ابر تورم (Hyperinflation)
مفهوم:
والد:
بعد:
فرزند:
ابرتورم به مفهوم افزایش بسیار شتابان در سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد است که موجب از دست رفتن ارزش واقعی پول رایج و عدم کارکرد آن به عنوان ذخیره ارزش میگردد. این پدیده معمولا به مدت چندین سال و یا در شرایط حاد تا پیش از تعدیل یا خاتمه تورم شدید به طول میانجامد. زمانی که این پدیده اتفاق میافتد، یک کشور نرخ تورم بسیار بالا و پرشتابی را تجربه میکند و دارندگان پول ملی به دنبال جایگزین نمودن داراییها یا شکلهای مختلفی از پول میباشند، لذا در این زمان جانشینی دارایی اتفاق میافتد.
ابرتورم به معنای نرخ بسیار بالای تورم در یک دوره طولانی است؛ وضعیتی که در آن سطح تورم آنقدر بالاست که پول عملاً بیارزش شده و یک سیستم تهاتری جایگزین آن میشود.
ابرتورم با ویژگیهایی همچون افزایش شتابان تورم، از دست رفتن ارزش واقعی پول رایج و عدم کارکرد آن به عنوان ذخیره ارزش با عوامل و شرایط تورم بالا و تورم پایین (به عنوان حالتهای مختلف تورم از لحاظ شدت) متفاوت میباشد.
محتویات
کلیات
پدیده ابرتورم درواقع به معنی تورم غیر قابل کنترل است که در این حالت رشد سریع قیمتها در یک دوره طولانی و از دست رفتن ارزش اسمی پول ملی حاصل میگردد. این پدیده زمانی اتفاق میافتد که دارندگان پول ملی به دنبال جایگزینی داراییها با پول رایجمیباشند. ابرتورم میتواند منجر به نتایجی شود که در آن مردم حتی استفاده از پول ملی را در مبادلات داخلی کنار گذاشته و به آن اعتنا نمیکنند که در این حالت پول دو کارکرد مهم خود را از دست میدهد. امروزه اقتصاددانان از این وضعیت با عنوان «دلاریزه شدن اقتصاد۱» نام میبرند.
ویژگیها و مشاهدات واقعی از تجربیات ابرتورم عبارتاند از:
(1) هنگامی که ابرتورم مدتی به طول میانجامد، مقدار حقیقی پول کاهش مییابد و به سطح صفر میرسد.
(2) نرخ تورم به طور فضایی و به سرعت رشد میکند.
(3) کسری منابع بخش عمومی از طریق چاپ پول تامین مالی میشود.
(4) مدت زمانی که ابرتورم به طول میانجامد متغیر خواهد بود و بستگی به تجربه هر کشور دارد.
(5) ارزهای دیگر جایگزین پول ملی میشود به این ترتیب که ارز مذکور در ابتدا به عنوان واحد حسابداری و ذخیره ارزش و سپس به عنوان ابزار پرداخت مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
(6) ابرتورم به طور شبانه و با یک هزینه اجتماعی جزئی و کوچک یا حتی بدون هیچ هزینهای متوقف میشود و تغییر در رژیم سیاست پولی و مالی اتفاق میافتد.
تاریخچه
در حقیقت آستانهای با تعریف مشخص و مناسب برای ابرتورم وجود ندارد و به طور کلی، ابرتورم زمانی ایجاد میشود که سرعت افزایش قیمتها از کنترل خارج شود. از این رو، تورم سالانه در حدود ۱۰۰ درصد در طول سه سال و تورم ماهانه ۵۰ درصد دو نمونه از تعاریف فنیابرتورم است. به عبارت دیگر، براساس تعریف کاگان، ابرتورم درست زمانی که سطح عمومی قیمتها و یا به عبارت دیگر نرخ تورم طی یک ماه از ۵۰ درصد عبور کند و یا طی یک سال به بالاتر از ۱۰۰ درصد برسد، آغاز میشود و زمانی که سطح عمومی قیمتها به زیر50 درصد کاهش یابد و حداقل یک سال در آن وضعیت باقی مانده باشد، به پایان میرسد. این معیارهای تجربی کاگان برای انتخاب بخشهای مختلف ابرتورم بوده است. با استفاده از این تعریف، هانکه و کروس (2013) توانایی لازم برای شناسایی 56 بخش از ابرتورم در سطح جهانی۲را پیدا کردند که شروع آن از فرانسه در سال 1796 تا آخرین نمونه آن که در زیمباوه طی سال 2007 اتفاق افتاد. بخشهای مختلف ابرتورم تقریبا 40 کشور را درگیر کرده و به عبارت دیگر، نام این تعداد رژیم سیاسی همراه با ابرتورم به ثبت رسیده است. این پدیده یک قرن است که در تاریخ اقتصاد جهان وجود دارد، به طوری که بر مبنای تعریف ماهانه ابرتورم، 16 کشور حداقل برای یکبار وقوع ابرتورم بین سالهای 1800 تا 2008 را تجربه نمودند و دو کشور طبق تعریف ابرتورم سالانه شاهد این پدیده بودهاند.
عوامل ایجاد ابرتورم
عوامل ایجاد ابرتورم به راحتی با عوامل ایجاد تورم در هم آمیخته میشوند. لذا، ضمن توجه به عوامل بروز تورم، عوامل مهم و ضروری که اغلب باعث ایجاد ابرتورم میشوند به شرح ذیل معرفی میگردد:
- کمبودهای ناشی از مازاد تقاضای حاصل از شوک طرف تقاضا یا عرضه نظیر کاهش ناگهانی در ستانده به واسطه بلایای طبیعی.
- شوکهای تراز پرداختها: افزایش ناگهانی در قیمتهای بینالمللی نفت (شوکهای شرایط تجاری و بازرگانی)، بیش برآوردکردن ارزش پول ملی که منجر به وخیمتر شدن وضعیت تراز حساب ارزی میشود یا انباشت ناپایدار بدهیهای خارجی در مجموع نمونههایی از شوکهای تراز پرداختهای به حساب میآیند.
- کسری بودجه دولت که از جمله آن میتوان به افت ناگهانی درآمد یا افزایش شدید در مخارج مالی اشاره کرد.
- سیاست پولی انبساطی: شرایطی که در آن مقامات پولی یک کشور، سیاست افزایش پیوسته در عرضه پول و فشار بر نرخ بهره حقیقی به سمت پایین را میپذیرند.
- سیستم ارز کاغذی: دولتها با سیستمهای پولی کاغذی به طور پایدار وسوسه میشوند تا سیاست تورمی را برای تأمین مالی نیازهای بودجهای خود را در مواقع ضروری یا مطلوب برگزینند.
با توجه به مطالب مذکور میتوان گفت، دورههای مدرن تورم به عوامل فوق مربوط میشوند. درواقع، زمانی که تورم در طول زمان و در یک کشور اتفاق میافتد، آحاد اقتصادی حداقل یکی از فاکتورهای پنجگانه را شناسایی میکنند. اگرچه پرواضح است که این عوامل، از شرایط کافی برای وقوع تورم برخوردار نیستند، چه رسد به ابرتورم. به عنوان مثال، در یک سیستم ارز کاغذی، تورمزدایی یا تعدیل منفی تورم میتواند به اندازه تورم اتفاق افتد. در دهه 2010 میلادی، بسیاری از دولتها در جهان با کسری بودجه مواجه شدند و با این وجود اقتصاد ملی آنها به ندرت شاهد تورم معنادار بوده است. با این اوصاف، برای افزایش و ایجاد ابرتورم، یک سری عوامل دیگر نیز دخیل هستند. بنابراین ابرتورم، عوامل ایجادکننده خاص خود را به همراه دارد و این عوامل به طور مشخص متفاوت از تورم عادی میباشد. از این رو، سه عامل زیر میتواند بیشترین ارتباط را با ایجاد ابرتورم داشته باشد:
- شکست در فرآیند ایجاد ثبات در تورم.
- کسری از نوع نهادی که باعث از بینرفتن اعتماد مردم به دولت و عدم اطمینان نسبت به فرآیند ایجاد ثبات میشود.
- انزوای بینالمللی.
آثار ابرتورم بر اقتصاد
ابرتورم به سرعت ارزش پول ملی را در بازار ارز کاهش میدهد؛ زیرا قیمت کالاها و خدمات با افزایش عرضه پول بالا میرود. چنین وضعیتی اغلب به دارنده پول ملی انگیزه میدهد تا داراییهای خود را به حداقل رسانده و به سمت نگهداری ارز باثباتتر حرکت کند و تغییر وضعیت بدهد. در این حالت، تلاش برای اجتناب از پرداخت قیمتهای بالاتر در روز بعد به واسطه وقوع ابرتورم باعث میشود آحاد اقتصادی نوعاً شروع به احتکار کالاهای بادوام نظیر تجهیزات، ماشینآلات، زیورآلات و غیره کنند.
این اقدام به طور خودکار باعث ایجاد یک دور تسلسل خواهد شد؛ زیرا مردم با افزایش قیمتها،کالاهای بیشتری نگهداری میکنند و به همین ترتیب تقاضای بالاتری برای کالاها و افزایش بیشتر قیمتها رقم خواهد خورد. چنانچه ابرتورم تداوم یافته و کاهش نیابد، تقریباً در نهایت منجر به یک سقوط اقتصادی عمده خواهد شد. اگرچه آثار ابرتورم بر اقتصاد بستگی به شرایط احتمالی در دورههای آتی دارد، اما سه نکته مهم ذیل در این زمینه وجود دارند:
- دامنهای که در آن تورم یا ابرتورم پیشبینی میشود.
- چه میزان دسترسی به اعتبار وجود دارد.
- چه میزان دسترسی به ارز و داراییهای ارزی وجود خواهد داشت.
روشهای موثر در مهار ابرتورم و ایجاد ثبات اقتصادی
ابرتورم در یک مرحله معین از تکامل خود باعث ایجاد یک دو راهی برای دولت میگردد. از یک طرف، پایه درآمدهای دولت به سرعت کاهش مییابد (در حالی که اقتصاد به سمت فروپاشی حرکت میکند) و از طرف دیگر ممکن است دچار کمبود منابع مالی برای عهدهدار شدن حرکتهای اساسی مورد نیاز در فرآیند ایجاد ثبات اقتصادی گردد و این امر در نهایت منجر به کاهش تولید و افزایش بیکاری خواهد شد. علاوه بر این، هیچ راهکاری برای درمان مستقیم ابرتورم به طور آشکار وجود ندارد. تاریخ نشان میدهد که بسیاری از دولتها با داشتن فرصتهای لازم اقدام به راهاندازی برنامه ایجاد ثبات اقتصادی نمودند و برحسب موقعیت این زمانبندی را برای خود در نظر میگیرند که این پدیده همزمان با کمکهای بینالمللی اتفاق افتد.
با توجه به این که هر ابرتورم «ملیت» مخصوص به خود را با خود به همراه دارد، لذا برنامههای ایجاد ثبات اقتصادی نیز از کشوری به کشور دیگر متفاوت خواهد بود. با اینحال، بخشهای مختلف و اصلی ابرتورم و همچنین راهکارهای ایجاد ثبات اقتصادی در هشت مورد ذیل مشترک میباشد.
- اصلاح ارز: یک حذف صفر ساده از پول ملی یا تغییر کلی در واحد ارز (به ویژه حالت دوم) وضعیتی را ایجاد میکند که در آنمقدار مشخصی از اسکناسهای قدیمی یا غیرقابل استفاده از دور خارج شود و این به دولت کمک میکند تا شهرتی جدید برای خود ایجاد نماید.
- افزایش نرخهای بهره: یک حرکت مثبت برای پایهگذاری و ایجاد نرخ بهره حقیقی میتواند کار و فعالیتهای صنعت بانکداری داخلی و بازارهای مالی را احیاء کند. در این حالت، امکان فراهمشدن شرایط برای دولت جهت استقراض از منابع داخلی بیش از پیش میسر میگردد.
- احیاء تبدیل ارزی و ثبات نرخ ارز: حرکت مهم در جهت ایجاد لنگر باثبات و تقویت اعتماد عمومی به ارز در بعضی مواقع یک حرکت جدید به حساب میآید. تبدیل ارزی که پیش از این تنها محدود به تبدیل طلا به نقره بود، از اواسط قرن بیستم در خصوص نرخ ارز نیز اتفاق افتاده است. دولت ممکن است نیازمند منابع مالی عمده برای حفظ امکان تبدیل ارزی باشد.
- ریاضت مالی مطابق با تراز بودجه: به باور بسیاری از افراد متخصص، این عامل به عنوان فاکتور کلیدی و مهم برای دستیابی به موفقیت در برنامه ایجاد ثبات و خاتمهدادن به سیاست پولی انبساطی ضروری به نظر میرسد؛ زیرا ممکن است به مانعی کوتاهمدت برای تولید و اشتغال بیانجامد. مقاومت اجتماعی قوی در مقابل ریاضت مالی بدون تغییر ظاهر میشود و منابع مالی ناکافی ممکن است موجب ریاضت مالی شود.
- استقلال بانک مرکزی: این موضوع یک اصلاح نهادی محسوب میشود که اعتماد عمومی به سیاستهای دولت را افزایش داده و انتظارات تورمی را به طور معنیداری کاهش میدهد؛ حرکتی که آثار مثبت آن در بلندمدت بیشتر از آثار کوتاهمدت آن خواهد بود.
- کمکهای بینالمللی: این موضوع به عنوان یک عامل مهم در افزایش فرصت برنامه ایجاد ثبات اقتصادی در راستای رسیدن به موفقیت است. البته ارائه منابع مالی جدید اغلب با شرایطی همراه خواهند بود که کشور دریافتکننده کمکهای مالی ممکن است به طور کامل از آن استقبال نکند.
- کنترلهای قیمتی: این فاکتور، اقدام سیاستی بحثبرانگیزی است که در طیف پوششی خود از لحاظ طول زمان کاربرد آن و روش اجرا از کشوری به کشور دیگر متغیر بوده است. لیبرالها این موارد را به صورت یک مصلحت موقتی در نظر میگیرند که معمولاً دارای آثار انحرافی خواهد بود و مقامات رسمی آن را به فرصتی برای حرکت دائمی به سمت یک سیستم اقتصادی برنامهریزی شده تبدیل کردهاند.
- اصلاحات ساختاری: در برخی مواقع به عنوان یک عملیات پیچیده مطرح بوده است که طیف بزرگتری از تغییرات نهادی (از بازبینی مالیاتی تا آزادسازی و خصوصیسازی در اقتصاد) را در برمیگیرد که ممکن است مکمل مناسبی برای ریاضت مالی و استقلال بانک مرکزی باشد. با توجه به آثار بلندمدت این اصلاحات بر اقتصاد در بدو امر، لازم به ذکر است اصلاحات ساختاری ممکن است آثار فوری یا مستقیمی بر ایجاد ثبات نداشته باشد.
- تورم
- ثبات اقتصادی
- تورم بالا
- تورم پایین
- Barbosa, F. D. H. (2017). Exploring the Mechanics of Chronic Inflation and Hyperinflation. Springer International Publishing:.
- Cagan, P. (1989). Hyperinflation. In Money (pp. 179-184). Palgrave Macmillan, London.
- Hanke, Steve H., and Nicholas Krus. 2013. “World Hyperinflations.” As Chapter 30 of Routledge Handbook of Major Events in Economic History , eds. Randall E. Parker and Robert Whaples. London and New York: Routledge. (Taylor & Francis Group), pp. 367–377.
- Liping, H. (2017). Hyperinflation: A World History. Routledge.