اختلاس (Embezzlement)

مفهوم:

والد:

بعد:

فرزند:


لید

برای این که اختلاسی به وقوع بپیوندد باید چهار عامل وجود داشته باشد. اول، ‌باید رابطه ای میان قربانی و مرتکب ‌وجود داشته باشد که اغلب به عنوان رابطه امانی شناخته می شود. این امر بدان معناست که یک طرف تجاری به دیگری اتکاء و اعتماد داشته و به او برای عهده دار شدن پول،‌ اموال یا هر چیزی که دارای ارزش مالی باشد اعتماد می کند. دوم، مرتکب اختلاس در عمل ‌باید مال دیگری را از طریق رابطه مالی تحصیل کرده باشد و سپس مالکیت را به خود یا شخص ثالث منتقل نماید و این، در مجموع یک جنبه ذاتی اختلاس یا تصرف غیرقانونی محسوب می شود. سوم، متهم باید مالکیت مال را در اختیار بگیرد یا مال را به شخص دیگری منتقل نماید و در نهایت، اقدامات مرتکب باید عمدی ‌باشد و این از مقتضیات یک نیت متقلبانه است. بنابراین، اگر مشاور مالی به اشتباه مال یک مشتری را منتقل کند یا بر این باور باشد که مشتری به او اختیار داده تا اقدامی را برعهده بگیرد که در واقعیت مجاز نبوده است، کار وی معمولاً اختلاس تلقی نمی شود.

تعریف به حد

اختلاس به مفهوم سرقت، احتباس یا سوء استفاده هدفمند وجوه و دارایی هایی است که توسط کارفرما یا سازمان به یکی از کارکنان سپرده شده است. اختلاس زمانی اتفاق می افتد که مجرم، پولی را از شرکت یا نهادی بدون رضایت برداشت کرده یا مورد استفاده قرار می دهد. اختلاس-کننده در اختلاس، دارایی ها را به طور قانونی به دست می آورد اما این دارایی ها برای اهداف نا خواسته مورد استفاده قرار می گیرد. اختلاس همچنین به شکلی از جرائم یقه سفیدان اشاره دارد که در آن، شخص حقیقی یا حقوقی از دارایی های واگذار شده به وی سوء استفاده می کند.

وجوه افتراق یا شقوق مختلف

اختلاس در کنار تقلب بیمه ای، تقلب در اوراق بهادار، تقلب کارت اعتباری و تقلب در چک بانکی از جمله مهم ترین جرایم مالی محسوب می-شود. اختلاس خود انواع و شکل های مختلفی داشته و به دلایل متفاوتی صورت می گیرد. ممکن است فرد اختلاس کننده مقادیر جزئی را از یک شرکت یا نهاد در بلند مدت و به تدریج بردارد به طوری که توجهی را به سمت این عمل مجرمانه جلب نکند یا امکان آن وجود دارد که وجه اختلاس شده بسیار بزرگ بوده و فرد اختلاس گر به یکباره ناپدید شود. علاوه بر این اختلاس می تواند بنا به اهداف مختلفی صورت پذیرد که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از اختلاس کارآفرینان در تلاش یا کشمکش برای استقلال اقتصادی، اختلاس برای حفظ موقعیت، اختلاس جزئی ‌به واسطه وسوسه و  نیازهای عاجل، اختلاس به دلیل فقر مفرط و اختلاس به خاطر سرگرمی و مصرف تجملاتی

فهرست مطالب

مقدمه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اختلاس به مفهوم سرقت، احتباس یا سوء استفاده هدفمند وجوه و دارایی هایی است که توسط کارفرما یا سازمان به یکی از کارکنان سپرده شده است. اختلاس کننده در اختلاس، دارایی ها را به طور قانونی به دست آورده اما این دارایی ها برای اهداف نا خواسته مورد استفاده قرار می گیرد. اختلاس همچنین به شکلی از جرائم یقه سفیدان اشاره دارد که در آن، شخص حقیقی یا حقوقی از دارایی های واگذار شده به وی سوء استفاده می کند.

اختلاس زمانی اتفاق می افتد که مجرم، پولی را از شرکت یا نهادی بدون رضایت برداشت کرده یا مورد استفاده قرار می دهد. مجرم می تواند مقدار اندکی از دارایی ها را به آرامی و در طی زمان بردارد تا از توجه مدیران به این موضوع جلوگیری کرده و یا این که می تواند حجم زیادی از این دارایی ها را یکجا برداشته و از روش های متنوع برای پوشش جرم استفاده کند. خطاکاری مجرمانه در برخی مواقع مربوط به جابجایی وجوه از یک حساب به حساب دیگر یا نوشتن چک های تقلبی برای حصول اطمینان از این مساله است که پول مفقود شده، کشف نشده باقی می ماند. در مورد اختلاس ممکن است سالها طول بکشد تا صاحب دارایی یا واحد مالی، فعالیت غیرقانونی را کشف نماید.

اختلاس چگونه کار می کند[ویرایش | ویرایش مبدأ]

انتظار بر این است که افرادی که امکان دسترسی به وجوه سازمان به آنها واگذار می شود، از دارایی های مذکور برای استفاده در نظر گرفته شده برای آن محافظت نمایند. دسترسی عامدانه به پول یا وجوه مذکور به منظور استفاده شخصی، غیر قانونی است. چنین فعالیت هایی می تواند شامل انتقال وجوه به حساب هایی باشد که امکان دریافت وجوه پرداختی یا انتقالات از آن فراهم است. البته حساب مذکور، لفافه ای است که به فرد یا شخص ثالثی که با فرد اختلاس گر کار می کنند، امکان می دهد تا برای در اختیار گرفتن وجوه اختلاسی اقدام نمایند. به عنوان مثال اختلاس کننده ممکن است صورتحساب ها و رسیدهایی را برای فعالیت های تجاری که هرگز اتفاق نیفتاده یا خدماتی که هرگز ارائه نشده اند خلق کند تا انتقال وجوه را در قالب تراکنش های قانونی پوشش دهد. اختلاس کننده شاید با شریکی همکاری کند که به عنوان مشاور یا پیمانکار فهرست می شود و فاکتورها را صادر کرده و وجوه پرداختی را دریافت می کند، اما با این وجود، هرگز وظایفی را که بر عهده وی گذاشته شده است را اجرا نمی نماید.

عناصر اختلاس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برای این که اختلاسی به وقوع بپیوندد باید چهار عامل وجود داشته باشد. اول، ‌باید رابطه ای میان قربانی و مرتکب ‌وجود داشته باشد که اغلب به عنوان رابطه امانی شناخته می شود. این امر بدان معناست که یک طرف تجاری به دیگری اتکاء و اعتماد داشته و به او برای عهده دار شدن پول،‌ اموال یا هر چیزی که دارای ارزش مالی باشد اعتماد می کند. روابط امانی ‌متداولی که منجر به اختلاس می شود شامل بانکداران و مشتریان،‌ مشاوران مالی یا کارگزاران بورس و مشتریان آنها و کارکنانی است که خدمات مالی به شرکت ها ارائه می کنند. معمولاً اداره ‌پول به تنهایی برای ایجاد رابطه امانی کافی نیست. بنابراین، به عنوان مثال صندوقدار یک فروشگاه با ‌مشتریانی که پول آنها را جمع آوری می کند، دارای رابطه امانی نخواهد بود. اما، مشاور بازنشستگی که به خاطر مدیریت وجوه بازنشستگی برای یک زوج کهنسال به او پرداخت صورت می-گیرد، احتمالا دارای رابطه امانی با مشتریانش می باشد.

دوم، مرتکب اختلاس در عمل ‌باید مال دیگری را از طریق رابطه مالی تحصیل کرده باشد و سپس مالکیت را به خود یا شخص ثالث منتقل نماید و این، در مجموع یک جنبه ذاتی اختلاس یا تصرف غیرقانونی محسوب می شود. در واقع، فقط کافی نیست که مرتکب ‌به مال دسترسی داشته باشد چرا که اغلب این دسترسی بخشی از شغل اختلاس گر است. در عوض مرتکب اختلاس ‌باید از دسترسی مذکور استفاده کند تا مال را به نفع خود یا دیگری تبدیل نماید. مثالی ساده در این خصوص این است که یک کارگزار، سهم یک مشتری را به حساب خود انتقال داده یا آن را فروخته و سود آن را بردارد. یا این که اختلاس ممکن است زمانی اتفاق افتد که هزینه پرداخت صورتحساب یک شرکت به فردی داده شود اما در عوض او این پول را برای هزینه های شخصی خود صرف نماید.

سوم، متهم باید مالکیت مال را در اختیار بگیرد یا مال را به شخص دیگری (به شکل سند انتقال) منتقل نماید. کارفرما یا صاحب کار باید مالک مال اختلاس شده از سوی نهاد یا فرد شاغل در زمان وقوع جرم باشد. این که هر فرد دیگری به غیر از متهم، صاحب مال باشد، به تنهایی کافی است و مهم نیست که او دارای عنوانی برای آن باشد یا این که تحت مالکیت افرادی بیش از یک نفر قرار داشته باشد. و در نهایت، اقدامات مرتکب باید عمدی ‌باشد و این از مقتضیات یک نیت متقلبانه است. بنابراین، اگر مشاور مالی برحسب اشتباه مال یک مشتری را منتقل کند یا بر این باور باشد که مشتری به او اختیار داده تا اقدامی را برعهده بگیرد که در واقعیت مجاز نبوده است، کار وی معمولاً اختلاس تلقی نمی شود. علاوه بر این، اگر مالی به شخصی سپرده شود و حقا باور دارد که آن مال به او داده شده است، ‌این کار غالبا اختلاس محسوب نمی گردد.

انواع اختلاس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

* اختلاس، ‌شکل های مختلفی دارد. به عنوان مثال، برخی اختلاس کنندگان شاید وجوهی را حتی برای سالها تحت کنترل خود داشته و ناشناخته و کشف نشده باقی بمانند. این، ‌بدان معناست که مبلغ اندکی از وجوه بزرگتر را در طی یک دوره طولانی بر می دارند با این امید که کسی متوجه مبالغ مفقود شده نشود. در سایر موارد ممکن است شخص اختلاس گر فورا مبلغ قابل توجهی پول را بر دارد و سپس در تلاش برای پنهان کردن وجوه مفقود شده به ناگهان غیب شود.

* اختلاس عموما یک جرم یقه-سفید تلقی می شود ولی انواع سطح پایین تری از آن نظیر برداشت وجه از صندوق پول نقد قبل از بررسی تراز صندوق در پایان شیفت و یا افزودن به ساعات کاری یک کارمند در لیست ساعات کارش وجود دارد.

* سایر شکل های اختلاس ممکن است شخصی تر باشد. اگر شخصی چک تامین اجتماعی خود یا اقوام خود را برای استفاده شخصی نقد کند، او را با عنوان اختلاس متهم می کنند. اگر فردی پولی را از صندوق های اصلی، ‌لیگ ورزشی یا سازمان عمومی یا مردم نهاد استقراض کند،‌ ممکن است به جرمی مشابه متهم شود.

* اختلاس در چارچوب خدمات اجتماعی ‌و نقش های اداری نیز اتفاق می افتد. اختلاس در چارچوب خدمات اجتماعی و در کارکردهای عمومی مشابه، تحت شرایطی اتفاق می افتد که از موردی به مورد دیگر، شباهت های آشکاری را به نمایش می گذارند.

علاوه بر این اختلاس می تواند بنا به اهداف مختلف صورت پذیرد که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از:

  • اختلاس کارآفرینان در تلاش یا کشمکش برای استقلال اقتصادی
  • اختلاس برای حفظ موقعیت
  • اختلاس به عنوان یک اقدام عادی ‌شبه حرفه ای
  • اختلاس جزئی ‌به واسطه وسوسه و  نیازهای عاجل
  • اختلاس به دلیل فقر مفرط
  • اختلاس به خاطر سرگرمی و مصرف تجملاتی

آیا اختلاس یک جرم است؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اختلاس، جرمی تعمدی و یا روش مند تلقی می شود. در ایالات متحده برای این که شخصی به جرم اختلاس متهم شود باید جزئیات مشخصی برای دادستان مسجل شده باشد. البته این موضوع برای سایر جرائم نیز صدق می کند اما جزئیات دقیق مورد نیاز برای هر اتهامی فرق دارد.

زمانی که فردی به جرم اختلاس متهم می شود وکلا و دادگاه ها جزئیات مشخصی را مدنظر قرار می دهند و اگر یک یا چند مورد از این جزئیات نباشد، اتهامات ممکن است به تصرف غیرقانونی یا سرقت تغییر یابد. این جزئیات و عناصر به شرح ذیل می باشند:

خوانده باید تفهیم اتهام شود که با تملک پول یا اموال دیگران، مرتکب جرم شده است. اگر فرد تفهیم نشود که اقدام مذکور نادرست بوده است، عمل وی به اتهام دیگری تبدیل می شود. به عنوان مثال سرقت، دزدی از شخصی دیگر است که متفاوت از اختلاس است.

فردی که متهم به اختلاس می شود نباید فرض کند که وی استحقاق این پول یا مال را داشته و پول و مال به وی تعلق دارد و در این صورت، جرم مذکور به مفهوم سلب غیرقانونی مال غیر می باشد. به عنوان مثال، اگر فردی وجهی جزئی را از صندوق وجه نقد برداشت کند، با این تصور که این پول برای وعده های غذایی شرکت است، این اقدام، اختلاس محسوب نمی شود چرا که فرد صادقانه باور دارد که این پول باید برای غذا صرف شود.

عنصر دیگر این جرم، عمدی بودن یا نیت عامدانه در وقوع آن است. برای این که فردی در مساله اختلاس مجرم شناخته شود، باید به طور هدفمند مالکیت پول یا مال را برای کلاهبرداری از مالک کسب و کار در اختیار بگیرد. اگر فردی با نیت برگشت اموال، دارایی را بردارد، اختلاس محسوب نشده اما ممکن است تقلب یا تصرف غیرقانونی به حساب آید.

همچنین، پول یا مال باید به خوانده واگذار شده باشد. به عنوان مثال، سرقت وجه نقد از حساب خواربارفروشی توسط یکی از فروشندگان بیشتر از نوع سرقت است تا اختلاس، زیرا امور مالی شرکت در مجموع به فروشنده مذکور واگذار نشده است. اما، اگر حسابدار همین فروشگاه مواد غذایی از صندوق آن برای مصارف شخصی خود پولی برداشت کند، این امر اختلاس محسوب می شود چرا که امور مالی شرکت از قبل به حسابدار سپرده شده است.

جستارهای وابسته

  • تقلب در اوراق بهادار
  • تقلب بیمه ای
  • تقلب کارت اعتباری
  • تقلب در چک بانکی

پانویس/ پاورقی

منابع

  • Corporate finance institute (CFI) What is Embezzlement?, available at: https://corporatefinanceinstitute.com/resources/knowledge/other/embezzlement/
  • https://legal-dictionary.thefreedictionary.com/embezzlement
  • Riemer, S. H. (1941). Embezzlement: pathological basis. Journal of Criminal Law and Criminology (1931-1951), 32(4), 411-423.
  • Singer, R. G., & Williams, K. (2018). Examples & Explanations for Criminal Procedure II: From Bail to Jail. Wolters Kluwer Law & Business.

پیوند به بیرون

الگوهای ناوبری

رده