دارایی نقد (Liquid Asset)
مفهوم:
والد:
بعد:
فرزند:
محتویات
تعریف
دارایی نقد دارایی است که در کوتاهمدت و با اندکی کاهش ارزش قابل تبدیل به وجه نقد است. داراییهای نقد شامل مواردی است که از آن جمله میتوان به حسابهای دریافتنی، سپردههای جاری و مدتدار و نیز اوراق بهادر ممتاز میشود. در برخی از کشورها، فلزات گرانبها (معمولاً طلا و نقره) نیز به عنوان داراییهای نقد به حساب میآیند. این نوع داراییها را همچنین داراییهای سریع نیز مینامند.
نقدشوندگی یک دارایی سنجهای از افزایش در هزینهای است که هر فرد ممکن است به دلیل افزایش اندازه مبادله و معامله دارایی یا سرعت انجام آن متحمل شود. دارایی با درجه نقدشوندگی بسیار بالا، دارایی است که میتواند به سهولت و در قیمت مشخص خریداری یا شود و کمتر تحت تأثیر افزایشها در سرعت یا اندازه مبادلات بوده است.
چرا نقدشوندگی مهم است؟
دو دلیل وجود دارند که بیان میکنند چرا نقدشوندگی مهم است. یک دلیل آن است که مبادلات بین دورهای به تسویههای آتی مربوط میشوند و وضعیت آینده نیز نامعلوم است. دلیل دوم آن است که برخی پروژههای سرمایهگذاری از ابتدا نیازمند تزریق وسیع منابع بوده و بنابراین توالیهای بسیار طولانی و متناسب با پرداختهای کوچک را ایجاد میکنند. هرچه بازارهای مالی، نقدینگی بیشتری فراهم کنند، مجموعه بزرگتری از مبادلات بین دوره ای برای ایجاد منفعت متقابل بوجود میآید و افراد مختلف میتوانند آن را به اجرا درآورند. بنابراین، نقدینگی بزرگتر در اوراق بهادار مالی فرصتها را برای افراد جهت افزایش سطح مطلوبیت آنها افزایش میدهد.
جنبههای زمانی و قیمت
نقدینگی به عنوان یکی از ویژگیهای داراییها بیانگر رایجترین مفهوم برای این موضوع بوده و تاریخچه آن به دوران کینز باز میگردد. در این مورد، اینگونه درک میشود که نقدینگی به معنای سهولت در تغییر یک دارایی به موجودی نقد است. به عبارت دیگر، هرچه فروش دارایی آسانتر باشد، آنگاه دارایی مذکور نقدتر خواهد بود. در نتیجه، موجودی نقد خودبخود فرض میشود که نقدترین دارایی بوده و سایر داراییها را میتوان با توجه و عطف به شباهت کمتر یا بیشتر با موجودی نقد بتوان طبقهبندی نمود.
ملاحظات بالا موجب نگاه به نقدینگی به عنوان تابعی از زمان و ارزش فروش واقعی میشود. این دوگانگی پیش از این توسط مطالعات هیکس (۱۹۶۲) و میلر (۱۹۶۵) به عنوان تفسیر تعریف کینز مطرح بوده و بازدیدهای متعددی از این مطالعات شده است.
رویکرد «قیمت-زمان» ویژگی چندجانبه نقدینگی را نشان میدهد. این رویکرد نمیتواند عطف به تنها یک متغیر و بدون زیان جدّی و مشخص همراه باشد. غفلت از جنبه قیمتی، غیرممکن بودن نقدپذیری سریع را نشان میدهد. اما این موضوع با توجه به بیشتر داراییها، صحیح به نظر نمیرسد. حداقل هر چیزی به سرعت قابل فروش بوده اگر چنانچه قیمت به اندازه کافی کاهش یابد تا افراد را متقاعد کند که واقعاً چه کسی مایل به تغییر ذهنیت خود در یک بازه زمانی مشخص نبوده است.
ریسک نقدینگی و قابلیت خرید و فروش در بازار
هیکس (۱۹۵۲) استدلال میکند که قابلیت صرف برای فروش یک دارایی و به طور سریع بدون تخفیفدادن ممکن نیست و به این مفهوم از دید وی معروف به «بقابلیت خرید و فروش در بازار » است و هنوز هم به طور کامل شبیه به مفهوم نقدینگی نیست. در حالی که قابلیت خرید و فروش در بازار تنها به نتیجه موردانتظار از فروش مربوط میشود، نقدینگی نیز سطح اطمینان در خصوص نتیجه را پوشش میدهد. بنابراین، عطف به تعریف اصلی کینز بیان میکند که یک دارایی از دارایی دیگر زمانی نقدتر خواهد بود که «با اطمینان بیشتر و بدون زیان قابل نقدشدن باشد» و هیکس بر عبارت «با اطمینان بیشتر» تأکید میکند. این اطمینان یا حتی کمبود آن در اینجا به «ریسک نقدینگی» در مقابل « قابلیت خرید و فروش در بازار » مربوط میشود که تنها به انتظارات درباره نتیجه نقدشوندگی بر میگردد.
ویژگیهای داراییهای نقد
-اولین ویژگی مستقیم به سطح هزینههای مبادلات باز میگردد. به طور واضح، این عنصر به طور منفی مربوط به نقدینگی میشود زیرا اثر منفی بر روی منافع حاصل از تجارت مستمر داشته و سرمایهگذاران را از ارائه عمق بازار مأیوس میکنند.
-ویژگی بیشتر داراییهای بالقوه نقد یا بازارها میتواند از شکل سازماندهی بازار استخراج شود. نقدینگی عموماً باید بالاتر از زمانی باشد که برای شرکتکنندگان در بازار و برای تجارت آسان باشد. این امر بیانگر اهمیت بالاتر این نوع بازرگانی است که در چارچولب آن، موانع ورود به بازار در پایینترین سطح قرار میگیرد.
-نهایتاً، واگرایی ارزشگذاری دارایی در میان سرمایهگذاران به نقدینگی مربوط میشود، اما مسیر اثرگذاری واضح نبوده است.
اندازهگیری نقدینگی
دو نوع اندازهگیری برای نقدینگی وجود دارند: سنجههای نقدینگی سنتی و سنجه های مبتنی بر احتمال.
نقدینگی سنتی برای دهههای قبل از این اصولاً در چارچوب ساختار خرد بازار مورد بررسی قرار میگیرد. تعداد روشهای متفاوتی توسعه پیدا کرده است که مابه التفاوت پیشنهاد خرید و درخواست فروش ، بدون شک رایج ترین نوع آن است.
- مابه التفاوت پیشنهاد خرید و درخواست فروش: افت و خیز بازار به طور کلی به عنوان «فاصله» بین طرف فروشندگان و خریداران بازار تعبیر میشود. در بازارهایی که خدمات واسطهگری ارائه میشوند سنجه طبیعی به مفهوم تفاوت میان قیمت برای خرید و قیمت برای فروش است. دمستز (۱۹۶۸) به عبارتی یکی از اولین مواردی است که حاشیه تفاوت پیشنهاد خرید و درخواست فروش را برحسب سنجه نقدینگی تفسیر میکند.
- عمق بازار: عمق بازار مستقیماً نتیجه تجارت را تحت تاثیر قرار می کند. بازارهای عمیق، بازارهایی هستند که با بسیاری از معاملهگران بسیار فعال در برابر بازارهای کمعمق، به صورتی است که معاملهگران اندکی در یک زمان مشخص عمل میکنند. در نتیجه، سرمایهگذار انفرادی، ممکن است قادر به تأمین عرضه یا تقاضای کافی در زمانی که برای خرید یا فروش مقادیر بزرگتر تلاش میکند، نباشد و اجرای سفارش عمده ممکن است در قیمت بازار که برای جذب معامله لازم است، تغییراتی ایجاد کند. بنابراین، در صورتی که نقدینگی ناقص باشد یک مبادله منحصربفرد تأثیر بزرگتری بر بازار خواهد داشت و قیمت بر افزایش اندازه مبادلات اثرگذار خواهد بود. اما اطلاعات گسترده درباره تمایلات همه بازیگران بازار که برای ساختن چنین سنجهای لازم است، یک مانع جدی به حساب میآید.
-برگشت قیمت: برگشت قیمت یا حالت ارتجاعی به جنبه پویای معامله بر میگردد و مفهوم «سرعتی که با آن نوسانات قیمت ناشی از معاملهها پراکندگی ایجاد میکند یا با چه میزان سرعتی بازار عدم توازن سفارش ها را تسویه میکند» را در بر میگیرد. سنجه مستقیم برای محاسبه که توسط گراسمن/میلر (۱۹۸۸،ص ۶۲۸-۶۲۷) ارائه شد همحرکتی (یا کواریانس) بین تغییرات قیمتی پیوسته را نشان میدهد.
سنجه های مبتنی بر زمان و احتمال بر نقدپذیری دارایی در مقابل نقدپذیری کل بازارها تمرکز داشته و تمایل به تمرکز بر امکانات فروش بدون توجه به خرید را مورد توجه قرار میدهد.
-احتمال فروش (PoS) یک سنجه شهودی از نقدینگی است. این سنجه به فرصتهای نقدپذیربودن موفقیتآمیز دارایی در یک دوره زمانی مشخص تأکید دارد. به طور واضح، این فرصتها برای داراییهای نقدتر باید بالاتر باشد.
-زمان ارائه به بازار (ToM) مدت زمان قبل از فروش یا طول مدت بازاریابی مستقیماً به احتمال فروش مربوط میشود. این کار زمانی است که طول میکشد تا به طور متوسط برای فروش دارایی از آن استفاده شود و یا زمانی که دارایی در بازار باقی میماند.
-نسبت مخاطره متناسب: کلوگر/میلر (۱۹۹۰) سنجه ای از نقدینگی ارائه میکند که مبتنی بر مدل مخاطره متناسب کاکس بوده است. این روششناسی عموماً به عنوان ابزاری مفید برای توصیف طول دوره فرآیندهای متنوع میباشد. مفهوم نسبت مخاطره متناسب (PHR) نیز به عنوان نسبتهای منحصربفرد نمایش داده میشوند و به طور دقیق به احتمال فروش مربوط میگردد: سنجه مذکور یک دیدگاه نسبی و نه مطلق و کامل از نقدینگی را ارائه می کند.
- رکود (کسادی)
- دارایی
- دارایی غیرنقد
- موجود نقد
- اوراق بهادار قابل خرید و فروش در بازار
- Morawski, J. (2009). Investment decisions on illiquid assets: A search theoretical approach to real estate liquidity. Springer Science & Business Media.
- http://www.businessdictionary.com/definition/liquid-asset.html
- Bradfield, J. (2007). Introduction to the economics of financial markets. Oxford University Press.
- https://www.nber.org/cycles.html