سیاست پولی از نگاه پولیون (Monetarist view on monetary policy)
مفهوم:
والد:
بعد:
فرزند:
نظریه پولیون و یا مکتب پولگرایی، یک نظریه اقتصاد کلان بنیادی است که بر اهمیت عرضه پول به عنوان یک عامل اقتصادی کلیدی تمرکز دارد. درواقع، مکتب پولیون یک مکتب فکری در علم اقتصاد است که پول را در مرکز سیاستهای اقتصاد کلان قرار میدهد. طبق نظریه مقداری پول، این مکتب سطح قیمتها را به مقدار پول در اقتصاد ارتباط میدهد. این مکتب مدعی است که متغیرهای پولی اثر عمدهای بر اقتصاد دارند و به طور خاص انبساط عرضه پول بیش از آن که منجر به ایجاد اشتغال گردد، تورم بالاتر را به دنبال دارد. سیاست پولی از نگاه پولیون و یا مکتب پولگرایی، نظریهای در اقتصاد است که توسط میلتون فریدمن با این رویکرد شهرت پیدا کرده است که عرضه پول عامل محرک در تعیین ستانده ملی و تورم است و سیاستها باید به منظور حصول اطمینان و در جهت تعادل عرضه و تقاضای پول اتخاذ شوند.
مکتب اصالت پول یا پولگرایی یکی از انواع مکاتب اقتصادی از لحاظ سیاستگذاری پولی به شمار میرود که بر رشد عرضه و تقاضای واقعی برای پول، نرخ بهره اسمی و واقعی و انتظارات تورمی به عنوان عامل اصلی تورم و رکود در اقتصاد تأکید میکند. سیاست پولی به عنوان یک ابزار اقتصادی در مکتب پولگرایی مورد استفاده قرار گرفته و برای تنظیم نرخهای بهره جهت کنترل عرضه پول مورد استفاده قرار میگیرد.
سیاست پولی از نگاه پولیون یا مکتب پولگرایی در کنار سیاست پولی از دیدگاه کلاسیکها، سیاست پولی از دیدگاه کنزینها، سیاست پولی از دیدگاه نئوکلاسیکها و سیاست پولی از دیدگاه کینزینهای جدید، مکاتب مختلفی از اندیشههای اقتصادی است که بر نقش دولتها در کنترل حجم پول در گردش تأکید میکند. این مکتب از لحاظ شرایط، ویژگیها و متغیرهای تعیینکننده تورم و رکود در اقتصاد با سایر مکاتب متفاوت میباشد. این دیدگاه بهطور خاص مربوط به میلتون فریدمن (۲۰۰۶-۱۹۱۲) از دانشگاه شیکاگو میشود. مکتب پولگرایی بر خلاف مکاتب دیگر، تغییرات در سطح درآمد پولی کلی را اساسا ناشی از تغییرات قبلی در ذخیره پول میداند و بر این باورند که پول کنترلکننده اقتصاد کشور است.
محتویات
. مقدمه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نظریه پولیون و یا مکتب پولگرایی، یک نظریه اقتصاد کلان بنیادی است که بر اهمیت عرضه پول به عنوان یک عامل اقتصادی کلیدی تمرکز دارد. پایهگذاران این نظریه بر این باورند که عرضه پول به عنوان عامل تعیینکننده اولیه سطح عمومی قیمتها و تورم است در حالیکه کاهش عرضه پول منجر به تورم منفی با تعدیل منفی در سطح عمومی قیمتها و ریسکهایی میشود که عامل رکود خواهند شد. تغییرات در عرضه پول بر سطح اشتغال و تولید اثرگذار بوده اما بر اساس نظریه پولیون، اثرات مذکور موقتی بوده و اثرگذاری بر تورم بیشتر در بلندمدت دائمی و دارای معنی میباشد.
۲. تاریخچه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مکتب پولگرایی یک مکتب فکری اقتصادی است که بیان میکند عرضه پول در یک اقتصاد به عنوان عامل اصلی رشد اقتصادی میباشد. با افزایش دسترسی به پول در سیستم اقتصادی، تقاضای کل برای کالاها و خدمات بالا میرود. هر افزایش در تقاضای کل، خلق اشتغال را تقویت کرده، نرخ بیکاری را کاهش داده و رشد اقتصادی را تقویت میکند. با این وجود، افزایش تقاضا در بلندمدت نهایتا بیش از عرضه بوده و منجر به عدم تعادل در بازارها میشود. کمبود ایجاد شده از طریق تقاضا بیشتر نسبت به عرضه بر افزایش قیمتها تاثیر گذاشته و منجر به وقوع تورم میشود.
سیاست پولی به عنوان یک ابزار اقتصادی در مکتب پولگرایی مورد استفاده قرار گرفته و برای تنظیم نرخهای بهره جهت کنترل عرضه پول مورد استفاده قرار میگیرد. وقتی که نرخهای بهره افزایش مییابند، مردم انگیزه بیشتری برای پسانداز در مقابل مصرف پیدا میکنند و لذا عرضه پول کاهش مییابد. از طرف دیگر، وقتی که نرخهای بهره به دنبال برنامه پولی انبساطی کاهش مییابد، هزینه استقراض کاهش پیدا کرده و این به معنای آن است که مردم میتوانند بیشتر قرض کنند و بیشتر خرج کنند و لذا از این طریق اقتصاد را تحریک میکنند.
مکتب پولگرایی به طور دقیق به اقتصاددان معروفی همچون میلتون فریدمن مربوط میشود که بر مبنای نظریه مقداری پول[۱] استدلال میکند که دولت باید عرضه پول را به طور واضح و منصفانه ثابت نگه دارد و آن را حدودا به طور سالانه تا حدودی منبسط کند تا امکان رشد طبیعی اقتصاد فراهم گردد. به واسطه اثرات تورمی که به دلیل انبساط بیشتر عرضه پول به وجود میآید، فریدمن که نظریه پولگرایی را به صورت فرمول ارائه کرده است بر این ادعا است که سیاست پولی باید با هدف قراردادن نرخ رشد عرضه پول انجام شود تا ثبات اقتصادی و قیمتی حفظ شود.
فریدمن یک نرخ رشد ثابت پیشنهاد میکند و آن را قاعده k درصد نامگذاری نموده است. از دیدگاه وی، عرضه پول باید با یک نرخ ثابت سالانه و مرتبط با رشد تولید ناخالص داخلی رشد کند و به صورت یک درصد ثابت در سال بیان میشود. با این روش، انتظار میرود که عرضه پول به صورت ملایم رشد کرده و کسب و کارها قادر به پیشبینی تغییرات عرضه پول در هرسال و برنامهریزی طبق آن خواهند بود. از اینرو، اقتصاد با نرخ ثابتی رشد میکند و تورم در سطوح پایینی نگه داشته خواهد شد.
۳. ماهیت، نقش پول و سیاست پولی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عرضه پول در مکتب پولیون به صورت برونزا توسط دولت تعیین و به طور کامل کنترل میشود. پولیون، نظریه مقداری پول ارائه شده توسط اقتصاددانان نئوکلاسیک را ارزیابی مجدد نموده و استدلال اصلی آنها این بوده است که نوسانات موجود در اقتصاد همیشه با تغییرات عرضه پول یا عموما رشد عرضه اعتبار تطابق خواهد داشت. اگر رشد عرضه پول سریعتر از نرخ رشد درآمد حقیقی باشد، تورم به وجود خواهد آمد. به همین دلیل است که پولیون همیشه این عبارت را بیان می کنند «تورم، همیشه و در هرجا یک پدیده پولی است»
از دیدگاه پولیون پول به دو دلیل خاص، مهم و دارای اهمیت می باشد:
1. پول، تورم را در بلندمدت به وجود میآورد
2. پول، منجر به تحریک فعالیتهای اقتصادی و نوسانات در کوتاهمدت میشود. بنابراین، طرفداران این مکتب همواره بر این عقیده بودند که سیاست پولی در اثرگذاری بر فعالیتهای اقتصادی در کوتاهمدت موثر است. رشد پول در بلندمدت منبع اصلی بروز تورم است. در حالی که در کوتاهمدت به دلیل انعطافناپذیری اسمی در دستمزدها و قیمتها، پول بر درآمد حقیقی اثر میگذارد. این امر نشان میدهد که پول خنثی نیست زیرا با فرض ثابتبودن سایر عوامل موجب افزایش در تقاضای کل در کوتاهمدت میشود. این امر ممکن است منجر به اشتغال کامل شده و البته با گذشت زمان مردم به زودی تصمیمات خود را متناسب با سیاست انبساط پولی تنظیم و همراه میسازند. بنابراین، اثرات سیاست اعمالی بر تقاضای کل کوتاه بوده و افزایش در عرضه پول تنها منجر به تورم در بلندمدت میشود و هر اثری برای کاهش بیکاری به زیر نرخ بیکاری طبیعی منجر به تورم خواهد شد.
پولیون بر این دیدگاه تمرکز دارند که مکانیزم انتقال سیاست پولی پیچیده است زیرا وقفههای زمانی بین تغییر در پول و اثر نهایی آن بر سطح قیمتها وجود دارند. این دیدگاه بیان میکند که سیاستگذاران دقیقا نمیتوانند بگویند که چه زمانی و تا چه اندازه اقدامات سیاستی آنها بر بخش حقیقی اقتصاد اثر خواهد گذاشت. بنابراین، هر تصمیمی که امروزه در خصوص پول گرفته میشود ممکن است بر سطح عمومی قیمتهای آتی اثر بگذارد که البته این امر وابسته به یک سری از اثرات وقفه میباشد. بر این اساس، عدهای بر این باورند که بازارهای مالی رقابتی بوده و بسیاری از پولیون به این انتقال که بر کانال اعتباری تاکید دارد، اهمیت چندانی نمیدهند. بنابراین، برای اجتناب از اشتباهات سیاستی که با فرضیه کینزینها توسعه داده شد، پولیون به نفع قواعد سیاست پولی استدلال میکنند تا تقاضای کل را تثبیت نمایند.
۴. پولگرایی در برابر مکتب کنزی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
این دیدگاه که سرعت گردش پول ثابت است، منشأ جدال کینزینها را تشکیل میدهد. از نظر مکتب کینزی، سرعت گردش پول به دلیل آن که اقتصاد متلاطم است و وابسته به بی ثباتی دورهای است، نباید ثابت باشد. اقتصاد کینزی استدلال میکند که تقاضای کل به عنوان کلید رشد اقتصادی بوده و از هرگونه اقدام بانکهای مرکزی برای تزریق پول بیشتر به اقتصاد به منظور افزایش تقاضا پشتیبانی میکند. این امر همانگونه که پیش از این نیز توضیح داده شد، در برابر نظریه پولگرایی قرار گرفته و ادعا میکند چنین اقداماتی منجر به وقوع تورم میشود.
طرفداران مکتب پولگرایی بر این باورند که کنترل اقتصاد از طریق سیاست مالی یک تصمیم ضعیف به شمار میرود. مداخله اضافی دولت با کارکردهای اقتصادی بازار آزاد تداخل داشته و میتواند منجر به ایجاد کسریهای بزرگ، افزایش فزاینده بدهیهای دولتی و بالارفتن نرخهای بهره شود و در نهایت منجر به بیثباتی اقتصاد گردد.
اوج دوران شکوفایی مکتب پولگرایی مربوط به اوایل دهه ۱۹۸۰میلادی است. یعنی زمانی که اقتصاددانان، دولتها و سرمایهگذاران مشتاقانه شاهد افزایش ناگهانی در هر سطح جدید از آمار عرضه پول بودند. هرچند که در سالهای بعدی حمایت اقتصاددانان دیگر از مکتب پولگرایی کمرنگتر گردید و رابطه بین سنجههای مختلف عرضه پول و تورم در مقایسه با اکثر نظریههای پولگرایی که پیشنهاد کرده بودند، کمتر واضح بوده است. بسیاری از بانکهای مرکزی امروزه تعیین اهداف پولی را متوقف نموده و در عوض اهداف تورمی سختگیرانه را پذیرفتهاند.
۵. نقدهایی بر مکتب پولگرایی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در ابتدای دهه ۱۹۷۰ میلادی حملات انتقادی تندی بر علیه پولیون به خاطر عقاید نظری آنها صورت گرفت. اول اینکه، مکتب پولیون بر علیت از عرضه پول به تورم تاکید میکنند. اقتصاددانانی نظیر میشکین (2007) استدلال میکنند که این رابطه مستقیم علی و معلولی بین عرضه پول و تورم به آسانی قابل پیشبینی نیست. بنابراین، دیدگاه اجماعی وجود ندارد که علیت یک سویه باشد زیرا هیچ چیزی وجود ندارد که مانع از امکان علیت معکوس شود[۲].۲ علاوه براین، چالشی بر روی کل های پولی دقیق وجود دارد تا به عنوان هدف مورد استفاده قرار گیرد زیرا تعاریف عرضه پول همیشه در حال تغییر بوده تا منعکس کننده چیزی باشد که به عنوان پول در نظام مالی مورد استفاده قرار گیرد.
دوم، فرض ثابت بودن سرعت در نظریه مقداری پول بعضا در زمینههای تجربی با دادههایی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به چالش کشیده میشود.
سوم، پولیون بر این باورند که عرضه پول برونزا بوده و بانکهای مرکزی میتوانند با قدرت آن را کنترل نمایند. در حالی که بسیاری از اقتصاددانان جریان اصلی، آن را رد کرده و دیدگاه اجماعی ناظر بر این است که عرضه پول به صورت درونزا تعیین میشود.
- سیاستگذاری پولی
- سیاستگذاری پولی
- سیاست پولی از دیدگاه کنزینها
- سیاست پولی از دیدگاه نئوکلاسیکها
- سیاست پولی از دیدگاه کینزینهای جدید
- Frederic S. Mishkin - Monetary Policy Strategy (2007, The MIT Press)
- Kamati, R. (2014). Monetary policy transmission mechanism and interest rate spreads (Doctoral dissertation, University of Glasgow).
- https://corporatefinanceinstitute.com/resources/knowledge/economics/monetarist-theory/