فرهنگ کنترل ریسک (Risk Control Culture)

مفهوم:

والد:

بعد:

فرزند:


لید

فرهنگ ریسک مجموعه‌ای از رفتارها، بحث‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و نگرش‌های مدیریت ریسک در یک مؤسسه، اعم از دولتی یا خصوصی، انتفاعی یا غیرانتفاعی است. فرهنگ ریسک اتصال‌دهنده‌ای‌ است که تمام عناصر زیرساخت‌های مدیریت ریسک را به هم متصل می‌کند، زیرا ارزش‌های مشترک، اهداف، شیوه‌ها و مکانیسم‌های تقویتی که ریسک را در فرایندهای تصمیم‌گیری سازمان و فرآیندهای عملیاتی خود قرار می‌دهند، منعکس می‌کند. فرهنگ ریسک ممکن است یک مانع بزرگ برای بهبود عملکرد مدیریت ریسک باشد. از آنجا که فرهنگ ریسک اغلب با تحول سازمان، تحول پیدا می‌کند، برای سازمان‌ها بهتر است از تکنیک‌های خود ارزیابی، نظرسنجی‌های داخلی، گروه‌های متمرکز و سایر فنون برای درک وضعیت فعلی فرهنگ ریسک در سازمان استفاده کنند. همه این تکنیک ها باید با در نظر گرفتن مواردی مانند لحن سازمان، مکانیسم‌های فیزیکیِ محرک ِفرهنگ ریسک، ویژگیهای داخلی محرک فرهنگ ریسک، ویژگی‌های بیرونی محرک فرهنگ ریسک، رابطه با فرهنگ کلی و خرده فرهنگ‌های موثر در مدیریت ریسک، باشند. فرهنگ ریسک را باید در بالاترین سطح  اولویت قرار داد و بطور دورهای پیشرفت آن‌ را ارزیابی کرد.

تعریف به حد

فرهنگ ریسک یکی از اصول مدیریت ریسک جامع سازمانی است. اصول دیگر مدیریت ریسک جامع سازمانی عبارتند از اهداف ریسک، اشتهای ریسک و ساختار ریسک. فرهنگ ریسک مجموعه‌ای از رفتارها، بحث‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و نگرش‌های ریسک‌پذیری و مدیریت ریسک در یک مؤسسه، اعم از دولتی یا خصوصی، انتفاعی یا غیرانتفاعی است. فرهنگ ریسک اتصال‌دهنده‌ای‌ است که تمام عناصر زیرساخت‌های مدیریت ریسک را به هم متصل می‌کند.

وجوه افتراق یا شقوق مختلف

فرهنگ ریسک یکی از اصول مدیریت ریسک جامع سازمانی است. اصول دیگر مدیریت ریسک جامع سازمانی عبارتند از اهداف ریسک، اشتهای ریسک و ساختار ریسک. اجزای فرهنگ ریسک عبارتند از حکمرانی ریسک و مالکیت و انگیزه ریسک. فرهنگ ریسک ممکن است یک مانع بزرگ برای بهبود عملکرد مدیریت ریسک باشد. از آنجا که فرهنگ ریسک اغلب با تحول سازمان، تحول پیدا می‌کند، برای سازمان‌ها بهتر است از تکنیک‌های خود ارزیابی، نظرسنجی‌های داخلی، گروه‌های متمرکز و سایر فنون برای درک وضعیت فعلی فرهنگ ریسک در سازمان استفاده کنند. همه این تکنیک ها باید با در نظر گرفتن مواردی مانند لحن سازمان، مکانیسم‌های فیزیکیِ محرک ِفرهنگ ریسک، ویژگیهای داخلی محرک فرهنگ ریسک، ویژگی‌های بیرونی محرک فرهنگ ریسک، رابطه با فرهنگ کلی و خرده فرهنگ‌های موثر در مدیریت ریسک، باشند.

فهرست مطالب

مقدمه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مدیر عامل و هیئت مدیره مسئول مولفه اساسی و مهم مدیریت ریسک اعتباری یعنی فرهنگ اعتباری مؤثر و مستحکم هستند. در مواردی که یک سازمان دارای یک تعریف دقیق و منظم از فرهنگ اعتباری تحت حمایت هیئت مدیره که در برابر تصمیمات بدون تدبیر در زمینه اعتباری و قیمت‌گذاری از آن محافظت می‌کند، نباشد، ممکن است درمقابل چالش‌های کلان اقتصادی ناشی از محیط پویای کسب و کار ماندگار نماند.

فرهنگ اعتباری مجموعه‌ای از ارزش‌ها و عقاید است که توسط افراد در مدیریت ریسک اعتباری به اشتراک گذاشته می‌شود. فرهنگ اعتباری شامل سیاست‌ها و رویه‌های نوشتاری ملموس و ناملموس مانند سنت‌ها، فلسفه‌ها و استانداردهای غیررسمی است. فرهنگ اعتباری با گذشت زمان توسعه می‌یابد، دایره صلاحیت را تعریف می‌کند و به آن منتقل می‌شود. ایجاد فرهنگ صحیح آگاهی از ریسک، مسیر طولانی برای اطمینان از مدیریت مؤثر ریسک اعتبار طی می‌کند. فرهنگ اعتبار ی ضعیف منجر به ریسک‌های اعتباری می‌شود که با اهداف و استراتژی‌های مدیریت ریسک اعتباری مطابقت ندارند. آموزش دور‌ه‌ای کارکنان مدیریت ریسک اعتباری، کادر برتر آگاه در زمینه ریسک اعتباری، ارتباط صحیح دو طرفه، ایجاد سیاست‌ها و استانداردهای اعتباری دقیق و پیروی دقیق از آنها، برخی از روش‌های مؤثر برای اطمینان از یک فرهنگ ریسک اعتباری قوی در یک سازمان هستند. تنها داشتن یک مجموعه قوی از خط مشی‌ها، فرآیندها و مکانیزم حسابرسی و بررسی کافی نیست. باید توسط یک فرهنگ اعتباری قوی حمایت شود. به‌عنوان مثال، اگر فرهنگ بانک یا مؤسسه مالی، پذیرش ریسک کم باشد، در این صورت سیاست‌ها و رویه‌ها معیارهای دقیقی را نشان می‌دهند که ریسک اعتباری بر اساس آن تحقق می‌یابد. این موضوع باید در همه جلسات، کلمات، اقدامات و ارتباطات تأیید شود. بنابراین اگر مدیریت ارشد بانکی به دنبال دستیابی به مزایای ناشی از فعالیت‌های با ریسک بالا باشد و با ترغیب برای انجام چنین فعالیت‌هایی به‌دنبال سودآوری باشد، این رویداد بیانگر یک تخریب و تعارض فرهنگی است که برای سازمان خوب نیست. فرهنگ ریسک اعتباری که به خوبی درک شده باشد، تصمیم گیرندگان و کارمندان در مدیریت ریسک اعتباری را قادر می‌سازد تا تصمیم‌های مؤثر و هوشمندانه در حوزه ریسک اتخاذ کنند و از دستیابی به اهداف مدیریت ریسک اعتباری، اطمینان حاصل کنند. کارمندان می‌توانند فرهنگ ریسک اعتباری را به روش‌های مختلفی تعدیل کنند. سازمان‌های مختلف روش‌های خاص خود را برای رسیدن به این هدف دارند. در حالی که اکثر بانک‌ها، کارمندان میانی با حداقل بیست سال سابقه را از طریق یک فرآیند انتخاب دقیق، آموزش می‌دهند تا آنها را در شغل‌ها و مدیریت‌ها حفظ کنند. اکثر بانک‌ها نیز محیط‌های متنوع و حرفه‌ای در اختیار متخصصان اعتباری قرار می‌دهند تا بتوانند به یک فرهنگ اعتباری دست یابند. یک فرهنگ اعتباری قوی باعث تصمیم‌گیری خوب اعتباری می‌شود. تعهد به تصمیمات با کیفیت و یادگیری مداوم یک عنصر اساسی است.

بحران اعتباری اخیر در سال 2008 اهمیت فرهنگ اعتباری را برجسته کرده است که عدم وجود آن منجر به کمبودها و نواقص در فرآیند‌ها و تصمیمات اعتباری می‌شود. سیستم‌های اعتباری باید دارای مکانیزم هشدار زودهنگام باشند و قضاوت‌های مستقل از احساسات و برمبنای واقعیت باشند و یک چارچوب منطقی مناسب برای تصمیم گیری روزانه را ترغیب کنند.

تعریف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهنگ ریسک مجموعه‌ای از رفتارها، بحث‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و نگرش‌های ریسک‌پذیری و مدیریت ریسک در یک مؤسسه است. این تعریف در رابطه با تحقیق Protiviti با انجمن مدیریت ریسک انجام شده است، این تعریف در مورد کلیه سازمانها، اعم از دولتی یا خصوصی، انتفاعی یا غیرانتفاعی اعمال می‌شود. فرهنگ ریسک اتصال‌دهنده‌ای‌ است که تمام عناصر زیرساخت‌های مدیریت ریسک را به هم متصل می‌کند، زیرا ارزش‌های مشترک، اهداف، شیوه‌ها و مکانیسم‌های تقویتی که ریسک را در فرایندهای تصمیم‌گیری سازمان و فرآیندهای عملیاتی خود قرار می‌دهند، منعکس می‌کند. در واقع، این یک نگاه به ضمیر یک سازمان است تا بفهمد آیا واقعاً معاملات ریسک / پاداش مهم هستند یا خیر.

ارزیابی فرهنگ ریسک:[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرهنگ ریسک ممکن است یک مانع بزرگ برای بهبود عملکرد مدیریت ریسک باشد، چه مدیریت متوجه آن باشد چه نباشد. از آنجا که فرهنگ ریسک اغلب با تحول سازمان، تحول پیدا می‌کند، برای سازمان‌ها بهتر است که با در نظر گرفتن موارد زیر از تکنیک‌های خود ارزیابی، نظرسنجی‌های داخلی، گروه‌های متمرکز و سایر فنون برای درک وضعیت فعلی فرهنگ ریسک در سازمان استفاده کنند:

لحن سازمان - این اصطلاح به تأثیر جمعی از لحن در بالا، لحن در وسط و لحن در پایین، در مدیریت ریسک، انطباق و رفتار مسئولانه در کسب و کار اشاره دارد. اگر کارمندان سازمان هر روز پیام متفاوتی از مدیرانی که به آنها گزارش می دهند، ببینند و بشنوند، ارتباطات از بالا تأثیر کمی خواهد داشت. هر چه تعداد لایه های مدیریتی در سازمان بیشتر باشد، احتمال بروز ناسازگاری در لحن‌های مربوطه در رده‌های بالا، میانی و پایین بیشتر می‌شود. به همین ترتیب، ریسک مدیریت اجرایی غیر آگاه از ریسک‌های جدی مالی، عملیاتی و انعطاف پذیری که ممکن است دانش مشترک یک یا چند مدیر میانی و کارمندان باشد، بیشتر است.

مکانیسم‌های فیزیکیِ محرک ِفرهنگ ریسک - این سازوکارهای ملموس بر لحن سازمان تأثیر می‌گذارند و موارد بسیاری را شامل می‌شود که شامل ساختار حاکمیت ریسک است، از جمله بیانیه ارزش شرکت، کدهای رفتاری و برنامه‌های اخلاقی، سیاست‌ها و رویه‌ها، فعالیت‌های نظارتی کمیته ریسک، برنامه‌های تشویقی، ریسک فرآیندهای ارزیابی، گزارش‌دهی با شاخص‌های کلیدی ریسک و بررسی عملکرد و فرآیندهای تقویتی و مواردی دیگر مانند گفتگوی اشتهای ریسک تیم اجرایی و هیئت مدیره و تجزیه اشتهای ریسک در تحمل ریسک و محدود کردن ساختارهایی که روز به روز در اجرای استراتژی شرکتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

ویژگیهای داخلی محرک فرهنگ ریسک - این ویژگی‌ها شامل نگرش‌ها، سیستم‌های اعتقادی و ارزش‌های اصلی است که رفتارها و فعالیت‌های روزمره و تصمیم‌گیری در کل سازمان را خصوصاً در رابطه با اهداف کارآفرینی هدایت می‌کند. اگرچه به آسانی مکانیسم‌های فیزیکی "دیده و لمس نمی‌شوند"، اما توجه دقیق را تضمین می‌کنند. به عنوان مثال، رفتارهای مربوط به مدیریت ریسک و پاسخگویی کنترل داخلی اغلب در نحوه رفع مسائل مربوط به حسابرسی، رفع نقاط ضعف در کنترل، تشدید مشکلات و حل مسائل گزارش شده، خود را نشان می‌دهد. انجام به موقع چنین فعالیت‌هایی "فرهنگ سازی" گفتمان قوی در مورد فرهنگ ریسک سازمان فراهم می‌کند. بنابراین، واکنش مدیریت اجرایی (یا عدم آن) به علائم هشدار دهنده توسط عملکردهای مستقل مدیریت ریسک فراهم می‌شود.

ویژگی‌های بیرونی محرک فرهنگ ریسک - این ویژگی‌ها شامل الزامات نظارتی و انتظارات مشتریان، سرمایه‌گذاران و دیگران است. اینکه سازمان تا چه حد پیرو این الزامات و انتظارات می‌باشد و فرآیندهای کسب و کار را با پیشرفت‌های عملی‌تر همسو می‌کند، چیزهای زیادی را در مورد تاب‌آوری آن نشان می‌دهد.

خرده فرهنگ‌هایی که ممکن است در مدیریت ریسک تأثیر داشته باشند - خرده فرهنگ‌های چندگانه به یک مؤسسه اجازه می‌دهند که در پاسخ به یک فضای در حال تغییر کسب و کار، در حل مشکلات، به اشتراک‌گذاری دانش و خدمت به مشتریانی که ممکن است یک فرهنگ به اصطلاح واحد نباشد ، چابک‌تر باشد. از سوی دیگر، آنها همچنین می‌توانند منجر به رفتار‌های سرکشانه و ریسک‌پذیر شوند به‌طوری‌که در نهایت به سازمان آسیب می‌رساند.

خرده فرهنگ‌هایی که ممکن است در مدیریت ریسک تأثیر داشته باشند و

رابطه با فرهنگ کلی - فرهنگ ریسک در خلاء کار نمی کند. فرهنگ سازمانی از بسیاری جهات بر آن تأثیر می گذارد و برخی معتقدند که آنها یکسان هستند.

ریسک بهسازی فرهنگ:[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از آنجا که ریسک به عدم اطمینان در مواجهه با آینده  مربوط است، منطقی به نظر می‌رسد که یک فرهنگ ریسک مطلوب،  فرصت‌‌ها و ریسک‌‌های یک سازمان را به موقع و سریع تشخیص داده و از دانش خود برای ارزیابی موقعیت‌ها استفاده کند. چنین فرهنگی مزیت زمان را به مدیریت می‌دهد که قبل از تغییر در بازار، با گزینه‌های تصمیم گیری بیشتری، فرضیات نامعتبر استراتژی را باطل کند. مثال دیگر فرهنگ ریسک مطلوب، می‌تواند  یکی از مواردی باشد که باعث ایجاد رابطه سالم بین فعالیت‌های کارآفرینی سازمان برای ایجاد ارزش بنگاه اقتصادی و فعالیت‌های آن در جهت حمایت از ارزش سازمانی می‌شود به گونه‌ای که هیچ یک نسبت به دیگری خیلی نامتناسب نباشد. پس از اتمام ارزیابی اولیه از فرهنگ ریسک فعلی، مدیریت اجرایی باید در نظر داشته باشد که آیا تغییرات سازمانی مورد نیاز است یا خیر و برای اجرای آن تغییرات طبق دستورالعمل هیئت مدیره اقدام کند. در انتقال به یک فرهنگ ریسک مطلوب ، مدیریت اجرایی باید تلاش کند تا موارد زیر را بدست آورد:

آن را در بالاترین سطح  اولویت قرار دهید رویکرد یکپارچه بطور دورهای پیشرفت را ارزیابی کنید

آن را در سازمان قرار دهید - فرهنگ ریسک باید از طریق فرایند کلی مدیریت ریسک شرکت انجام شود. در غیر این صورت، به یک مانع زائد تبدیل می‌شود. برای نشان دادن مسئولیت‌های مربوط به مدیریت ریسک و رفتارهای مدیریت ریسک مطلوب باید از طریق منشور کمیته، سیاست‌ها،  شرح شغل، ساختارهای محدود، رویه‌ها و پروتکل‌ها تقویت شود.

آن را در بالاترین سطح  اولویت قرار دهید - مدیریت اجرایی باید با نشان دادن رفتارهای مطلوب از طریق اقدامات و تصمیمات خود در طول زمان و همچنین با برقراری ارتباط دوره‌ای که منتج از فرهنگ ریسک سازمان است، فرهنگ ریسک مطلوب را پشتیبانی کند.

رویکرد یکپارچه - برنامه‌هایی مانند ارتباطات سیاستی دوره‌ای، کمپین‌های آگاهی بخش و استراتژی‌های آموزشی، به تنهایی فقط پنجره‌های پوششی هستند و وقتی در یک برنامه جامع، آماده می‌شوند که عملکرد مورد انتظار، نقش‌ها، مسئولیت‌ها و ساختارهای جبران خسارت را با ریسک مناسب و جنبه‌های مهم فرهنگ ریسک مطلوب برای کارکنان در نظر ب‌گیرند.

بطور دورهای پیشرفت را ارزیابی کنید - رفتارهای کارکنان را برای روندهای جدید، نگرشها یا برداشت‌هایی که نیاز به دقت دارند، نظارت کنید. اقدامات کمی و کیفی یک فرهنگ ریسک مؤثر را با استفاده از شاخص‌های زیر می‌سنجند:

• سطح حمایت مالی مدیریت اجرایی

• مسیر ریسک کسب و کار مدیریت ریسک

• اثربخشی کمیته ریسک و فرآیندهای حاکمیتی

• شواهد و مدارک مهم در مورد تصمیمات کسب و کار، ریسک‌پذیری و توجه به پرداخت بدهی

• کیفیت مباحث هیئت‌مدیره درمورد مسائل مربوط به ریسک و موارد تشدید شده

• استفاده از بیانیه اشتهای ریسک وقدرت تحمل در تصمیم گیری

• تراز و ادغام ریسک در برنامه‌ریزی و جهت‌گیری استراتژیک

جستارهای وابسته

  • عدم قطعیت
  • ریسک در امور مالی
  • مدیریت غیر متمرکز ریسک
  • مدیریت ریسک سازمانی
  • اندازه گیری ریسک
  • مدیریت ریسک
  • کاهش ریسک

پانویس/ پاورقی

منابع

  • - Basel II: (June 2006) International Convergence of Capital Measurement and Capital Standards: a Revised Framework. https://www.bis.org/publ/bcbs107.htm.
  • - Ciby Joseph (2013).Advanced Credit Risk Analysis and Management.
  • - “Risk Culture: From Theory to Evolving Practice,” The RMA Journal, December 2013 – January 2014, Risk Management Association and Protiviti.
  • - “Boards Should Monitor the Tone at the Bottom,” Dr. Larry Taylor, NACD Directorship, October/November 2011.

پیوند به بیرون

الگوهای ناوبری

رده