پاسخگویی بانک مرکزی (Central Bank Accountability)
مفهوم:
والد:
بعد:
فرزند:
بحث پاسخگویی بانک مرکزی درباره حکمرانی خوب به عنوان ابزاری برای فراهمسازی ثبات اقتصاد کلان، رشد اقتصادی منظم و محیط تنظیمی باثبات افزوده شده است. حکمرانی بانک مرکزی با تعدادی مفاهیم کلیدی یا ارکان تعریف میشود و با یکدیگر مبنای چارچوب حقوقی حاکم بر بانک مرکزی را تشکیل میدهند. ارکان حکمرانی بانک مرکزی عبارت است از: استقلال، پاسخگویی و شفافیت که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. تعاریف «مسئولیت» و «پاسخگویی» تا حدودی همپوشانی دارند. یک نهاد بابت چیزی «مسئولیت» دارد اگر مقید به انجام وظیفه برای اقدامات خود در حوزهای که «مسئولیت» دارد، باشد. بنابراین میتوان نهاد مسئول را بابت کوتاهی یا اهمال در انجام مسئولیتهایش فراخواند. در این میان، سیاست پولی به بانک مرکزی واگذار شده است که نخست مسئول آن و متعاقب آن پاسخگوی اقداماتی است که بعدا انجام میدهد. پاسخگویی بانک مرکزی میتواند تصمیمها درباره اهداف غایی سیاست پولی، شفافیت سیاستگذاری پولی واقعی و مسئولیت نهایی برای سیاست پولی را تحت تأثیر قرار دهد.
پاسخگویی بانک مرکزی به عنوان یکی از انواع ارکان حکمرانی به این معناست که بانکهای مرکزی در خصوص فرایند و نتایج سیاست پولی مسئول بوده و در مورد سیاستهای اتخاذی باید به دولت یا مردم توضیحاتی ارائه کند .بنابراین میتوان نهاد مسئول را بابت کوتاهی یا اهمال در انجام مسئولیتهایش فراخواند. در این میان، سیاست پولی به عنوان یکی از مهمترین مسایل کشور به بانک مرکزی واگذار شده است که نخست مسئول آن و متعاقب آن پاسخگوی اقداماتی است که بعدا انجام میدهد.
پاسخگویی بانک مرکزی در کنار شفافیت بانک مرکزی و استقلال بانک مرکزی از انواع ارکان حکمرانی بانک مرکزی تلقی میگردد که اگرچه این مفاهیم در وهله نخست جداگانه معرفی میشوند اما بدین منظور نیست که آنها را باید مجزا ملاحظه کرد. در واقع، این سه رکن به هم گره خوردند و در برخی موارد همبستگی مثبت یا منفی دارند. سنجه پاسخگویی بانک مرکزی شامل یک زیرگروه به نام مسئولیت است که دامنه خودمختاری بانک مرکزی در مسئولیت سیاست پولی را اندازهگیری میکند. پاسخگویی بانک مرکزی به عنوان ابزاری برای فراهمسازی ثبات اقتصاد کلان، رشد اقتصادی منظم و محیط تنظیمی باثبات درنظر گرفته شده است.
محتویات
مقدمه
سامانههای بانک مرکزی با عنایت به ساختار نهادی آنها برای دستیابی به محیطی مطلوب از هر دو دیدگاه اقتصادی و حقوقی، تقریبا به شکل نظاممند بررسی شده است. بحث پاسخگویی بانک مرکزی درباره حکمرانی خوب به عنوان ابزار فراهمسازی ثبات اقتصاد کلان، رشد اقتصادی منظم و محیط تنظیمی باثبات افزوده شده است. حکمرانی بانک مرکزی با تعدادی مفاهیم کلیدی یا ارکان تعریف میشود که با همدیگر مبنای چارچوب حقوقی حاکم بر بانک مرکزی را تشکیل میدهند که حکمرانی بانک مرکزی باید در آن جای گیرد که عبارتند از: استقلال، پاسخگویی و شفافیت. درحالی که این مفاهیم در وهله نخست جداگانه معرفی میشوند اما بدین منظور نیست که آنها را باید مجزا ملاحظه کرد. در واقع، این سه رکن به هم گره خوردند و در برخی موارد همبستگی مثبت یا منفی دارند.
تعاریف «مسئولیت» و «پاسخگویی» تا حدودی همپوشانی دارند. یک نهاد بابت چیزی «مسئولیت» دارد اگر مقید به انجام وظیفه برای اقدامات خود در حوزهای که «مسئولیت» دارد، باشد. به همین ترتیب، یک نهاد پاسخگو است وقتی توانایی ارائه گزارش از اقدامات خود را داشته باشد، درحالی که مسئولیت دارد طبق قانون انجام یک وظیفه را برعهده گیرد. بنابراین میتوان نهاد مسئول را بابت کوتاهی یا اهمال در انجام مسئولیتهایش فراخواند. به خصوص، سیاست پولی به بانک مرکزی واگذار شد که نخست مسئول آن و متعاقب آن پاسخگوی اقداماتی است که بعدا انجام میدهد. همانطور که خواهیم دید سنجه پاسخگویی بانک مرکزی شامل یک زیرگروه به نام «مسئولیت» است که دامنه خودمختاری بانک مرکزی در مسئولیت سیاست پولی را اندازهگیری میکند. متغیرها در این زیرگروه بیانگر پیوند شایسته بین سنجهها از استقلال بانک مرکزی و پاسخگویی است. سطح پاسخگویی که بانک مرکزی تابعش است باید تابعی از شدت مسئولیت آن یا دامنه مسئولیتها باشد. در عوض، دامنه و شدت مسئولیت باید به سطح خودمختاری بانک مرکزی بستگی داشته باشد.
نخستین گام شناسایی نهاد یا سوژهای است که وظیفه یا هدف معین به آن واگذار شده است. این فرایند از طریق واگذاری اختیار انجام میشود که مستلزم تحویل مسئولیتهای کاملا تعریفشده از واگذاری به سوژه واگذارشده است. در مورد تحت بررسی ما، هدف از واگذاری (یعنی مسئولیت) به وسیله سیاست پولی بازنمایی میشود سوژه واگذارکننده دولت و موجودیت واگذارشده بانک مرکزی است. بینی-سماگی و گروس[۱] (2000) فرایند وظایف واگذاری «کنترل پیشینی[۲]» را تعریف میکند. این فرایندی است که از طریق آن یک هیات منتخب دموکراتیک (پارلمان یا دولت) قواعد، اصول، و استانداردهایی را تعریف میکنند که با توجه به آنها، نهاد پاسخگو نگه داشته میشود.
ویژگیهای پاسخگویی بانک مرکزی
مفهوم پاسخگویی بانک مرکزی سه ویژگی اصلی دارد:
تصمیمها درباره اهداف غایی سیاست پولی
پاسخگویی تحت تاثیر شیوهای قرار میگیرد که اهداف نهایی سیاست پولی تعریف میشود. پرسیده میشود آیا درست است در یک نظام دموکراتیک تعریف اهداف سیاست پولی در دست نهاد مستقلی باشد که مستقیما انتخاب نشده است یا تابع کنترل مستقیم یک نهاد دموکراتیک نیست. از طرف دیگر، روشن است که اهداف به درستی تعریفشده با تعیین محکهای ارزشیابی روشن، طرفدار پاسخگویی هستند. در فرایند تعریف اهداف یا مقاصد، برخی عوامل ارزش ملاحظه دارند. تعداد بالای اهداف باعث میشود تا ارزشیابی بانک مرکزی پیچیدهتر شود. این وضعیت به نحو تصاعدی بهبود مییابد وقتی تعداد اهداف کاهش مییابد با نقطه بهینه یک هدف واحد ازقبیل ثبات قیمت باشد. ویژگی مرتبط دوم روشنی و وضوح است. اهداف باید به آسانی قابل تفسیر باشند و مهمتر اینکه مبهم نباشند. آخرین ویژگی به کمیسازی اهداف مربوط میشود. اگر اهداف قابل کمی شدن باشند بانک مرکزی را میتوان به نحو درستتری ارزیابی کرد، بنابراین سطح پاسخگویی آن بالا میرود.
شفافیت سیاستگذاری پولی واقعی
شفافیت دومین ویژگی حیاتی از پاسخگویی بانک مرکزی است که نویسندگان برجسته کردند. این بخشی جداییناپذیر از پاسخگویی ملاحظه میشود چون بدون انتشار اطلاعات توسط بانک مرکزی، ذینفعان سیاست پولی نمیتوانند عملکرد آن را ارزشیابی کنند.
مسئولیت نهایی برای سیاست پولی
آخرین ویژگی پاسخگویی، مرتبط با مسئولیت نهایی برای سیاست پولی است. این بر مبنای رابطه پیشینی و پسینی بین بانک مرکزی و پارلمان است. ما در حضور رابطه پیشینی هستیم وقتی سیاستگذار اشاراتی درباره سیاستهای واگذارشده به پارلمان ارائه میدهد. این کار را میتوان با انتشار اسنادی انجام داد که سنجههای اقتباسی اطلاعرسانی یا تبیین میشوند یا با ظاهرشدن مستقیم در مقابل پارلمان گزارش دهد و مباحثه کند. عمل گزارشدهی علنی به پارلمان میتواند یک بند و ماده دقیق از قانون موضوعه، تصمیم داوطلبانه بانک مرکزی یا درخواست صریح از دولت باشد.
پاسخگویی قانونی و عملی
پاسخگویی قانونی به معنای وجود قرارداد رسمی بین بانک مرکزی و دولت است که در قانون (مثلا در قانون مصوب) ریشه دارد. این تعریف مستلزم قراردادی برای تصریح نه فقط هدف مسئولیت، بلکه همچنین بیانیههایی درباره فرض مسئولیت، گزارشدهی وظایف بانک مرکزی، و مجازات در حالت شکست است. پاسخگویی عملی به معنای اینست که بانک مرکزی به شیوه پاسخگویانه رفتار میکند، فراتر از تعهداتی که قانون تحمیل میکند. این اتفاق هنگامی میافتد که بانک مرکزی احساس میکند نیاز به پاسخگویی و تبیین اقدامات خود است. رشد اطلاعرسانی خودجوش از نیات، اهداف یا نتایجی که بانک مرکزی رسیده است میتواند اعتبارمندی آن را تقویت کند و بنابراین بر انتظارات بخش خصوصی تاثیر بگذارد
نماگرها و سنجههای پاسخگویی
با عنایت به تعاریف متعدد از پاسخگویی، چندین مجموعه از متغیرها برای تشریح شاخص پاسخگویی بانک مرکزی پیشنهاد شده بود. یکی از حوزهها که تفاوت بیشتر مشهود است اینست که آیا شفافیت بخشی از پاسخگویی است یا خیر. این تفاوت مفهومی به متغیرهای شفافیت انتقال مییابد که در نماگر پاسخگویی شامل شود یا حذف شود. دومین موضوعی که باید مورد توجه قرار داد ارزیابی این نکته است که آیا متغیرها تاثیر یکسانی بر پاسخگویی میگذارند یا اینکه آیا به برخی از آنها باید وزن بالاتر (یا پایینتر) داده شود.
از سنجهای متشکل از چهار متغیر به شکل این پرسشها استفاده میکنند[۳]:
- آیا بانک مرکزی مشمول پایش بیرونی توسط پارلمان است؟
- آیا تصمیم گرفته شد صورت جلسات سیاست پولی منتشر شود؟
- آیا بانک مرکزی هر نوع گزارشی از تورم یا سیاست پولی به علاوه بولتنهای استاندارد بانک مرکزی منتشر میکند؟
- آیا بندی وجود دارد که به بانک مرکزی اجازه دهد در صورت وقوع تکانههای معین اختیارات ویژه کسب کند؟
برای ارزیابی پاسخگویی بانک مرکزی چارچوبی برمبنای سیزده متغیر پیشنهاد میشود که به اهداف نهایی سیاست پولی نگاه میکند با نگاهی به ارزیابی اینکه آیا اهداف به درستی تعریف شدند و اگر آنها چندگانه هستند سلسله مراتب وجود دارد. دومین جنبه تحلیل شده به شفافیت سیاست پولی اشاره دارد. بانک مرکزی برای اینکه پاسخگو باشد باید به ذینفعان خود درباره تورم و سیاست پولی اطلاعرسانی کند. سومین جنبه به مسئولیت نهایی برای سیاست پولی مربوط است.
- سیاست پولی
- استقلال بانک مرکزی
- شفافیت بانک مرکزی
- بانک مرکزی
- Amtenbrink, F. (2005). The Three Pillars of Central Bank Governance-Towards a Model Central Bank Law or a Code of Good Governance?. International Monetary Fund, 4, 101-132.
- Laurens, B., Arnone, M., & Segalotto, J. (Eds.). (2016). Central bank independence, accountability, and transparency: a global perspective. International Monetary Fund, Palgrave Macmillan.