هدفگذاری تورمی (Inflation Targeting)
مفهوم:
والد:
بعد:
فرزند:
هدفگذاری تورمی یک استراتژی سیاست پولی است که به منظور تعیین الزامات بانک مرکزی در دستیابی به نرخ مدنظر برای تورم اجرا میشود و به اطلاع عموم مردم میرسد. هدفگذاری تورمی موجب پدید آمدن تعهد برای ثبات قیمتی و نیز افزایش پاسخگویی بانک مرکزی در قبال دستیابی به اهداف تورمی در بلندمدت میشود. هدفگذاری تورمی از اوایل دهه 1990 در جهان و پس از آن که بانک مرکزی نیوزیلند برای اولین بار این رژیم را در سال 1989 معرفی کرد، مطرح شد. منطق نهایی هدفگذاری تورمی، کمک به بانک مرکزی برای دستیابی به سطح مطلوب بلندمدت برای تورم است که معمولا به صورت نرخ اندازهگیری شدهای سازگار با ثبات قیمتی باشد. اهداف تورمی برای کمک به بانک مرکزی جهت دستیابی به ثبات قیمتی بلندمدت به سه روش اصلی طراحی میشود: فراهم کردن لنگر اسمی، بهبود شفافیت و پاسخگویی و افزایش اعتبار بانک مرکزی. اتکا بر پیشبینیها، استفاده از گزارشهای تورمی و فراهم کردن انعطافپذیری سه ویژگی کلیدی اهداف تورمی به شمار میآیند. همچنین هدفگذاری تورمی به دو شکل ثابت و انعطافپذیر امکانپذیر است. در هدفگذاری تورمی انعطافپذیر، سیاست پولی، ثبات هر دو نوع تورم در اهداف تورمی و اقتصاد حقیقی را هدف قرار داده است در حالی که هدفگذاری تورمی ثابت تنها بر ثبات تورم، بدون توجه به ثبات اقتصاد حقیقی تاکید دارد.
هدفگذاری تورمی از جمله اهداف سیاستگذاری پولی است که از طریق تعیین اهداف برای نرخ تورم به منظور دستیابی به سطوح مطلوب تورم در بلندمدت از سوی بانک مرکزی و جهتدهی به سیاستهای آن انجام میشود. این هدف میتواند به اجرای مؤثرتر سیاست پولی و تثبیت قیمتها کمک کند.
هدفگذاری تورم یکی از اهداف سیاستگذاری پولی است که در کنار کاهش نابرابری درآمد، رشد اقتصادی، رشد اشتغال و ثبات مالی به عنوان یکی از اهداف بانک مرکزی مدنظر قرار میگیرد.
محتویات
مفهوم هدفگذاری تورمی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
هدفگذاری تورمی یک استراتژی سیاست پولی است که بر هدفگذاری نرخ تورم برای تامین الزامات بانک مرکزی تاکید دارد. این استراتژی به شکل زیر توصیف میشود (برنانکه و همکاران، 1999، ص ۴):
1. اعلام عمومی هدفهای مقداری رسمی (یا طیف اهداف) برای نرخ تورم در یک یا چند افق زمانی؛
2. تعهد نهادی برای ثبات قیمتی به عنوان هدف اصلی بلندمدت سیاست پولی و تعهد نسبت به دستیابی به اهداف تورمی در هر مورد؛
3.استراتژی اطلاعات-شمول که در آن بسیاری از متغیرها و نه فقط کلهای پولی در فرآیند تصمیمگیری سیاست پولی مورد استفاده قرار میگیرند؛
4.تلاشهای قوی برای اطلاعرسانی به مردم درباره برنامهها و اهداف مقام پولی؛
5.افزایش پاسخگویی بانک مرکزی برای دستیابی به اهداف نرخ تورم.
رژیمهای هدفگذاری تورمی از اوایل دهه 1990 در جهان و پس از آن که بانک مرکزی نیوزیلند برای اولین بار این رژیم را در سال 1989 معرفی کرد، شناخته شد تا تورم دورقمی را که در آن کشور طی اکثر سال های دهه 1970 و 1980 میلادی وجود داشت، کاهش دهد. مطابق مطالعه برنانکه و همکاران (1999، صص 299-301) هدفگذاری تورمی به عنوان یک وضعیت بینابینی در میان سیاست پولی مبتنی بر قاعده و سیاست پولی به طور کامل صلاحدیدی است. لذا آن را سیاستی تحت عنوان سیاست پولی صلاحدیدی تحت قیود معین نامیدهاند. علاوه بر این، هدفگذاری تورمی به عنوان یک قاعده محکم نبوده زیرا شامل مداخله خودکار توسط بانک مرکزی در صورت وقوع رویداد خاص نظیر افزایش در نرخ تورم نیست.
به هر حال این استراتژی سیاست پولی به اندازه مباحث نظری برای صلاحدید مطلق، انعطافپذیر نیست، زیرا بانک مرکزی ملزم به اعلام نرخ (های) تورمی است که در یک بازه زمانی معین هدف قرار میدهد. به سبب این اعلام عمومی، بانک مرکزی مسئول پاسخگویی به اثرات مداخلات سیاست پولی به ویژه نرخ تورم و نرخ رشد حقیقی بوده است. این امر احتمالا بر اعتبار بانک مرکزی و در نتیجه انتظارات نمایندگان تاثیر میگذارد و پیامدهای مهمی در رابطه با وقفههای زمانی و آثار سیاست پولی بر عملکرد اقتصادی کشور مربوطه دارد (روسی، 200۴).
منطق هدفگذاری تورمی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
اهداف تورمی میتوانند توسط دولت و در توافق مشترک بین بانک مرکزی و دولت تعیین شوند یا به طور مشخص توسط بانک مرکزی معین گردند. منطق نهایی اهداف مذکور، کمک به بانک مرکزی برای دستیابی به سطح مطلوب بلندمدت برای تورم است که معمولا به صورت نرخ اندازهگیری شدهای سازگار باثبات قیمتی باشد. نرخ تورم که مطابق با ثبات قیمتی در نظر گرفته میشود، از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، ولی معمولاً در بازهای بین صفر تا 3 درصد سالانه قرار میگیرد و بر اساس شاخص گستردهای از قیمت مصرفکننده اندازهگیری میشود. اهداف تورمی برای کمک به بانک مرکزی جهت دستیابی به ثبات قیمتی بلندمدت به سه روش اصلی طراحی میشود:
فراهم کردن لنگر اسمی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
یک منطق اهداف تورمی آن است که لنگر اسمی برای سیاست پولی فراهم میکند. بدون چنین لنگری، اقدامات سیاستی دستخوش اختلالات کوتاهمدت شده و در این فرایند با اهداف بلندمدت ناسازگار خواهد بود. با لنگر اسمی، سیاستگذار به هدف بلندمدت نظیر ثبات قیمتی نزدیک میشود که انتظارات تورمی را محدود میکند ولی ابزار لازم برای پاسخگویی به اختلالات کوتاهمدت را حفظ میکند.
بهبود شفافیت و پاسخگویی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
منطق دیگر اهداف تورمی آن است که این اهداف شفافیت سیاست پولی در پاسخگویی سیاستگذاران پولی را بهبود میبخشند. اهداف تورمی به شدت شفافاند؛ زیرا هدفی قابل درک و دقیق برای سیاست پولی را به اطلاع مردم میرسانند.
افزایش اعتبار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دلیل اهمیت شفافیت و پاسخگویی آن است که این اهداف به طور بالقوه اعتبار بانک مرکزی را افزایش میدهد. این بدان معناست که اهداف مذکور، هدف سیاست پولی و تعهد بانک مرکزی برای دستیابی به اهداف مذکور را به مردم اعلام میکند. اعتبار در بانکداری مرکزی مهم است؛ زیرا باعث میشود انتظارات مردم در مورد تورم در آینده شکل بگیرد.
ویژگیهای کلیدی اهداف تورمی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بسیاری از رژیمهای هدفگذاری تورمی ویژگیهای مشترکی از حیث کمک به بانک مرکزی برای دستیابی به یک سیاست پولی شفافتر، پاسخگوتر و قابل اعتماد تر دارند.
اتکاء بر پیشبینیها[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بهخاطر اقدامات سیاست پولی که اقتصاد را با وقفههای معنیدار متاثر میکند، سیاستگذاران باید بر پیشبینیهای تورمی جهت کمک به آنها در هدفگذاری تورمی اتکاء کنند. به طور مشخص اقدامات سیاست پولی معمولاً بر تولید و اشتغال با وقفههای ششماهه یا بیشتر اثرگذار بوده و بر تورم با وقفه هجده ماه یا بیشتر اثر میگذارد. در نتیجه، سیاستگذاران باید بر مبنای پیشبینیهای تورمی از یک تا دو سال در آینده اقداماتی را اتخاذ کنند.
استفاده از گزارشهای تورمی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بیشتر بانکهای مرکزی که به طور منظم هدفگذاری تورمی داشتهاند، به منظور دستیابی به شفافیت، گزارش تورمی منتشر کردهاند. انتشار این گزارشهای تورمی یکی از نوآوریهای کلیدی رژیمهای هدفگذاری تورمی بوده است. هدف از چنین گزارشی، توضیح آن است که هدف تورمی بانک مرکزی چیست، تورم نسبت به هدف متصور چگونه رفتار کرده است و نیز مسیر احتمالی تورم در آینده چگونه خواهد بود.
فراهم کردن انعطافپذیری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ویژگی نهایی مشترک بین رژیمهای هدفگذاری تورمی انعطافپذیری درونسازی شده است. با توجه به دشواری پیشبینی تورم و احتمال اینکه بسیاری از شوکهای اقتصادی آثار موقتی بر تورم خواهد داشت، کلیه رژیمهای هدفگذاری تورمی به بانک مرکزی اجازه میدهد تا در برخی مواقع در رسیدن به هدف خود دچار خطا شود. البته زمانی که چنین اشتباهاتی اتفاق افتد، از بانک مرکزی انتظار میرود که چرایی آن را توضیح دهد. توضیحات قابل قبول شامل شوکهای تورمی انتقالی فراتر از کنترل بانک مرکزی نظیر تغییرات در قیمت نفت، بلایای طبیعی و اثر دور اول تغییرات مالیاتی غیرمستقیم است.
هدفگذاری تورمی ثابت و انعطافپذیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
هدفگذاری تورمی انعطافپذیر به این معناست که سیاست پولی، ثبات هر دو نوع تورم در اهداف تورمی و اقتصاد حقیقی را هدف قرار داده است در حالی که هدفگذاری تورمی ثابت تنها بر ثبات تورم، بدون توجه به ثبات اقتصاد حقیقی تاکید دارد؛ چیزی که مروین کینگ (1997) آن را تورم تازنده نامیده است. منظور از تثبیت اقتصاد حقیقی، ایجاد ثبات در بکارگیری منابع در سطح نرمال است و باید توجه داشت که سیاست پولی نمیتواند بر سطح بلندمدت استفاده از منابع اثرگذار باشد. تمامی بانکهای مرکزی با ویژگی هدفگذاری تورمی، از هدفگذاری تورمی انعطافپذیر به جای هدفگذاری تورمی ثابت استفاده می کنند.
به خاطر وقفههای زمانی بین اقدامات سیاست پولی و اثر آن بر تورم و اقتصاد حقیقی، هدفگذاری تورمی انعطافپذیر موثر باید بر پیشبینیهای تورمی و اقتصاد حقیقی متکی باشد. هدفگذاری تورمی انعطافپذیر به عنوان هدفگذاری پیشبینی نیز توصیف میشود؛ بانک مرکزی، مسیر نرخ سیاستی را انتخاب میکند تا تورم را پیشبینی کرده و استفاده از منابع را به نحوی مناسب جلوه دهد. منظور از پیشبینی که خوب به نظر برسد، پیشبینیای است که در آن یا تورم در سطح هدف قرار دارد و استفاده از منابع نرمال است، یا اینکه تورم در حال نزدیک شدن به سطح هدف است و استفاده از منابع نیز با سرعت مناسبی در حال رسیدن به سطح نرمال است. می توان گفت این پیشبینی برای تورم و استفاده از منابع است که به طور موثر تورم را در سطح هدف تورمی و استفاده از منابع را در سطح نرمال خود تثبیت میکند. در زمان وقوع تعارض اهداف، مصالحه منطقی بین ثبات تورمی و ثبات منابع وجود دارد.
- سیاست پولی
- استقلال بانک مرکزی
- پاسخگویی بانک مرکزی
- بانک مرکزی
- ثبات مالی
- Laurens, B., Arnone, M., & Segalotto, J. (Eds.). (2016). Central bank independence, accountability, and transparency: a global perspective. International Monetary Fund, Palgrave Macmillan.
- Herger, N. (2019) Understanding Central Banks, Springer International Publishing
- Louis-Philippe Rochon and Sergio Rossi - THE ENCYCLOPEDIA OF CENTRAL BANKING-Edward Elgar (2015)
- Rabin, A. A. (2001). Handbook of Monetary and Fiscal Policy. CRC Press.