری هدایت میشوند و نیتهایی که در جهت اقدامات آتی صورت میگیرند، تمایز قائل میشوند. نوع اول، که «نیتهای مرتبط با عمل» خوانده میشوند، شاید تصور میشود هرجا که فعالیتی از روی قصد انجام میشود، آنها نیز وجود دارند: در بعضی وقتها جزء مواردی خوانده میشوند که ما در عمل نیز تجربه کردیم چرا که ممکن است برای توصیف پدیدارشناسی متمایز شده از آن استفاده شود. نوع دوم، که «هدایتشده آتی» به حساب میآید، ابعاد نیت معمولاً پیش از هرچیز مورد توجه قرار میگیرد.
- منبع اول: قصد مفهومی است که در آن فرد در مییابد نیتی برای انجام کاری (حتی شاید به قصد غافلیگری فردی دیگر) دارد اما اغلب شکلگیری قصد حداقل به طور موقت فرآیندی برای اتخاذ تصمیم برای انجام یک عمل است. دارای قصد یا نیت بودن، وضعیتی از ذهن است که به طور مطلوب برای تحقق (یا حفظ، یا اجتناب) امور است اما به تنهایی یک میل یا آرزو صرف نیست زیرا همچنین موضوع را در وضعیتی قرار میدهد که امکان تحقق آن فراهم میشود. این مفهوم تمامی مسائل و مشکلات مربوط به قصدکردن را با خود به ارث برده است. مشکلات خاصی که ایجاد میکند در مشخصنمودن تفاوت بین انجام یک عمل تصادفی و یک عمل توأم با قصد و نیت بروز پیدا میکند. این پیشنهاد که تفاوت اصلی در قالب یک عمل پیشینی از ذهن یا میل میباشد، خیلی خوشایند و خوشحالکننده نیست، زیرا هر فرد ممکن است کاری را از روی میل و به طور خودکار انجام دهد که در عین حال از روی قصد و نیت قبلی باشد، به عنوان مثال، قراردادن یکی از پاها در جلو هنگام راه رفتن. برعکس، به جز در حالتی که شکلگیری میل یا نیت از روی قصد یا نیت باشد، لذا سؤالات مشابهی را مطرح میکنند به دلیل این که وجود میل ممکن است از روی قصد و نیت قبلی نباشد یا فراتر از کنترل فرد باشد. قصدها و نیتها دارای ساختار ریزتر بیشتری در مقایسه با حرکتها هستند: مجموعهای از حرکتها که هم ممکن است پاسخ به سؤال را بدهند و هم ممکن است جنگی را آغاز کنند، اما با این وجود ممکن است یکی از روی قصد و نیت قبلی باشد و دیگری اینگونه نباشد.
Reference Address1:Esposito, John L.(2003). The Oxford Dictionary of Islam. ,online access. Oxford: Oxford University Press. Reference Address2:Honderich, Ted.(2005).The Oxford Companion to Philosophy (2 ed.),online access. Oxford: Oxford University Press. Reference Address3:Blackburn, Simon.(2016).The Oxford Dictionary of Philosophy (3 ed.), online access.Oxford: Oxford University Press.
- تعریف فارسی اول: قصد مقابل سهو ونسیان/ مقابل شوخی/ میانهروی. قصد گاه به معنای التفات و عمد، مقابل سهو و نسیان و گاه به معنای اراده جدی، در برابر شوخی به کار میرود.این دو معنا از امور باطنی و نفسانی است، لیکن قصد به معنای سوم در ارتباط با عمل و رفتار میباشد. قصد و معاملات: به طور کلی، در صحت عقود و ایقاعات ، قصد به هردو معنا شرط است و با فقدان قصد، معامله باطل خواهد بود. از این رو، عقد یا ایقاعی که توسط دیوانه یا مست و یا از روی شوخی و یا سهو صورت گیرد، صحیح نیست و اثری بر آن مرتبت نمیشود.
- تعریف فارسی اول: قـاعده تبعیت عقد از قصد یـا العقود تابعه للقصود یکی از قواعد مسلم فقهی است. این قاعده در کتب و منابع فقهی دارای دو معنا اسـت. مـعنای نخست: این قاعده بدین معناست کـه عـقد و قـرارداد نـمیتواند بـدون قصد تحقق پیـدا کـند. چنانکه فقها در کتاب شرایط عقود به این مطلب تصریح نموده و قصد را به عنوان شرط از برای تـحقق قـصد مـطرح کردهاند و از آن نتیجه گرفتند که عقد غافل، خـواب (نـائم)، فـراموشکار (نـاسی)، فـرد خـاطی، فردی که قصد شوخی دارد و مستی که دارای قصد نیست، باطل میباشد. بنابراین معنا و مفاد قاعده این است که قصد اگر نباشد عقدی نیست چون معنا ندارد تابع بـدون متبوع تحقق یابد. معنای دوم: این قاعده بدین معناست که آثار خاص هر قراردادی از قصد خاص آن تبعیت میکند.آثاری چون تملیک، تعهد، لزوم، جواز و... تابع قصد خاص است. عقد با هـر قـصدی دارای آثار خاص است و تفاوت این آثار با تفاوت در نحوه قصد آشکار میگردد. طبق این قاعده، وقتی شخصی پولی را به بانکدار میدهد اگر قصد او انعقاد قرارداد ودیعه باشد، اثر ایـن قـصد این است که بانکدار مجاز به تصرف در مالی ودعی نیست و نمیتواند در آن هیچ تصرفی انجام دهد ولی اگر مراجعهکننده به بانک پول خود را به قصد عـقد قـرض در اختیار بانکدار قرار دهد، در ایـنجا اثـر تملیک بر این قصد مترتب بوده و بانک مالک مال موردنظر شده و با مالک شدن حق و جواز هر تصرفی را دارا اسـت؛ لذا بـا تفاوت در قصد کردن اسـت کـه آثار و احکام قراردادها از هم متمایز میگردد.
- آدرس منبع فارسی اول: هاشمی شاهرودی، محمود. (۱۳۸۲). فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیه السلام، ج ۶. قم: مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (ع).
- آدرس منبع فارسی اول: ملاکریمی، فرشته. (۱۳۹۱). گزارش قاعده تبعیت عقد از قصد، سلسله نشستهای «کـاربردی قـواعد فقهی در بانکداری و مالی اسلامی» پژوهشکده پولی و بانکی.
این متن یک نوشتار تعریف است.