وقف (Waqf (Endowment))
وقف عبارت است از اینکه سپردن کل مال به اشخاص حقیقی یا حقوقی که تا ابد امکان فروش و یا واگذاری آن به غیر وجود ندارد و منافع آن بطور رایگان در اختیار افراد حقیقی و یا حقوقی قرار بگیرد. از همین رو گاهی وقف را صدقه جاریه مینامند؛ چرا که منافع آن به صورت دائمی ادامه پیدا میکند.
English Definition1: al-waqf Lit: Detention. Tech: Appropriation or tying up of a property in perpetuity so that no proprietary rights can be exercised over the corpus but only over the usufruct. The waq f property can neither be sold nor inheritedor donated to anyone. Al-awqa f consisted of religious foundations set up for the benefit of the poor. Conceived in such a way, administration of the waq f, together with the salary that it involved, was often reserved for the founder and his family until the founder’s line of descent became extinct.
English Definition2: Waqf, Lit.: hold, confinement or prohibition. Technically appropriation or tying-up of a property in perpetuity so that no propriety rights can be exercised over their use. An endowment of charitable trust in the meaning of holding certain property and preserving it for the confined benefit for a certain charitable objective and prohibiting any use or disposition of it outside that specific objective.
- منبع اول: وقف، در ادبیات به معنای بازداشت و واگذاری است و به لحاظ فنی به معنای تخصیص وجه یا قفلکردن و واگذاری اموال به نفع شخص یا گروهی به طور دائم است تا جایی که هیچ حقوق مالکیت و مطلوبیت جهت بهرهبرداری برای شخص واقف (متوفی) باقی نخواهد ماند. اموالی که وقف میشوند قابلیت فروش مجدد، انتقال به وراث یا اهداء به فرد دیگری را ندارند. وقف در بردارنده مبانی مذهبی برای تأمین منافع افراد فقیر است. اداره امور اوقاف همراه با حقوق و مزایای آن اغلب برای بنیانگذاران وقف و خانواده آنها محفوظ میماند تا زمانی که نسل این بنیانگذاران رو به انقراض برود.
- منبع دوم: وقف در لغت به معنای نگهداری، محدودیت یا ممنوعیت است. به لحاظ فنی به معنای تخصیص یا انتساب دائمی اموال است تا این که هیچ حق مالکیتی در طی استفاده از آنها اعمال نگردد. تخصیص مواهب خیریه به مفهوم نگهداری اموال مشخص و حفاظت از آن در جهت منافع محدود شده است که برای تأمین اهداف خیریهای معین و ممنوعیت استفاده یا انتقال به خارج از چارچوب تعیینشده آن اهداف میباشد.
Reference Address1: Akram Khan , Muhammad.(2003). Islamic economics and finance: A Glossary. London: Routledge , Taylor & Francis Group. Reference Address2: Institute of Islamic Banking and Insurance(IIBI).(2018). Glossary of Financial Terms.UK, Middlesex ,from link : http://www.islamic-banking.com/explore/glossary/glossary-financial-terms-w.
- تعریف فارسی اول: وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.
- تعریف فارسی اول: وقف عبـارت است از اینکه عین مال را حبس کننـد، یعنی براي ابـد فروش و انتقال آن به غیر را ممنوع سازنـد و منافعش را به طور رایگان در اختیار اشخاصـی حقیقی یا حقوقی قرار دهنـد، و اینکار فضـیلتش بسـیار و ثوابی بیشـمار دارد.
- آدرس منبع فارسی اول: معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین ومقررات، ریاست جمهوری. (۱۳۸۸). مجموعه قانون مدنی. تهران: ریاست جمهوری، معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات.
- آدرس منبع فارسی دوم: امام خمینی (س). (۱۳۹۲). ترجمۀ تحریرالوسیله حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی (ره)، ج 2. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س).
این متن یک نوشتار تعریف است.