سیاست پولی از نگاه پولیون (Monetarist view on monetary policy)
سیاست پولی از نگاه پولیون و یا مکتب پولگرایی، نظریهای در اقتصاد است که توسط میلتون فریدمن با این رویکرد شهرت پیدا کرده است که عرضه پول عامل محرک در تعیین ستانده ملی و تورم است و سیاستها باید به منظور حصول اطمینان و در جهت تعادل عرضه و تقاضای پول اتخاذ شوند.
- The monetarist theory (also referred to as “monetarism”) is a fundamental macroeconomic theory that focuses on the importance of the money supply as a key economic force. Subscribers to the theory believe that money supply is a primary determinant of price levels and inflation. Increasing money supply, according to the theory, inevitably leads to higher prices and inflation, while decreasing the money supply leads to deflation and risks, causing a recession. Changes in money supply also affect employment and production levels, but the monetarist theory asserts that those effects are only temporary, while the effect on inflation is more long-lasting and significant.
- Monetarism agrees that money matters for two distinctive reasons: (i) engender inflation in the long term; (ii) drives economic activity and fluctuation in the short run. Hence it was particularly in their interest to demonstrate that monetary policy is effective in influencing economic activity in the short term. In the long term money growth is the main source of inflation. While in the short run, because of nominal rigidities in wages and prices, money affects real income. This indicates that money is not neutral, because it leads to an increase in aggregate demand in the short run, other things being equal. This may lead to full employment; however as time goes on people will soon catch up with this policy of monetary expansion. Therefore, the policy effects on aggregate demand will be short lived and the increase in money supply only generates inflation in the long run, and any efforts to reduce unemployment below the natural rate of unemployment will result in inflation. Monetarists hold the view that the transmission mechanism of monetary policy is complex; this is because there are time lags between a change in money and its ultimate effect on price level. This suggests that policy makers cannot precisely tell when and to what extend their policy actions will affect the real economy. Thus, whatever decision taken about money today may affect the future price level, but this will be subjected to a series of lag effects. On this basis, some believe that financial markets are competitive, many monetarists do not assign much importance to this transmission that emphasizes credit channel (Gottschalk, 2005). Thus, to avoid policy mistakes advanced by Keynesian activisms, Monetarists argue for monetary policy rules to stabilize aggregate demand.
- نظریه پولیون (همچنین با عنوان مکتب پول گرایی) یک نظریه اقتصاد کلان بنیادی است که بر اهمیت عرضه پول به عنوان یک عامل اقتصادی کلیدی تمرکز دارد. پایه گذاران این نظریه بر این باورند که عرضه پول به عنوان عامل تعیین کننده اولیه سطح عمومی قیمت ها و تورم است در حالیکه کاهش عرضه پول منجر به تورم منفی با تعدیل منفی در سطح عمومی قیمت ها و ریسک هایی می شود که عامل رکود خواهند شد. تغییرات در عرضه پول همچنین بر سطح اشتغال و تولید اثرگذار بوده اما نظریه پولیون ادعا می کند که اثرات مذکور تنها موقتی بوده در حالی که اثرگذاری بر تورم بیشتر در بلندمدت دائمی و معنی دار تر می باشد.
- پولیون موافق هستند که پول به دو دلیل متمایز، مهم می باشد: 1. پول، تورم را در بلندمدت به وجود می آورد، 2. پول، منجر به تحریک فعالیت های اقتصادی و نوسانات در کوتاه مدت می شود. بنابراین، به طور ویژه به نفع طرفداران این مکتب بود که ابراز کنند سیاست پولی در اثرگذاری بر فعالیت های اقتصادی در کوتاه مدت موثر می باشد. رشد پول در بلندمدت منبع اصلی بروز تورم است. در حالی که در کوتاه مدت به دلیل انعطاف ناپذیری اسمی در دستمزدها و قیمت ها، پول بر درآمد حقیقی اثر می گذارد. این امر نشان می دهد که پول خنثی نیست زیرا با فرض ثابت بودن سایر عوامل موجب افزایش در تقاضای کل در کوتاه مدت می شود. این امر ممکن است منجر به اشتغال کامل شده در حالی که با گذشت زمان مردم به زودی تصمیمات خود را با سیاست انبساط پولی تنظیم می کنند و خود را می رسانند. بنابراین، اثرات سیاست بر تقاضای کل کوتاه بوده و افزایش در عرضه پول تنها منجر به تورم در بلندمدت می شود و هر اثری برای کاهش بیکاری به زیر نرخ بیکاری طبیعی منجر به تورم خواهد شد. پولیون بر این دیدگاه تمرکز دارند که مکانیزم انتقال سیاست پولی پیچیده است: این امر به این خاطر است که وقفه های زمانی بین تغییر در پول و اثر نهایی آن بر سطح قیمت ها وجود دارند. این دیدگاه بیان می دارد که سیاست گزاران دقیقا نمی توانند بگویند که چه زمانی و تا چه اندازه اقدامات سیاستی آن ها بر بخش حقیقی اقتصاد اثر خواهد گذاشت. بنابراین، هر تصمیمی که امروزه در خصوص پول گرفته می شود ممکن است بر سطح عمومی قیمت های آتی اثر بگذارد، اما این امر وابسته به یک سری از اثرات وقفه می باشد. بر این اساس، عده ای بر این باورند که بازارهای مالی رقابتی بوده و بسیاری از پولیون اهمیت چندانی به این انتقال نمی دهند تا بر کانال اعتباری تاکید نمایند (گاتسچاک، 2005) بنابراین، برای اجتناب از اشتباهات سیاستی که با فرضیه کینزی توسعه داده شد، پولیون به نفع قواعد سیاست پولی استدلال می کنند تا تقاضای کل را تثبیت نمایند.
- Frederic S. Mishkin - Monetary Policy Strategy (2007, The MIT Press)
- Kamati, R. (2014). Monetary policy transmission mechanism and interest rate spreads (Doctoral dissertation, University of Glasgow).
این متن یک نوشتار تعریف است.