چرخه‌های تجاری (Business Cycles)

نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۴ توسط Wikibadmin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مفهوم:

والد:

بعد:

فرزند:


لید

دستیابی به ثبات و رشد اقتصادی همواره یکی از کلیدی‌ترین اهداف اقتصادی برای هر کشوری است و آگاهی از اینكه اقتصاد در آینده وارد دوره رونق یا ركود می‌شود، نیاز اساسی برای بررسی چرخه تجاری را نشان می‌دهد. در برهه‌های زمانی مختلف، نوسانات اقتصادی و سیاسی سبب ایجاد چرخه‌های متعددی می‌شود. این چرخه‌ها می‌تواند بر همه بخش‌های اقتصادی و بازارهای مالی تاثیرگذار باشد. چرخه تجاری نوعی نوسانات با قاعده و منظم است که در سطح کلان فعالیت‌های اقتصادی کشورها رخ می‌دهد و بارها تکرار می‌شود. یک چرخه تجاری شامل دوره‌ رونق در مرحله اول است که در همه بخش‌های اقتصاد خود را نشان می‌دهد و پس از آن دوره رکود اقتصادی به وجود خواهد آمد. به عبارت دیگر چرخه تجاری، نوسانات اقتصادی در دوره زمانی مشخصی است. چرخه تجاری یا Business Cycle وضعیت اقتصادی هر کشور را در دوره‌های زمانی نشان می‌دهد که به آن چرخه اقتصادی یا چرخه تبادل نیز گفته می‌شود. چهار مرحله چرخه تجاری را می‌توان به طور خلاصه به صورت رونق و بهبود، نقطه اوج، ركود و نقطه حضیض بیان كرد.

تعریف به حد

چرخه تجاری، افت و خیز در تولید کالاها و خدمات در اقتصاد را توصیف می‌کند و عموماً با استفاده از افزایش و کاهش تولید ناخالص داخلی حقیقی (GDP) یا GDP تعدیل شده با تورم اندازه‌گیری می‌شود. چرخه تجاری معمولاً در قالب نموداری ارائه می‌شود که افت و خیزهای رشد اقتصادی در طول زمان را نشان می‌دهد. دوره رونق و بهبود، نقطه اوج، دوره ركود و نقطه حضیض، مراحل مختلف چرخه تجاری را تشکیل می‌دهند.

وجوه افتراق یا شقوق مختلف

چرخه تجاری در کنار تورم، رشد اقتصادی، نرخ بهره، بیکاری، نرخ ارز و سیاست اقتصادی مفاهیم کلیدی و مهم اقتصاد کلان هر کشوری تلقی می‌شود که از لحاظ ویژگی‌ها و میزان تأثیرگذاری آن بر اقتصاد کشورها با یکدیگر متفاوت می‌باشد. چرخه تجاری نوعی نوسان‌های باقاعده و منظم در فعالیت‌های كلان اقتصاد كشور است که وضعیت اقتصادی هر کشور را در دوره‌های زمانی مختلف نشان می‌دهد و عموماً با استفاده از افزایش و کاهش تولید ناخالص داخلی حقیقی (GDP) یا GDP تعدیل شده با تورم اندازه‌گیری می‌شود. هر نوسانی در سطح اقتصاد نمی‌تواند در چرخه تجاری منعکس شود. در چرخه تجاری، الگوهای رشد و بی‌رونقی به طور پیوسته تکرار می‌شود، اما گسترش و شدت نوسانات با هم برابر نیست.

فهرست مطالب

تعریف و مفاهیم مرتبط

بر مبنای تعریف برنز و میچل، چرخه‌های تجاری نوعی از نوسانات هستند که در سطح کلان فعالیت اقتصادی کشورها رخ می‌دهند. این نوسان‌ها در فعالیت‌های مهم اقتصادی فقط مربوط به تولید ملی نمی‌شوند بلكه برای بعضی متغیرهای دیگر نظیر اشتغال، سطح قیمتها و متغیرهای بخش مالی نیز بااهمیت تلقی می‌شوند. چرخه تجاری اختصاص به بخش‌های خاصی از اقتصاد یا تعداد مشخصی از متغیرها ندارند بلكه رونق و ركود به صورت هم‌زمان در بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی مطرح می‌شود. الگوهای كسادی و رونق به طور پیوسته تكرار می‌شوند اما الگوی متناوب پدید نمی‌آورند. به این معنی كه گسترش و شدت نوسان‌ها همواره برابر نیستند و دنباله رونق وركود بارها و بارها در اقتصاد مشاهده می‌شود. طول دوره چرخه‌های تجاری بیش از یک سال تا ده یا دوازده سال خواهد بود و این بازه زمانی قابل تفکیک یا قابل تقسیم به چرخه‌های کوچک‌تر نیست و بازه مذکور دارای ویژگی‌های مشابه و برآوردهایی از دامنه تقریبی نخواهد بود.

بر مبنای بررسی چرخه‌های تجاری توسط دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER[۱])، تعریف ظریف و نافذی برای رکود [۲]اقتصادی ارائه شده است:

رکود اقتصادی به مفهوم کاهش معنادار در حجم فعالیت‌های اقتصادی است به طوری که در سطح کل اقتصاد گسترش پیدا کرده و بیش از چند ماه به طول می‌انجامد و به طور معمول در سطح تولید ناخالص داخلی (GDP)، درآمد حقیقی، اشتغال، تولید صنعتی و در سطوح عمده‌فروشی و خرده‌فروشی قابل رویت است. کسادی اقتصادی درست بعد از آن که اقتصاد به اوج [۳]می‌رسد، شروع می‌شود و درست در جایی که اقتصاد به نقطه حضیض [۴]رسید، خاتمه پیدا می کند.  اقتصاد بین نقاط حضیض و اوج در وضعیت رونق و بهبود [۵]قرار می‌گیرد.

زمانیکه چرخه تجاری دارای روند رو به رشد باشد، در چنین مواردی از آن به انبساط یاد می‌شود و در صورتی که دارای روندی نزولی باشد از آن با عنوان انقباض یاد می‌شود. وضعیتی که ستانده کاهش نمی یابد یا رشد نمی کند و لذا تغییر صفر درصدی را تجربه می کند این وضعیت را رکود اقتصادی نام گذاری می کنند. مرحله رونق در نقطه اوج و مرحله انقباض در نقطه حضیض از چرخه تجاری خاتمه پیدا می کنند. این نقاط به "نقاط عطف" معروف هستند و اگر اقتصاد در مرحله رونق باشد، اما ستانده حقیقی پایین تر از ستانده بالقوه باشد، این وضعیت را بهبود نام گذاری می کنند. اگر چنانچه اقتصاد در مرحله رونق باشد و در نقطه ای که ستانده حقیقی بیشتر از تولید بالقوه باشد، در اینجا از رونق صحبت می شود.

چهار مرحله چرخه تجاری را می‌توان به طور خلاصه به صورت رونق و بهبود، نقطه اوج، ركود و نقطه حضیض بیان كرد. رونق و بهبود به دوره زمانی اطلاق می‌شود كه تولید ناخالص داخلی واقعی آغاز به رشد می‌كند. نقطه اوج نقطه‌ای است كه در آن روند افزایش تولید ناخالص داخلی متوقف و سیرنزولی آن آغاز می‌شود. در نقطه اوج، اشتغال، مخارج مصرف‌كنندگان و تولید به بالاترین سطح خود می‌رسد. نقطه اوج می‌تواند برای مدت كوتاه یا طولانی به طول انجامد. زمانی كه اقتصاد برای مدت مدیدی در نقطه اوج قرار میگیرد، گفته می‌شود كه اقتصاد در دوره رفاه یا رونق قرار دارد.

ركود یا كسادی به دوره‌ای اطلاق می‌شود كه با كاهش مقدار تولید ناخالص داخلی واقعی همراه بوده و طی آن به دلیل افت میزان فروش، بنگاه‌ها تصمیماتی بر كاهش تعداد كارگران، خرید كمتر مواد اولیه و توقف طرح‌های توسعه‌ای به منظور كاهش مخارجشان را اتخاذ می‌كنند. به این صورت كارگری كه درآمد كمتری دریافت می‌كند، مخارج كمتری داشته و این نیز به نوبه خود بر سوددهی بنگاه‌ها تأثیر گذاشته و سبب كاهش هر چه بیشتر نیروی كار شاغل می‌شود و به این ترتیب اقتصاد سیر قهقرایی خود را ادامه می‌دهد. به طور خاص و در مواقعی که اقتصاد شاهد رکود طولانی‌مدت و قوی باشد، از آن با عنوان رکود عمیق یاد می شود و هرگونه انقباض ناگهانی را به کسادی شدید تعبیر می‌کنند. در نهایت نقطه حضیض یا بحران به موقعیتی اطلاق می‌شود كه در آن اقتصاد با نرخ بالای بیكاری و نزول درآمد سالیانه و مازاد عرضه مواجه می‌شود. به عبارت دیگر، زمانی است كه روند نزولی تولید ناخالص داخلی واقعی متوقف شده و می‌بایست در انتظار آغاز دورة رونق و بهبود اقتصادی بود.

شناسایی چرخه‌های تجاری

دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) چرخه تجاری رادر دو مرحله شناسایی می‌کند: مرحله اول در واقع مشخص‌کردن تاریخ نقاط اوج و حضیض است و مرحله دوم درنظرگرفتن وقایع مهم اقتصادی و تحولات رخ داده در مجاورت یک نقطه چرخش و همچنین دیگر نماگرهای اقتصاد کلان است. در این روش از مطالعه چرخه‌های تجاری، دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) این چرخه‌ها را بر مبنای کاهش یا تغییر مطلق در سطح عمومی تولید شناسایی می‌کند. چنین رویکردی تحت عنوان چرخه تجاری کلاسیک شناخته می‌شود. هرچند که رویکردهای دیگری نیز وجود دارند و اینکه آیا کاهش در مقدار متغیرهای سری‌های زمانی با انحراف از روند بلندمدت آن را می‌توان تحت عنوان چرخه های رشد شناخت یا خیر؟ باید توجه داشت که یکی از مزیت‌های استفاده از چرخه رشد آن است که انبساط و انقباض چرخه تجاری تقریبا در طول یک دوره مشابه اتفاق می‌افتند.

انواع روش‌شناسی مورد استفاده توسط محققین در تعریف چرخه‌های تجاری در جدول 1 نمایش داده شده است.

جدول 1. روش‌های شناسایی چرخه‌های تجاری
نویسندگان روش‌هایی برای تعریف چرخه های تجاری
-برنز و ویسلی (1946) -چرخه‌های تجاری نوعی نوسان در کل فعالیت‌های اقتصادی است.
-دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) -چرخه‌های تجاری بر اساس دو جزء پایه‌گذاری می‌شوند: نقاط اوج و نقاط حضیض.
-زارنویتز (1992) -این چرخه‌ها بر روی چرخه‌های رشد متمرکز می‌شوند و کاهش در داده‌های سری زمانی را با انحراف از روند بلندمدت خود نشان می‌دهد.
-کینگ، پلاسر و استاک (1991) -از یک مدل چرخه تجاری حقیقی استفاده می‌کنند و نتایج نشان می‌دهند که چرخه‌های تجاری و رشد به طور متقابل تعیین می‌شوند.
-سینگلتون (1988)، کینگ و ریبلو (1998)،  و کاگلی و نیسون (1995) -رویکردی جایگزین برای تعریف چرخه‌های تجاری با استفاده از فیلتر هودریک-پرســکات[۶] ارائه می کنند.
-باکستر و کینگ (1999) -رویکرد جایگزین دیگری است که برای تعریف چرخه‌های تجاری از تحلیل طیفی سری‌های زمانی استفاده می‌شود.

                             منبع: اسکار و استپانویچ (2016)

نظریه‌های مرتبط

یکی از رایج‌ترین و چالش برانگیزترین سوالاتی که در علم اقتصاد کلان مطرح است به موضوع چرخه‌های تجاری مربوط می‌شود و اینکه کدام شوک‌ها عامل ایجاد نوسانات تجاری هستند. در این زمینه، نظریه‌های بسیاری در رابطه با چرخه تجاری وجود دارند که در ادامه به توضیح مختصری از نظریه‌های موجود می‌پردازیم.

یکی از این نظریه‌ها مربوط به نظریه کینز است که بر مبنای نوسانات تقاضای کل بوده و تحت تاثیر نوسانات مخارج مصرفی و سرمایه‌گذاری بوده است. بر اساس این نظریه، اشتغال از طریق تقاضای کل در کوتاه‌مدت تعیین می‌شود.

نظریه پولیون (پولی) نیز توضیح می‌دهد که نوسانات اقتصادی از طریق توهم پولی توسط کارگران ایجاد شده و متناوبا از انتظارات تورمی نامناسب آنها نشات می‌گیرد. بر مبنای این نظریه، عوامل ایجاد نوسانات در فعالیت‌های اقتصادی تنها دارای ماهیت پولی بوده و مبتنی بر تغییرات در عرضه پول خواهد بود.

مکتب انتظارت عقلایی، نوسانات در تقاضای کل را با سوء تعبیر در زمینه توسعه قیمت‌های نسبی توسط نهادهای اقتصادی توجیه می‌کند. در واقع، این تنها تغییرات غیرمنتظره در تقاضای کل است که نوسان در ستانده حقیقی را متاثر می‌سازد.

بر مبنای نظریه چرخه تجاری سیاسی، سیاست‌مداران تصمیماتی را برای حداکثرکردن منافع خود و نه منافع کل جامعه اتخاذ می‌کنند. احزاب سیاسی ضمن تغییر در ستانده حقیقی به واسطه جریان انتخابات و فضای قبل از انتخابات ترجیح می‌دهند که نوعی رویکرد انبساطی را در سیاست‌گذاری در پیش بگیرند و با انجام اقدامات عوام‌پسندانه به خاطر جلب‌نظر یا حفظ آراء رای‌دهندگان، در جستجو برای دستیابی به موقعیت جدید و حفظ آن هستند. در مقابل احزاب سیاسی نیز، بعد از انتخابات ترجیح می‌دهند که نوعی سیاست محدودکننده را در پیش بگیرند و برای رأی‌دهندگان خود اقدامات غیرمعمول و غیرعوام پسندانه را در پیش بگیرند.

نظریه چرخه‌های تجاری حقیقی بر طرف عرضه اقتصاد تمرکز دارد. این نظریه بین تکانه اولیه مرحله انبساط یا انقباض چرخه تجاری و مکانیزم‌های آن تمایز قائل می‌شود. چرخه‌های تجاری توسط شوک‌های حقیقی بیرونی تحریک می‌شوند و به عنوان عواملی به شمار می‌روند که بهره‌وری نهاده‌ها، تغییرات تکنولوژی و مخارج دولت را به همراه تغییرات آب و هوا و غیره به طور خاص تحت تاثیر قرار می‌دهند.

طبق نظریه نوآوری، چرخه‌های میان‌مدت به واسطه نوآوری‌ها (به معنای فعالیت‌های مولد در اقتصاد) اتفاق می‌افتند. این چرخه‌ها، به شکل‌های مختلفی از جمله اختراعات یا ایده‌ها به وقوع می‌پیوندند. مرحله انقباض به عنوان تعبیری از رکود اقتصادی به عنوان یک فرآیند شفابخش است که در طی آن سرمایه‌گذاری‌های ناامیدکننده منقضی می‌شوند. در مقابل، در طی مرحله انبساط، نوآوری‌های جدید به شکل‌‌های مختلفی از جمله معرفی محصولات جدید (نوآوری در محصول) با استفاده از روش‌های تولیدی جدید، بازارهای جدید، دستیابی به منابع جدید از مواد اولیه یا معرفی سازمان‌دهی جدید از محصولات ایجاد می‌شوند.

عوامل تعیین‌کننده چرخه‌های تجاری

عوامل بالقوه و کلیدی چرخه تجاری در مجموع به گونه ای است که چرخه تجاری تحت هدایت و حاکمیت تقاضای کل (مخارج کل) در اقتصاد بوده است. رکود با کاهش تقاضای کل اتفاق می‌افتد و رونق با افزایش تقاضای کل رخ می‌دهد. در جدول ۲ به عوامل کلیدی تعیین چرخه‌های تجاری اشاره شده است.

جدول 2. عوامل کلیدی (اصلی) تعیین‌کننده چرخه های تجاری
نویسندگان عوامل تعیین‌کننده چرخه‌های تجاری
پرسکات (1986) اثر نااطمینانی شوک‌های فن‌آوری را در دوران پس از جنگ مورد توجه قرار می‌دهد.
نوربین (1988) بهره‌وری کل عوامل تولید (TFP[۷]) را با استفاده از مخارج نظامی اندازه‌گیری می‌کند.
ایوانز (1992) بهره‌وری کل عوامل تولید (TFP) را با استفاده شاخص‌های سیاست پولی اندازه‌گیری می‌کند.
گالی (1999)، کینگ و همکاران (1991)، نلسون و پلاسر (1982)، کینگ و ریبلو (1999) اهمیت شوک‌های فن‌آوری به عنوان جهش‌هایی در چرخه‌های تجاری را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد.
کیم و لوگانی (1992)، روتمبرگ و ولفورد (1996) و فین (2000) شوک‌های موجود در صنعت نفت را به جای پیشرفت‌های فن‌آوری به عنوان متغیر اصلی که باعث وقوع چرخه‌های تجاری است در نظر می‌گیرد.
کریستیانو و الکنبام (1992)، باکستر و کینگ (1999)، براون (1994)، و مک گراتن (1994) شوک‌های بخش مالی را به جای پیشرفت فن آوری به عنوان متغیر اصلی در نظر می‌گیرد که باعث وقوع چرخه‌های تجاری می‌شود.
رامی و شاپیرو (1998)، برنساید و همکاران (1996) و فیشر (2003) آثار تغییرات در مخارج دولتی را بر روی چرخه‌های تجاری مد نظر قرار می‌دهد.
برنانکه، گرتلر و گیکریست (1996)، دیکسیت و استیگلیتز (1977) شوک‌های پولی را به جای پیشرفت فن‌آوری به عنوان متغیر اصلی که باعث وقوع چرخه‌های تجاری می‌شود، در نظر می‌گیرد.
فارمر (1999) از مدل چرخه‌های تجاری حقیقی RBC[۸] پایه به عنوان نقطه شروع مدل‌سازی تعادل‌های چندگانه برای مشخص‌نمودن عوامل تعیین‌کننده چرخه‌های تجاری استفاده می‌کند.

تأثیر چرخه‌ تجاری بر اقتصاد

  • چرخه تجاری متلاطم (نامنظم) برای اقتصاد نامناسب است. هر دوره‌ای از رونق اقتصادی (رشد سریع در تولید ناخالص داخلی (GDP)) همواره و به طور مستمر به تورم همراه با هزینه‌های اقتصادی متنوعی منتهی می‌شود. این رشد تورمی معمولا ناپایدار بوده و به کسادی منجر می‌گردد.
  • مساله بزرگ‌تر چرخه تجاری آن است که رکود بیان کننده اتلاف وسیع منابع است. دوره طولانی بیکاری نیز می‌تواند به زیان در بهره‌وری نیروی کار منجر گردد چرا که انگیزه کارگران از بین رفته و باعث ترک نیروی کار می‌گردد.
  • نااطمینانی ایجاد شده از طریق چرخه تجاری متلاطم منجر به سرمایه‌گذاری کمتر خواهد شد و این مساله می‌تواند منجر به رشد اقتصادی پایین‌تر در بلندمدت شود.
  • سایر اقتصاددانان نظیر شومپیتر استدلال می‌کنند که تخریب خلاقانه نظام سرمایه‌داری می‌تواند پدیده خوبی باشد. بنگاه‌های ناکارآمد در رکود از کسب و کار خارج می‌شوند و این اقدام به عنوان انگیزه‌ای برای کاهش رکود عمل می‌کند.

جستارهای وابسته

  • رشد اقتصادی
  • بیکاری
  • نرخ بهره
  • سیاست اقتصادی
  • تورم
  • نرخ ارز

پانویس/ پاورقی

  1. The National Bureau of Economic Research (NBER)
  2. Recessions
  3. peak
  4. Trough
  5. Expansion
  6. Hodrick-Prescott Filter
  7. Total Factor productivity
  8. Real Business Cycle Model

منابع

  • Schiller, B. R. (2011). The macro economy today. Tata McGraw-Hill Education.
  • Škare, M., & Stjepanović, S. (2016). Measuring business cycles: a review. Contemporary Economics, 10(1), 83-94.
  • Zarnowitz, V. (1992). What is a business cycle?. In The business cycle: Theories and evidence (pp. 3-83). Springer, Dordrecht.
  • https://www.nber.org/cycles.html

پیوند به بیرون

الگوهای ناوبری

رده