ابزارهای مشتقه پوشش ریسک (Derivatives and Hedging instruments)
مفهوم:
والد:
بعد:
فرزند:
ابزارهای مالی به سه دسته اصلی تقسیم میشوند، مشتقات، سهام (یعنی سهم سرمایه یا سهام) و بدهی (یعنی اوراق قرضه و وامهای رهنی). مشتقات قراردادهای بین دو طرف است که در آن شرایطی همچون تاریخها، ارزشهای حاصله، و تعاریف متغیرهای زیربنایی، تعهدات قراردادی طرفین، و مبلغ فرضی تصریح شده و تحت آن پرداختهایی بین طرفین صورت میگیرد. مشتقات را میتوان برای اهداف متعددی شامل بیمه کردن در برابر تغییرات قیمت (پوشش ریسک) و یا دسترسی یافتن به داراییها یا بازارهایی که به سختی خرید و فروش میشوند استفاده کرد. برخی مشتقات رایجتر شامل آتیها، سلفها، اختیارها، سواپها هستند. به نحو طبیعی، ریسک بازار در ذات دارایی زیربنایی قرار دارد؛ از اینرو از طریق توافقات قراردادی و مشتقات مالی، میتوان این ریسکها را جداگانه خرید و فروش کرد. دراین میان، الزامی به تملک دارایی زیربنایی نیست و مشتقات اجازه گسست مالکیت و مشارکت در ارزش بازار یک دارایی را فراهم میسازد. به عنوان مثال، کشاورز گندمکار و آسیابان میتوانند قرارداد آتی امضا کنند تا مبلغ معین نقد در برابر مقدار معین گندم را در آینده مبادله کنند. هر دو طرف ریسک آتی خود را کاهش دادهاند؛ برای کشاورز، عدم قطعیت دستیابی به حداقل قیمت گندم و برای آسیابان عدم قطعیت دریافت گندم. در این قرارداد، طرف سومی به نام اتاق پایاپای، قرارداد آتی را بیمه میکند. بنابراین روشن است که با ابزار مشتقات، به طور مشخص ریسک قیمت بازار دارایی زیربنایی تقریبا میتواند در هر وضعیتی تا حد زیادی کنترل شود. لازم به ذکر است که دو گروه قرارداد مشتقه وجود دارد: مشتقات فرابورس که خارج از بورس مبادله میشوند و مشتقات بورسی که از طریق بورسهای مشتقات تخصصی یا سایر بورسها مبادله میشوند.
مشتقات قراردادهای بین دو طرف هستند که در آن شرایطی همچون تاریخها، ارزشهای حاصله، و تعاریف متغیرهای زیربنایی، تعهدات قراردادی طرفین، و مبلغ فرضی تصریح شده و تحت آن پرداختهایی بین طرفین صورت میگیرد. از مشتقات میتوان برای مدیریت ریسک در حالت وقوع رویداد نامطلوب جهت «پوشش ریسک» یا برای سفتهبازی استفاده کرد. به عنوان مثال، کشاورز گندمکار و آسیابان میتوانند قرارداد آتی امضا کنند تا مبلغ معین نقد در برابر مقدار معین گندم را در آینده مبادله کنند. هر دو طرف ریسک آتی خود را کاهش دادهاند؛ برای کشاورز، عدم قطعیت دستیابی به حداقل قیمت گندم و برای آسیابان عدم قطعیت دریافت گندم.
شقوق مختلف مشتقات عبارتند از آتیها، اختیارات، نرخ سلف و سواپ. همچنین مشتقات در تعریفی کلی به محصولات «قفلشده» یا «اختیاری» دستهبندی میشوند. محصولات قفلشده (ازقبیل سواپ، آتی یا سلف) طرفین قرارداد را به شرایطی معین در طول عمر قرارداد متعهد میکند؛ اما محصولات اختیاری (ازقبیل سواپ نرخ بهره) حق و نه تعهدی برای خریدار فراهم میکند تا وارد یک قرارداد تحت شرایط تصریح شده شود. به عبارتی در نوع اول، تعهدی لازمالاجرا وجود دارد ولی در دومی، اختیاری برای استفاده ازحق و حقوق یا رهاسازی آن وجود دارد. همچنین مشتقات دو کارکرد پوشش ریسک و سفتهبازی دارند. کاربرد مشتقات در پوشش ریسک، یک جنبه احتیاطی از عملیات و مدیریت مالی برای بسیاری از بنگاههای صنایع مختلف دارد؛ اما کاربرد مشتقات در سفتهبازی، فرصتی پرریسک برای افزایش سود در اختیار مدیران و سرمایهگذاران میگذارد تا سود خود را افزایش دهند.
محتویات
مقدمه
در تامین مالی، مشتقه قراردادی است که ارزش آن از عملکرد یک موجودیت زیربنایی استخراج میشود. این موجودیت زیربنایی میتواند دارایی، شاخص، یا نرخ بهره باشد، و اغلب خیلی ساده «زیربنایی» نامیده میشود. مشتقات را میتوان برای اهداف متعددی شامل بیمه کردن در برابر تغییرات قیمت (پوشش ریسک) و یا دسترسی یافتن به داراییها یا بازارهایی که به سختی خرید و فروش میشوند استفاده کرد. برخی مشتقات رایجتر شامل آتیها، سلفها، اختیارها، سواپها و نوسانات اینها از قبیل تعهدات بدهی وثیقهدار ترکیبی و سواپ نکول اعتبار هستند. بیشتر مشتقات در فرابورس (خارج از بورس) یا در بورسی ازقبیل بورس سهام نیویورک خرید و فروش میشوند، درحالیکه بیشتر قراردادهای بیمه به یک صنعت جداگانه توسعه یافته است. در امریکا، پس از بحران مالی 2007 تا 2009 فشار فزاینده برای حرکت دادن مشتقات تا در بورس خرید و فروش شوند وجود داشت. مشتقات یکی از سه دسته اصلی ابزارهای مالی هستند، دو دسته دیگر عبارتند از سهام (یعنی سهم سرمایه یا سهام) و بدهی (یعنی اوراق قرضه و وامهای رهنی). قدیمیترین مثال از مشتقه در تاریخ، که به وسیله ارسطو تأیید شده است، قرارداد مبادله زیتون، به یک فیلسوف یونانی باستانی تالس بوده است که در عوض سودی دریافت کرد. بنگاههای دلالی که در 1936 غیرقانونی شدند یک مثال تاریخی جدیدتر هستند.
مبانی اصلی
مشتقات قراردادهای بین دو طرف هستند که شرایط را تصریح میکند (خصوصا تاریخها، ارزشهای حاصله، و تعاریف متغیرهای زیربنایی، تعهدات قراردادی طرفین، و مبلغ فرضی) که تحت آن پرداختهایی بین طرفین صورت میگیرد. داراییها شامل کالاها، سهام، اوراق قرضه، نرخهای بهره و ارزها است، اما مشتقات را نیز میتوان دسته دیگری از داراییها دانست که لایه دیگری از پیچیدگی را به ارزشیابی داراییها میافزاید. همچنین عناصری از ساختار سرمایه بنگاه همچون اوراق قرضه و سهام، را نیز میتوان مشتقات، یا به طور دقیقتر اختیارها، در نظر گرفت که عناصر زیربنایی آنها داراییهای بنگاه هستند اما این غیرمعمول بوده و فراتر از بسترهای فنی است.
از دیدگاه اقتصادی، مشتقات مالی جریانهای نقدی هستند که به صورت تصادفی مشروط میشوند و به ارزش حال تنزیل مییابند. ریسک بازار که در ذات دارایی زیربنایی است از طریق توافقات قراردادی به مشتقه مالی متصل میشود و بنابراین میتوان جداگانه خرید و فروش کرد. الزامی به تملک دارایی زیربنایی نیست. بنابراین مشتقات اجازه گسست مالکیت و مشارکت در ارزش بازار یک دارایی را میدهد. همچنین در رابطه با طراحی قرارداد، مقدار قابل ملاحظهای آزادی عمل فراهم میکند. آزادی قراردادی به طراحان مشتقات اجازه میدهد تا مشارکت در عملکرد دارایی زیربنایی را تقریبا به دلخواه تعدیل کنند. بنابراین، مشارکت در ارزش بازار آن دارایی زیربنایی عملا میتواند ضعیفتر یا قویتر باشد (اثر اهرمی) یا به شکل معکوس اجرا شود. بنابراین، به طور مشخص ریسک قیمت بازار دارایی زیربنایی میتواند تقریبا در هر وضعیتی کنترل شود.
دو گروه قرارداد مشتقه وجود دارد: مشتقات فرابورس خصوصی مبادله شده از قبیل سواپهایی که از بورس یا دیگر واسطهها عبور نمیکند و مشتقات مبادلهشده در بورس که از طریق بورسهای مشتقات تخصصی یا سایر بورسها مبادله میشوند. مشتقات در عصر مدرن رایجتر هستند اما ریشههای آنها به چندین قرن پیش باز میگردد. یکی از قدیمیترین مشتقات، آتیهای برنج است که در بورس برنج دوجیما از قرن هجدهم تاکنون مبادله میشده است. مشتقات به وسیله رابطه بین دارایی زیربنایی و مشتقه (ازقبیل سلف، اختیار، سواپ) در سطح گسترده دستهبندی شدند؛ نوع دارایی زیربنایی (ازقبیل مشتقات سهم سرمایه، مشتقات ارزی، مشتقات نرخ بهره، مشتقات کالا، یا مشتقات اعتباری)؛ بازاری که آنها در آن خرید و فروش میشوند (ازقبیل خرید و فروش در بورس یا فرابورس)؛ و جزئیات پاداشدهی آنها.
مشتقات در تعریفی کلی به محصولات «قفلشده» یا «اختیاری» دستهبندی میشوند. محصولات قفلشده (ازقبیل سواپ، آتی یا سلف) طرفین قرارداد را به شرایطی معین در طول عمر قرارداد متعهد میکند. محصولات اختیار (ازقبیل سواپ نرخ بهره) حق اما نه تعهدی برای خریدار فراهم میکند تا وارد یک قرارداد تحت شرایط تصریح شده شود.
از مشتقات میتوان برای مدیریت ریسک (یعنی در حالت وقوع رویداد نامطلوب با «پوشش ریسک» بهوسیله فراهم کردن جبران خسارت خنثیکننده، یک نوع «بیمه») یا برای سفتهبازی استفاده کرد. این تمایز مهمی است چون که اولی یک جنبه احتیاطی از عملیات و مدیریت مالی برای بسیاری از بنگاهها در میان بسیاری صنایع است؛ اما دومی فرصتی پرریسک برای افزایش سود در اختیار مدیران و سرمایهگذاران میگذارد تا سود را افزایش دهند که شاید به نحو مناسب برای ذینفعان افشا نشود.
در کنار بسیاری از دیگر محصولات و خدمات مالی، اصلاح مشتقات، یک عنصر از قانون 2010 اصلاح وال استریت و حمایت مصرفکننده داد-فرانک است. این قانون بسیاری از جزئیات قانونگذاری نظارت تنظیمی را به کمیسیون خرید و فروش آتیهای کالا واگذار میکند و این جزئیات تا انتهای سال 2012 به طور کامل نهایی و اجرا نشدند.
اندازه بازارها
در ژوئن 2011، نشریه اکونومیست برای ارائه تصویری از اندازه بازار مشتقه گزارش کرد که بازار مشتقات فرابورس تقریبا به 700 تریلیون دلار بالغ شده است و اندازه بازار مبادله شده در بورسها به مجموعا 83 تریلیون دلار رسیده است. در فصل چهارم سال 2017 سازمان بازار اوراق بهادار اروپایی اندازه بازار مشتقات اروپایی را به 660 تریلیون یورو با 74 میلیون قرارداد تصفیه نشده برآورد کرده است. اما اینها ارزشهای «فرضی» هستند و برخی اقتصاددانان میگویند این مقادیر سرجمع شده، ارزش بازار و ریسک واقعی که طرفین درگیر مواجه هستند به میزان زیادی بزرگنمایی میکنند. برای مثال، در 2010 درحالی که سرجمع مشتقات فرابورس از 600 تریلیون دلار تجاوز کرد، ارزش بازار برآوردشده بسیار پایینتر و رقم 21 تریلیون دلار بود. همچنین معادل ریسک اعتباری قراردادهای مشتقه 3.3 تریلیون دلار برآورد شده بود.
با اینحال، حتی این ارقام کوچکشده هم بیانگر مبالغ عظیم پول است. از جهت مقایسه، بودجۀ اختصاص یافته به کل مخارج دولت امریکا طی سال 2012 رقم 3.5 تریلیون دلار بود و کل ارزش جاری بازار سهام امریکا 23 تریلیون دلار برآورد میشود. در عین حال که تولید ناخالص داخلی سالانه جهان حدود 65 تریلیون دلار است.
دستکم برای یک نوع از مشتقات، یعنی سواپ نکول اعتباری که ریسک ذاتی آن بالا ملاحظه میشود ارزش اسمی بالاتر موضوعیت دارد. این همان نوع مشتقاتی بود که وارن بافت غول سرمایهگذاری در سخنرانی مشهور 2002 خویش به آن اشاره کرد و علیه «تسلیحات مالی تخریب جمعی» هشدار داد. ارزش اسمی سواپ نکول اعتباری در ابتدای 2012 به رقم 25.5 تریلیون دلار رسید که نسبت به 55 تریلیون دلار سال 2008 کاهش یافته است.
هجینگ یا پوشش ریسک
مشتقات اجازه میدهد تا ریسک مرتبط با قیمت دارایی زیربنایی از یک طرف به طرف دیگر انتقال یابد. برای مثال، کشاورزی که گندم دارد و آسیابان میتوانند قرارداد آتی را امضا کنند تا مبلغ معین نقد در برابر مقدار معین گندم را در آینده مبادله کنند. هر دو طرف ریسک آتی خود را کاهش دادهاند؛ برای کشاورز، عدم قطعیت دستیابی به حداقل قیمت گندم و برای آسیابان عدم قطعیت دریافت گندم. دراین قرارداد، طرف سومی به نام اتاق پایاپای، قرارداد آتی را بیمه میکند. اما هنوز این ریسک وجود دارد که به عللی همچون رخداد رویدادهای تصریحنشده در قرارداد ازقبیل آب و هوا، یا نکول یک طرف قرارداد، هیچ گندمی دردسترس قرار نگیرد. اگرچه طرف سومی، به نام اتاق پایاپای، قرارداد آتی را بیمه میکند اما تمام مشتقات علیه ریسک طرف مقابل، بیمه نمیشوند.
از دیدگاهی دیگر، کشاورز و آسیابان وقتی قرارداد آتی را امضا میکنند هر دو یک ریسک را کاهش میدهند و یک ریسک را کسب میکنند: کشاورز ریسک کاهش قیمت گندم به زیر قیمت تصریح شده در قرارداد را کاهش میدهد و این ریسک را کسب میکند که قیمت گندم به بالای قیمت تصریح شده در قرارداد افزایش خواهد یافت (درنتیجه درآمد اضافی را که میتوانست به دست آورد از دست میدهد). از طرف دیگر آسیابان این ریسک را کسب میکند که قیمت گندم به زیر قیمت تصریح شده در قرارداد کاهش خواهد یافت (درنتیجه در آینده او در غیر این صورت بیشتر از آنچه میپرداخت میپردازد) و ریسکی را که قیمت به بالای قیمت تصریح شده در قرارداد افزایش خواهد یافت کاهش میدهد. در این معنا، یک طرف بیمهگر (ریسکپذیر) برای یک نوع ریسک و طرف دیگر بیمهگر (ریسکپذیر) برای نوع دیگری از ریسک است.
ابزارهای بدهی در برابر سهم سرمایه
ابزارهای مالی را میتوان برحسب نوع ادعایی که دارنده بر صادرکننده بدهی دارد طبقهبندی کرد. وقتی مطالبه برای یک مبلغ دلاری ثابت است گفته میشود ابزار مالی، ابزار بدهی است. وام خودرو، اوراق قرضه خزانهداری امریکا، اوراق قرضه شرکت موتور فورد، اوراق قرضه شهر فیلادلفیا، و اوراق قرضه دولت فرانسه مثالهایی از ابزارهای بدهی ملزم به پرداختهای ثابت هستند.
در ابزار سهم سرمایه برعکس تعهدات بدهی، صادرکننده ابزار مالی متعهد میشود به دارنده آن یک مبلغ براساس درآمدها بپردازد اگر پس از پرداخت به دارندگان ابزارهای بدهی، چیزی باقی ماند. سهام عادی یک مثال از ادعا بر سهم سرمایه است. سهم شراکت در یک کسب وکار مثال دیگری است.
برخی اوراق بهادار برحسب ویژگیهای آنها در هر دو دسته جای میگیرند. برای مثال سهام ترجیحی یک ابزار سهم سرمایه است که سرمایهگذار را مستحق دریافت مبلغی ثابت میکند. اما این پرداختی مشروط است و فقط در صورتی موعدش میرسد که پرداختی به دارندگان ابزار بدهی کارسازی شده باشد. ابزار «ترکیبی» دیگر اوراق قرضه قابل تبدیل است که به سرمایهگذار اجازه میدهد بدهی را به سهم سرمایه تحت شرایط معین تبدیل کند. هر دو ابزارهای بدهی و سهام ممتاز که مبالغ دلاری ثابت میپردازند ابزارهای درآمد ثابت نامیده میشوند.
- محصولات و خدمات بانکداری
- دفتر خرید و فروش
- تضامین
- Cornett, Marcia Millon, and Anthony Saunders (2003). Financial institutions management: A risk management approach. McGraw-Hill/Irwin.
- Crawford, George; Sen, Bidyut (1996). Derivatives for Decision Makers: Strategic Management Issues. John Wiley & Sons. ISBN 9780471129943. Retrieved June 15, 2016.
- Frank, Fabozzi J. (2002). The handbook of financial instruments.
- Koehler, Christian (2011). "The Relationship between the Complexity of Financial Derivatives and Systemic Risk". Working Paper: 10–11. SSRN 2511541, May 31.