ساختار ریسک (Risk Structure)
نسخهٔ تاریخ ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۲۱ توسط M.arbabafzali (بحث | مشارکتها)
ساختار ریسک یکی از اصول مدیریت ریسک جامع سازمانی است. اصول دیگر مدیریت ریسک جامع سازمانی عبارتند از اهداف ریسک، اشتهای ریسک و فرهنگ ریسک. ساختار ریسک باید با راهبردهایی که از اهداف نشأت میگیرند، سازگار شود. یک خطمشی محافظهکارانه در رابطه با ریسکها ممکن است منجر به متمرکز کردن قدرت تصویب شود، در حالی که نگرش جسورانه برای کسب سهم بیشتر در بازار، ممکن است منجر به تمرکززدایی اینگونه قدرتها شود. شیوههای استاندارد حاکی از آن است که مدیریت ریسک باید متمرکز باشد و بین واحدهای عملیاتی پذیرنده ریسک و واحدهای نظارت ریسک، مرزبندی مشخصی وجود داشته باشد.
- In order to ensure the attainment of credit objectives, various strategies and steps have to be implemented, which requires a structure with specific functions. Structure should be adapted to the strategies which emanate from the objectives. For instance, while a tight risks policy may result in centralization of approval powers, a lenient attitude towards risk in order to garner higher market share may require the strategy of decentralization of such powers. Usually in financial intermediaries a high level authority – Chief Credit Officer or General Manager (Credit Risk) or equivalent – is in charge of overall risks management to ensure the attainment of the related goals and is usually responsible to the Chairman/Managing Director and to the Board. A talented pool of credit experts and specialists at both macro and micro levels is essential and forms one of the core essentials for effective risk management, which is divided among a number of departments with a clear definition of how they participate in the risk identification and management processes. In non-financial organizations usually the top authority of credit risk management lies with a senior management team member, who generally reports to the Finance Director/Chief Finance Officer or equivalent.
- The three lines of defense model is a convenient scheme used for structuring the roles, responsibilities and accountabilities with respect to decision making, risk controlling and for achieving an effective risk governance bank-wide. It illustrates how controls, processes and methods are aligned throughout large organizations. The three lines of defense are: • The lines of business. • The central risk function. • The corporate audit and compliance functions.
- به منظور دستیابی به اهداف اعتباری، باید راهبردها و اقدامات مختلفی اجرا شود و این امر مستلزم وجود یک ساختار با کارکردهای خاص است. این ساختار باید با راهبردهایی که از اهداف نشأت میگیرند، سازگار شود. برای مثال یک خطمشی محافظهکارانه در رابطه با ریسکها ممکن است منجر به متمرکز کردن قدرت تصویب شود، در حالی که نگرش جسورانه برای کسب سهم بیشتر در بازار، ممکن است منجر به تمرکززدایی اینگونه قدرتها شود. معمولاً در مؤسسات مالی، یک مقام عالی (مانند مدیر ارشد اعتباری یا مدیرکل ریسک اعتباری و معادل آنها)، مسئولیت مدیریت کلی ریسکها را برای اطمینان از دستیابی به اهداف مرتبط بر عهده دارد و غالباً در برابر رئیس/مدیرعامل و هیئت مدیره مسئول است. وجود یک مجموعه بااستعداد از کارشناسان و متخصصان اعتباری در سطوح خرد و کلان ضرورت دارد و یکی از ارکان اصلی مدیریت ریسک اثربخش را تشکیل میدهد. این مجموعه در واحدهای مختلف توزیع میشود و نحوه مشارکت آنها در فرایند شناسایی و مدیریت ریسک به شکل واضح تعریف میگردد. در سازمانهای غیرمالی معمولاً بالاترین اختیار مدیریت ریسک اعتباری مربوط به یک عضو تیم ارشد مدیریتی است که اغلب به مدیر مالی/مدیر ارشد مالی یا معادل آن گزارش میدهد.
- مدل سه خط دفاعی، برنامه مناسبی برای ساختاردهی نقشها، مسئولیتها و مسئولیتپذیریها در رابطه با تصمیمگیری، کنترل ریسک و دستیابی به راهبری ریسک اثربخش در سراسر بانک است. این مدل نشان میدهد که چگونه کنترلها، فرایندها و روشها در سراسر سازمانهای بزرگ مستقر میشوند. بر این اساس، سه خط دفاعی عبارتند از: - خطوط کسبوکار - کارویژه اصلی ریسک - کارویژههای حسابرسی شرکتی و تطبیق
- Basel II: (June 2006) International Convergence of Capital Measurement and Capital Standards: a Revised Framework. https://www.bis.org/publ/bcbs107.htm
- Caballero, Ricardo, and Stavros Panageas. A quantitative model of sudden stops and external liquidity management. No. w11293. National Bureau of Economic Research, 2005.
این متن یک نوشتار تعریف است.